این شاهکارها میتوانند روحمان را تکان بدهند!
گزارش تازه گاردین به رابطه عمیق میان هنر و سلامت جسم و روان میپردازد و بر اساس پژوهشهای جدید نشان میدهد که تجربه مستقیم آثار هنری، فراتر از لذت زیباییشناسانه، میتواند تأثیر واقعی و قابل اندازهگیری بر بدن انسان بگذارد.
در مطالعهای تازهای از دانشگاه کیگ کالج لندن گروهی از افراد به بازدید از گالری هنری رفتند و آثار اصیل نقاشانی چون ونگوگ، مونه و گوگن را از نزدیک تماشا کردند. در مقابل، گروه دیگری همان آثار را فقط بهصورت نسخههای چاپی یا دیجیتالی دیدند. نتیجه حیرتانگیز بود: افرادی که در مقابل اصل آثار قرار گرفته بودند، کاهش قابلتوجهی در سطح هورمون استرس (کورتیزول) و همچنین در نشانگرهای التهابی بدن نشان دادند. این یافتهها بیانگر آن است که تماشای اثر هنری اصیل میتواند تأثیر فیزیولوژیکی واقعی بر بدن داشته باشد، مشابه تأثیراتی که از مدیتیشن یا حضور در طبیعت دریافت میشود.
گالریها و موزهها فقط فضاهایی فرهنگی نیستند، بلکه مکانهایی درمانیاند. در این محیطها، فرد از هیاهوی دنیای روزمره جدا میشود، سرعت ذهنش کاهش مییابد و فرصتی پیدا میکند تا لحظهای درنگ کند، دقیقتر ببیند و حس درونی خود را بازشناسد. این تجربه باعث نوعی «فاصلهگیری روانی» میشود؛ حالتی که فرد از دایره اضطرابها و نگرانیهای شخصی خود خارج میشود و با چیزی بزرگتر از خود ارتباط میگیرد. این فاصلهگیری ذهنی و احساسی، به گفته روانشناسان، یکی از مهمترین ابزارهای کاهش استرس و بهبود سلامت روان است.
تجربه واقعی و حضوری هنر چیزی است که هیچ بازتولیدی نمیتواند جایگزین آن شود. نسخههای دیجیتال یا چاپی هرچقدر هم باکیفیت باشند، نمیتوانند همان واکنش احساسی و فیزیولوژیکی را در مغز و بدن ایجاد کنند که حضور در برابر خودِ اثر هنری بهجا میگذارد. لمس فضای گالری، نور، مقیاس واقعی اثر و حتی بوی رنگ و چوب قابها بخشی از تجربهی حسی و درمانی آن هستند.
در شرایط امروز، بازدید از موزهها و گالریها رو به کاهش است و بودجههای فرهنگی در کشورهای مختلف در حال کاهشاند. در حالیکه نتایج این پژوهشها نشان میدهد سرمایهگذاری در حوزه هنر نه فقط بهمنزلهی حمایت از فرهنگ، بلکه سرمایهگذاری در سلامت عمومی جامعه است. اگر هنر میتواند استرس را کاهش دهد، فشار خون را پایین بیاورد و حس آرامش و ارتباط انسانی ایجاد کند، پس نقش آن باید در برنامههای بهداشت عمومی نیز جدی گرفته شود.
هنر کلاسیک و معاصر، هر دو، قدرتی فراتر از زیبایی بصری دارند. آنها میتوانند بهطور واقعی بدن و روان انسان را ترمیم کنند، تعادل احساسی ایجاد کنند و حتی مانع بروز برخی بیماریهای مرتبط با استرس شوند. به تعبیر نویسنده، «یک شاهکار هنری میتواند همانقدر که روح را تسکین میدهد، بدن را نیز شفا دهد.»