بهزاد خداویسی از "روزگار جوانی"، شاپور قریب و اصغر فرهادی گفت

فصل جدید هیچ نشانه ای از "روزگار جوانی" ندارد!

بهزاد خداویسی از سریال "روزگار جوانی" که در آن با شاپو قریب و اصغر فرهادی همکاری داشت به نیکی یاد کرد و در عین حال با انتقاد از فصل دوم این سریال، اظهار کرد: کاری که تازه ساخته اند «روزگار جوانی» نیست، فقط اسمش روزگار جوانی است!

فصل جدید هیچ نشانه ای از "روزگار جوانی" ندارد!

بهزاد خداویسی که مهمان برنامه «سریالیست» بود، درباره اضافه شدنش به جمع بازیگران سریال «روزگار جوانی ۱» گفت: این سریال را شاپور قریب ساخت. اولین نفری بودم که برای این کار انتخاب شدم. جالب این است که حمید فرخ نژاد دستیار و برنامه ریز کار بود و بعد رفت و بهرام بهرامیان آمد. خیلی فضای خوبی بود. فیلمنامه نویس فصل اول اصغر فرهادی بود که هر هفته سر صحنه می آمد و با تمام بازیگران متن ها را می خواندیم و نظراتمان را می دادیم. همه دانشجو بودیم و این دوره را گذرانده بودیم. از تجربیاتمان می گفتیم و اگر جذاب و جالب بود او به متن ها اضافه می کرد. تبادل فکری داشتیم و او بسیار خوب کار می کرد. او در خوابگاه دانشجویی زندگی کرده بود و یک طوری همه این اتفاقات را با گوشت و پوستش لمس کرده بود.

وی درباره دلیل ماندگاری این سریال بیان کرد: همه عوامل و البته بازیگران این کار را دوست داشتیم و برایش ۱۰۰ درصد انرژی می گذاشتیم. با اینکه روزی ۱۳ ساعت کار بود بدون خستگی کار می کردیم. این روزها در سریال هایی بازی می کنم و می بینم خیلی ها از ۱۲ ساعت کار خسته می شوند. وقتی سریال پخش شد همه جلوی در آن خانه که لوکیشن کار بود می آمدند. اول حتی خیلی از بچه های بازیگر را، کسی نمی شناخت. اول اسم من بود. بعد امین حیایی، کیهان ملکی سوم بود و بعد نصرالله رادش و مهدی صبایی. هر روز کار می کردیم و شاید ۲۰ روز یکبار مرخصی داشتیم. از ساعت ۲ بعدازظهر تا ۲ نیمه شب و گاهی که سکانس بسته نمی شد تا ۴ صبح کار می کردیم. بچه ها عاشقانه کار می کردند. بعد از انتخاب من کیهان ملکی انتخاب شد، بعد نصرالله رادش، سپس امین حیایی و در آخر مهدی صبایی.

خداویسی درباره نحوه انتخاب بازیگران برای این مجموعه توضیح داد: من وقتی صحبت می کردم می گفتند اصفهانی صحبت کن. گفتم خود آقای فرهادی که اصالتا اصفهانی است الان مگه لهجه اصفهانی صحبت می کند؟ خود این آدم هم می تواند لهجه نداشته باشد. گفتم هرچقدر هم خوب صحبت کنم اما ۱۰۰ درصد نمی توانم اصفهانی خوب حرف بزنم. کسی می تواند اینطور صحبت کند که مثلا ۱۰ سال در اصفهان زندگی کرده باشد. حتی کسانی که اصفهانی نیستند اگر به این شهر مراجعه کنند بعد از مدتی گویش و لهجه شان آهنگین می شود و فکر می کنی اصفهانی هستند.

او تاکید کرد: من گفتم نیاز نیست اصفهانی صحبت کنم. چون هرچقدر خوب صحبت کنم کل اصفهان که نگاه کنند ممکن است به دلشان ننشیند. تحلیل و صحبت کردیم و همه پذیرفتند. مهدی صبایی و احد هم لهجه کردی و ترکی داشتند. دیالوگ ها را که به ما می دادند اگر مال خود نمی کردیم بازی نمی کردیم. می گفتیم حتما باید این کار جذاب و شنیدنی و دیدنی شود و آقای فرهادی این اجازه را داده بود که دیالوگ ها را مال خود کنیم. خیلی کارها هست که می گوید حتی یک و نباید جا بیاندازی. اما سراین کار ممکن بود ما دیالوگ ها را حتی عوض کنیم. اینقدر ارتباط این ۵ جوان صمیمانه بود که احساس می کردی واقعا در این خانه با هم همخانه هستند. در این ۵ ماه در همین خانه زندگی می کردیم و چند ساعتی فقط به خانه می رفتیم و برمی گشتیم.

بازیگر «روزگار جوانی» با بیان اینکه کاری که تازه ساخته اند «روزگار جوانی» نیست، تصریح کرد: فقط اسمش روزگار جوانی است. یکی دوبار نشستم کار را دیدم هیچ نشانه ای از «روزگار جوانی» ندارد. وقتی ماشینی به تو می دهند که می گویند فراری است وقتی بروی داخلش بنشینی و ببینی فیات است می گویی ما را مسخره کرده ای!؟ در فصل جدید روزگار جوانی اصلا هیچ کدام از بچه ها نقششان را باور نکرده اند و فقط انگار می آیند که دیالوگ را بگویند. باید این حس ها درونی شود. برخی می گویند اینها تئاتری هستند. استفاده از تئاتری ها خیلی خوب است اما تئاتری باشد که کار کرده باشد و ۲۰ سال خاک صحنه خورده باشد. این خیلی هم خوب است و ایرادی ندارد.

