با معرفی کتاب «زمستان در مادرید» نوشته کریستوفر جانسنسوم توسط مترجم اثر و منتقدین، مطرح شد
جنگ داخلی اسپانیا؛ داستان سفر به عمق فاجعهای که هنوز مردمانی داغش را بر دل دارند
خبرنگار: امین پاکزادعلی صنعوی، مترجم کتاب «زمستان در مادرید» از سوگواری ملی اسپانیاییها گفت که گویی از زخمِ تاریخی جنگِ داخلی کشورشان در فاصله سالهای 1936 تا 1939، هنوز التیام نیافته است.

چهلوپنجمین جلسه از سلسلهجلسات «سهشنبههای حکمت زندگی» که دیروز 8 مهرماه در محل شهر کتاب شاهنامه در مشهد برگزار شد، اختصاص داشت به آیین رونمایی و جشن امضای کتاب «زمستان در مادرید» نوشته کریستوفر جانسَنسوم. این کتاب با ترجمه علی صُنعوی و توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است. در این جلسه مترجم اثر به همراه احمد آفتابی، مدرس دانشگاه و منتقد ادبی، ناصر حافظی مطلق، دانشآموختهی زبانشناسی شناختی و مترجم و نیز حمید پورنجفیان، منتقد ادبی به معرفی این کتاب پرداختند که در نوشته حاضر، گزیدهای از مباحث مطرح شده، گزارش میشود.
احمد آفتابی درباره این کتاب گفت که رمانی چندژانری است که شامل ژانرهای جاسوسی، تاریخی و عاشقانه میشود و درباره جنگ داخلی اسپانیا در حد فاصل سالها 1936 تا 1939 است. رمانی که بیطرفی نویسنده در شخصیتپردازی آدمهایی با رویکردهای سیاسی گوناگون، اثر را از سیاه و سفید کردنهای تاریخی دور کرده است.
او تسلط علی صنعوی به ادبیات کلاسیک ایران را نقطه قوت ترجمه این اثر دانست و با برشمردن چند عبارت همچون «نمود و جمود»، «زن زاهدنما» و «فاشست فاسد» از متن کتاب، بر قوت ادبی برگردان انگشت گذاشت. آفتابی با بیان اینکه مترجم، فرزند قاسم صنعوی، مترجم پیشکسوت مشهدی است که منزلشان محل آمد و رفت بزرگان ادب بوده، بر دغدغه دقیق ادبی و فرهنگی مترجم و «هنر استخدام کلمات» او تاکید و به نوعی خیال مخاطب را راحت کرد که ترجمهای روان و استاندارد و ادبی خواهد خواند.
در بخش بعدی، ناصر حافظی مطلق در ابتدا به این سوال پاسخ داد که چرا رمان خواندن در این زمانهی پرسرعتِ فضای مجازی، مهم است؟ او برای پاسخ به این سوال از علوم اعصاب بهره برد و با اشاره به موضوع نورونهای آینهای که در دهه 90 کارکردشان کشف شد، آنها را به نوعی مرتبط با فرآیند همدلی و همدردی در سیستم اعصاب انسان دانست. خواندن رمان باعث تقویت این سیستم میشود چرا که آدمی با خواندن رمان و اطلاع از جهان زندگیِ دیگر آدمیان، قدرت نگاه از چشم دیگران به دنیا را در خود تقویت میکند و این توانایی عاملی است برای درک و همدلی با دیگری.
حافظی با این مقدمه گریزی به کتاب زد و گفت که در آن میتوانیم با نگاه افراد مختلف از جمهوریخواهان و کمونیستها تا فاشیستها و سلطنتطلبان و طرفداران ژنرال فرانکو آشنا شویم و بتوانیم جهان را از منظر آنان تفسیر کنیم و وقایع را با عینک آنها ببینیم که این توانایی، کمککننده به همان هدف اصلی یعنی همدلی و هم دردی با دیگران است.
حمید پورنجفیان با اشاره به یک تقسیمبندی قدیمی دو بخشی از رمانها که آنها را رمان ژانری یا رمان فاخر قلمداد میکردند، سیری تاریخی از نگاه نویسندگان به این تقسیمبندی را مطرح کرد و با بیان اینکه در رمانهای جدید جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه نیز به دنیای رمان راه یافتهاند، کتاب «زمستان در مادرید» را رمان تلفیقی موفقی دانست که نقاط عطف تاریخیای را واگویه میکند. او جنبه دیگری از رمان را نیز ستود و آن توجه ویژه به خود شهر و مکانهای آن است. اینکه فلان نقطه شهر پاتوق چه کسانی بوده و بدین ترتیب هویتی مکانی نیز در رمان، جاری شده است.
