زن جوان چگونه در آتش خشم پسری سوخت؟

آبان سال گذشته یک آتش‌سوزی در خانه‌ای در خیابان دماوند به آتش‌نشانی گزارش داده‌ شد. وقتی آتش‌نشان‌ها‌    در خانه حاضر شدند و آتش را مهار کردند،  مردی را که به‌شدت مصدوم شده‌ بود به بیمارستان منتقل و یک جسد کاملاً سوخته را هم پیدا کردند.

پلیس جسد سوخته را به دستور بازپرس به پزشکی قانونی انتقال داد و تحقیقات در این زمینه آغاز شد. ماموران وقتی با اهالی خانه صحبت کردند متوجه شدند مقتول زنی 37ساله به نام کیمیاست که به همراه تعداد دیگری زن و مرد در زمان آتش‌سوزی در آن خانه حضور داشتند. یکی از زنانی که در آن خانه بود    گفت: مردی به نام کمیل وارد خانه شد. او با کیمیا دعوا کرد. بعد بنزین ریخت و خانه آتش گرفت. کیمیا خیلی شدید سوخت. کمیل خودش هم سوخت.

پلیس بعد از چند روز که مرد سوخته توانست صحبت کند، سراغ او رفت و بازجویی  را شروع کرد. این مرد گفت: می‌خواستم سوییچ ماشین یکی از دوستانم به نام مهرداد را از کیمیا بگیرم. مهرداد دوست پسر کیمیا بود. با هم اختلاف داشتند و کیمیا سوییچ ماشین او را گرفته بود. من می‌خواستم سوییچ را بگیرم چون با ماشین کار داشتم. کیمیا قبول نکرد. خواستم او را بترسانم که این اتفاق افتاد.

با توجه به مدارک موجود در پرونده و اعترافات متهم، کیفرخواست   صادر شد و متهم روز گذشته در شعبه 3 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی ابتدا نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت    و گفت: متهم با ریختن بنزین روی کیمیا و روشن کردن فندک، آن هم در حالی که زن جوان کنار بخاری روشن با شعله زیاد نشسته بود، باعث سوختن او شد. شدت سوختگی به حدی بود که امکان مشخص کردن دقیق علت مرگ مقتول وجود نداشت اما پزشکی قانونی اعلام کرده به احتمال بسیار زیاد و شواهد وسیعی که در دست است، مرگ بر اثر سوختگی شدید رخ داده است. همچنین در بدن مقتول مت‌آمفتامین و کوکائین کشف شده‌ است که نشان می‌دهد او قبل از مرگ مواد مصرف کرده بود. دوربین‌های مداربسته خانه روبه‌رویی همه مراحل ورود و خروج و بنزین کشیدن متهم از باک موتور را ضبط کرده و در پرونده موجود است. با توجه به درخواست مادر مقتول به عنوان تنها ولی‌دم او، درخواست مجازات متهم را دارم.

در ادامه با توجه به اینکه مادر مقتول درخواست قصاص   کرده اما در جلسه دادگاه حاضر نشده بود قضات از متهم خواستند  در جایگاه حاضر شود. او گفت: اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. همه چیز یک اتفاق بود. برای اینکه کارهایم را انجام دهم و همسرم را به خانه ببرم از ماشین مهرداد استفاده می‌کردم. کیمیا به مهرداد یک لپ‌تاپ داده  و نتوانسته بود آن را پس بگیرد. او هم سوییچ ماشین را کش رفته بود و نمی‌داد تا مهرداد لپ‌تاپ را پس بدهد. این وسط من مانده بودم و نمی‌توانسنم کارهایم را بکنم. مهرداد هم مدام به من غر می‌زد. مهرداد  رأی باز بود و باید خودش را هر روز معرفی می‌کرد. ما نمی‌دانستیم باید چه کنیم و  من برای اینکه بتوانم سوییچ را پس بگیرم، می‌خواستم با کیمیا حرف بزنم. آن روز ظهر با مهرداد رفتیم کیترینگ و ناهار خریدیم. سر کوچه خانه دوست‌مان بودیم که به پیشنهاد مهرداد رفتیم آنجا تا با   هم غذا بخوریم. نمی‌دانستیم کیمیا آنجاست. بعد از اینکه غذا خوردیم کیمیا  همراه دوست مشترک‌مان به نام فرشید از اتاق بیرون آمد و درگیری لفظی شروع شد. او گفت شما می‌دانستید من هستم و آمدید. او مواد کشیده بود. گفتم سوییچ را بده،    کارهایمان مانده است. توجه نکرد و فحش داد. من هم بیرون رفتم و از باک موتور بنزین کشیدم و به خانه بردم. کیمیا داشت با یکی از دخترها قمار می‌کرد و مواد می‌زد. من دبه را خم کردم و گفتم سوییچ را بده. کمی بنزین روی زمین ریخت و یکدفعه همه جا گر گرفت. اول صورت و کاپشن خودم سوخت. بیرون دویدم و خودم را خاموش کردم. وقتی داخل آمدم دیدم کیمیا آتش گرفته و دارد می‌سوزد. خیلی ترسیدم. او را بغل کردم که خاموشش کنم. هیچ چیز هم در خانه نبود که رویش بیندازم. دوباره خودم آتش گرفتم و او را رها کردم.

او درباره فندک گفت: من فندک نداشتم. فندک هم روشن نکردم. بخاری ناگهان شعله‌ور شد. بچه‌ها گفتند کیمیا بدجوری سوخته و مرده‌ است! من خیلی ناراحت شدم. اشتباه بدی کردم خودم این را می‌دانم ولی واقعاً قصد قتل نداشتم.

سپس وکیل متهم در جایگاه حاضر شد  و گفت: مقتول در حال سیگار کشیدن بود و بنزین باعث شده او آتش بگیرد اما موکل من فندکی در دست نداشته و کاری نکرده‌ است. این قتل عمد نیست.

در پایان قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.