با امید یا نا امید؛ مسئله این است

روز نخست لیگ رسانه آغاز شد.

با امید یا نا امید؛ مسئله این است

از همان لحظه‌ای که وارد اردوگاه محل برگزاری جام رسانه امید شدم و هنوز نمی‌دانستم چه چیزی انتظارم را می‌کشد، تفاوت فضا را می‌شد احساس کرد. شرایط، نه‌تنها رویایی و ایده‌آل نبود، بلکه در نگاه اول کمی هم سخت به نظر می‌رسید؛ اما چهره‌ شرکت‌کنندگان و برگزارکنندگان چیز دیگری می‌گفت: همه با لبخند، پرانرژی و با انگیزه مشغول انجام کارهایشان بودند. شاید این لبخندها در «لانگ‌شات» کمی غیرعادی و حتی آزاردهنده به نظر می‌رسید، اما در «کلوزآپ» کاملاً صمیمانه و دوستانه جلوه می‌کرد.

روز نخست لیگ رسانه آغاز شد.

گروه‌های تولید محتوا از هر اتفاق و هر گوشه‌ای، سوژه و تیتر و گزارش و کلیپ بیرون می‌کشیدند. همان لحظه از ذهنم گذشت: پس چرا ما در کار رسانه‌ای این‌قدر فشل هستیم؟ چند ساعت بعد پاسخ این پرسش را پیدا کردم؛ ما انرژی، توان، تجهیزات و خلاقیت را «به‌وفور» داریم. آنچه نداریم و نبودش آزارمان می‌دهد، انسجام، مدیریت یکپارچه و هدف‌گذاری دقیق است.

همه مشغول کارند، همه با انگیزه می‌خواهند تصویر واقعی، اصیل و امیدبخش از ایران بسازند؛ اما چون هماهنگ و یکپارچه نیستند، در نتیجه کارشان حل می‌شود و به چشم نمی‌آید. درست مثل قندهایی که اگر همه با هم در فنجان چای صبحانه بیفتند، هم دیده می‌شوند و هم چای را به‌سرعت شیرین می‌کنند؛ اما اگر یکی‌یکی در چای بیفتند، زود حل می‌شوند، دیده نمی‌شوند و چای هم بسیار دیر شیرین خواهد شد.

شاید همین است که ایرانِ ما در کلوزآپ، قوی، مقتدر، بالنده و موفق است؛ اما در لانگ‌شات، تصویر امیدوارکننده‌ای به ناظران ارائه نمی‌کند.

جام رسانه امید فرصتی ارزشمند برای هم‌افزایی و ارائه درست تصویر «ایرانِ امروز و آینده» و برای امیدبخشی به نسل جوان است البته به شرط آنکه به یکپارچگی رسانه‌ای منجر شود. در غیر این صورت، این قندهای تولید محتوا، چای خوش‌عطر و رنگِ لاهیجانِ ایرانمان را خیلی دیر شیرین خواهند کرد؛ شاید زمانی که دیگر سرد شده باشد.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید