تدابیر مدیریتی و ثمره آن در فولاد خوزستان؛ استمرار تولید در اوج بحران
گزارشهای رسمی نیمه نخست ۱۴۰۴ نشان میدهد که فولاد خوزستان توانسته است در یکی از دشوارترین مقاطع صنعت کشور، با اتکا به تدابیر مدیریتی سه چهار سال اخیر، چرخه تولید و صادرات خود را حفظ کند. آنچه در نگاه نخست به چشم میآید صرفاً آمار تولید و ارزآوری است، اما در پسِ این ارقام، روایتی روشن از مدیریت بحران، سرمایهگذاری به موقع و آیندهنگری صنعتی نهفته است.

در شرایطی که تحریمهای چندلایه، ناترازی انرژی، محدودیتهای تأمین سنگآهن و رکود نسبی بازار جهانی فولاد همزمان بر صنعت فشار آوردهاند، فولاد خوزستان راهی متفاوت پیموده است. این شرکت به جای آنکه در گرداب روزمرگی گرفتار شود، سه محور بنیادین را به اجرا گذاشت: تأمین پایدار انرژی، تضمین خوراک تولید و توسعه ظرفیتهای جدید.
راهاندازی فولاد شادگان در سال جاری و ورود آن به مدار تولید بیلت، یکی از مهمترین دستاوردها بود. پروژهای که بیش از یک دهه در رکود بهسر میبرد، با همت فولاد خوزستان در سه سال اخیر بیش از ۷۰ درصد پیشرفت کرد و امروز نهتنها حلقهای کلیدی در زنجیره تولید شرکت است، بلکه صدها شغل مستقیم و هزاران شغل غیرمستقیم در منطقه ایجاد کرده است. همزمان، بهرهبرداری از مگامدول زمزم۳، دسترسی پایدار به آهن اسفنجی را تضمین کرد؛ محصولی که اگر تأمین آن به بازار وابسته میماند، تولید فولاد در شرایط تحریم و محدودیتهای واردات با ریسک جدی مواجه میشد. سومین اقدام حیاتی، تملک نیروگاه خلیج فارس بود که امنیت انرژی فولاد خوزستان را در اوج بحران ناترازی برق تأمین کرد و اجازه نداد توقف خطوط تولید به سرنوشت محتوم شرکت بدل شود.
ترکیب این سه تدبیر، معنای تازهای به مفهوم «تابآوری صنعتی» بخشید. در جهانی که خاموشی یک خط تولید میتواند معادل میلیونها دلار زیان صادراتی باشد، این اقدامات نشان دادند که مدیریت آیندهنگر میتواند ریسکهای ملی را به فرصت سازمانی بدل کند. دادههای صادراتی نیز گویای همین واقعیت است: فولاد خوزستان در سه سال گذشته بیش از ۲٫۵ میلیارد دلار ارزآوری مستقیم داشته و همچنان جایگاه خود را بهعنوان بزرگترین صادرکننده فولاد ایران تثبیت کرده است.
با این حال، اهمیت تدابیر مدیریتی صرفاً در نجات امروز نیست. این اقدامات زیربنای آن است که فولاد خوزستان بتواند در افق ۱۴۱۰ سهم پررنگتری در تحقق چشمانداز صنعت فولاد کشور ایفا کند. پیوند دادن پروژههای توسعهای با مسئولیت اجتماعی و محیط زیست (از جمله طرحهای کاهش آلایندگی و سرمایهگذاری در پروژههای سبز) نیز نشان میدهد که شرکت از هماکنون به الزامات توسعه پایدار میاندیشد.
واقعیت این است که اگر فولاد خوزستان در سه سال اخیر این مسیر را آغاز نکرده بود، نیمه اول ۱۴۰۴ میتوانست به دورهای از رکود و توقف گسترده بدل شود. اما امروز تجربه شادگان، زمزم۳ و نیروگاه خلیج فارس ثابت میکند که تدبیر مدیریتی، حتی در اوج فشار تحریم و ناترازی انرژی، میتواند ضامن استمرار تولید و اشتغال باشد. این همان الگویی است که سایر صنایع مادر نیز ناگزیر از اقتباس آن هستند: سرمایهگذاری هوشمند، اقدام به موقع و نگریستن به آینده فراتر از بحران روزمره.