علی صنعوی، که ترجمههایی چون مجموعهی 5 جلدی «گورستان کتابهای فراموش شده» نوشته کارلوس روئیث ثافون را در کارنامه ترجمه خود دارد درباره کریستوفر جانسنسوم، نویسنده کتاب که تخصصش تاریخ است، گفت که موضوع رمان «زمستان در مادرید» به تز دکتری او مربوط است و بنابراین این رمان به لحاظ تاریخی بسیار دقیق توصیف شده است.
او درباره حالوهوای تاریخیای که این رمان از آن صحبت میکند، توضیحاتی داد و با اشاره به ویژگی قصهگویی بشر که مرتبط است به حس نوعدوستی و دیگرپنداری او، از ادبیات و رمان به عنوان مَحملی برای به اشتراکگذاشتن تجربیات بشری یاد کرد که میتواند انسانها را حتی در قرون متفاوت به هم وصل کند.
صنعوی با ذکر حکایتی از عبید زاکانی، طنزنویس قرن 8 هجری خورشیدی در دوره ایلخانان مغول و گفته مشابهی از برتولت برشت، نمایشنامهنویس آلمانی در دوره آلمان نازی در قرن 20، و طنز سیاه هر دو نویسنده، بر اشتراکات بشریِ تکرارشونده تاکید کرد و از اهمیت دریافت فهم آدمهای برآمده و فروافتاده در جنگ داخلی اسپانیا گفت.
مترجم کتاب، اهمیت این دوره تاریخی را در آن دانست که پژوهشهای جدید نشان میدهند که در کنار دو جنگ جهانی اول و دوم، جنگ داخلی اسپانیا نیز از چند منظر حایز اهمیت است. اینکه چگونه خاک اسپانیا محل آزمایش سلاح قدرتهای دیگر و عرضاندام هیتلر و استالین شد و برای اولین بار قوای زرهی وارد شهرها شدند و هواپیماها شهر و روستا را بمباران کردند.
او درباره زمینههای این جنگ این سوال را پرسید که چرا در اروپای متمدن قرن بیستم چنین پدیدهای در اسپانیا سر برآورد؟ او اشاره کرد که اسپانیا بر خلاف دیگر نقاط اروپا گویی جزیرهای دورافتاده بوده که هنوز کلیسای کاتولیک در آن تسلط داشته، هنوز دادگاههای تفتیش عقاید جاری بوده و به نوعی گویا هنوز در دوران قرون وسطی میزیستند و نسیم روشنگری چندان به آن اقلیم وزیدن نگرفته بود.
صنعوی با برشمردن این ویژگیهای منطقهای، از سوگواری ملی اسپانیاییها گفت که پنداری از زخمِ تاریخی آن جنگِ داخلی، هنوز التیام نیافته و با اشاره به داستانی از «هزار و یک شب» که در آن ملاحی، بطری آبی در دریا دید و بازش کرد و دیوی پدیدار شد، هشدار داد که مراقب باشیم برخی دیوها یا زخمها به سادگی درمان نمیشوند و این کتاب، واگویه رنج ملی اسپانیاییهاست از جنگی که بین خودشان در گرفت.
به نظر نگارنده در زمانهای که بیش از پیش چندگانگی و قطبی شدن آدمها و برخی فاصله گرفتنهای خشن که گویی هیچ پُلِ همفهمی نمیتوان بین برخی زد، پررنگ شده است، خواندن رمانهایی همچون «زمستان در مادرید» میتواند بصیرتهایی تاریخی به انسانِ ایرانیِ «این برهه حساس کنونی» بدهد، تا بتواند از عینک دیگری نیز به جهان بنگرد و این شاید سرآغاز درک دیگری باشد و سپیدهدم همدلی و دور شدن از زخم زدن به یکدیگر.
*. عکس خبر مربوط است به تابلو گِرنیکا، که اثریست ضدجنگ از نقاش معاصر اسپانیایی، پابلو پیکاسو (۱۸۸۱ - ۱۹۷۳) از بمباران دهکده گِرنیکا در شمال این کشور که عمق فاجعه و درد این اتفاق را به تصویر میکشد.