وی در پاسخ به اینکه آیا او و دیگر بازیگران «روزگار جوانی» زمانی که انتخاب شدید ۲۰ سال سابقه داشتید؟ تصریح کرد: بله من سابقه داشتم. متن خیلی خوب بود و امین حیایی، کیهان ملکی و نصرالله رادش هم سابقه کار داشتند و اگر آقای صبایی سابقه کمی داشت همه بار روی دوش او نبود. اما الان همه بار روی دوش ۵ نفر است که اصلا کار نکرده اند. کسانی سریال را نوشته اند که اصلا نمی شناسی. ۱۵ نفر اسم می آید اما هیچ کدام را نمی شناسم. خیلی خوب است که بدهی دانشجویان کار را بنویسند اما برای یک کار کارگاهی. برای کاری که همه از آن انتظار دارند نباید اینطور باشد. باید آدمی مثل اصغر فرهادی بیاید این ۱۵ نفر را درست کند. اشکالی ندارد بنویسند اما پایه اصلی را باید یک نفر مثل اصغر فرهادی مدیریت کند.

خداویسی درباره عوض شدن مرحوم شاپور قریب و انتخاب اصغر توسلی برای ساختن فصل اول «روزگار جوانی» گفت: او سابقه بسیار خوبی داشت و کار اقای فرهادی را تکمیل می کرد. فیلم های خوبی با بهترین هنرپیشه ها ساخته بود. بعد از مدتی چون با او ۱۳ قسمت قرارداد داشتند و کار خیلی خوب گرفت او را عوض کردند! قراردادش را تمدید نکردند. من هم گفتم دیگر بازی نمی کنم. با آقای قریب قرارداد بستم. بعد از چند قسمت هم خودمان کار می کردیم و فقط کارگردان تلویزیونی داشتیم که آقای ابولفضل احمدیان بود. کارگردان نداشتیم. می خواستند کارگردان بیاورند اما ما همینطوری کار را می گرفتیم. گفتند می خواهیم کارگردان دیگری بیاوریم. گفتیم الان دیگر کارگردان دیگری نمی شود. آقای توسلی با هفته نامه سینما ویدئو مصاحبه کرد و نوشت بازیگران مرا کارگردان کردند. دقیقا این را سوتیتر کردند. بچه های دیگر به آقای توسلی گفتند خودت بگیر تا کار تمام شود. او تهیه کننده بود و وقتی دید چند تکه گرفتیم و کار پیش می رفت ادامه داد.

خداویسی با تاکید بر اینکه متن فصل اول بسیار خوب بود و کار به همین دلیل به خوبی پیش رفت، تصریح کرد: اگر متن خوب باشد کارگردان هم نباشد کار به خوبی پیش می رود. حتی وقتی من هم از کار رفتم آقای فرهادی کار را ادامه داد و بعد دیگر ادامه نداد. بعد از رفتن او کار ضعیف تر شد و هی بدتر شد. خیلی دوست داشتم این قسمت ها خوب باشد. تهیه کننده این قسمت ها از دوستان من است. خود او ناراضی بود. کاری که کمتر از ۷ درصد بیننده دارد. آن زمان اما وقتی «روزگار جوانی» پخش می شد خیابان ها خلوت می شد و همه از بچه کوچک تا بزرگسالان کار را دوست داشتند و تماشا می کردند.

او تاکید کرد: به آقای محمدی گفتم پایه و اصل فصل جدید را بر این بگذارید که همین ۴ -۵ نفر باشند. بچه هایشان بزرگ شده و دانشجو هستند و اتفاقا شهرستان درس می خوانند و همه را به جای تهران شهرستان ببرید. یک قسمت هایی بازیگران قدیم می آیند و خاطراتشان را مرور می کردند. کاش اسم این کار را عوض می کردند و روزگار جوانی نمی گذاشتند. چون وقتی مردم از کاری انتظار دارند و می بینند آن نیست حالت تدافعی می شود. مقایسه می شود و این خوب نیست.

بازیگر نقش مصطفی در سریال« سرنخ» گفت: فیلمی به نام «خمره» داشتم. جایزه های زیادی گرفته بود. نقش یک معلم را بازی می کردم. آقای فروزش کار را ساخته بود و در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان شرکت کرد. آقای پوراحمد به من گفت می خواهیم سریالی کار کنیم دوست داری در این کار بازی کنی؟ گفتم حتما. یک روز آقای پوراحمد زنگ زد و گفت امشب بیا خانه ما. رفتم و دیدم جهانبخش سلطانی هم آنجاست. او را به من معرفی کردند و من گفتم بله او را می شناسم. اسم همه کارهای تئاترشان را گفتم و آقای سلطانی به لهجه شیرین اصفهانی گفت آقا این خطرناکه! گفتم من همه تئاترهای شما را دیدم. تئاتر ۵ ساعته ای که در دانشگاه شریف بازی می کردید. خیلی رفیق شدیم. هنوز هم ارتباط داریم. او اول کمی سخت ارتباط می گیرد اما وقتی جوش می خورد ارتباط بسیار صمیمانه می شود.

خداویسی یادآور شد: براساس «سرنخ» با یکی از دوستانم دکتر نسیم خلیلی کاری نوشته ایم به نام «کارآگاه و نویسنده» داستان یک کارآگاه و نویسنده جنایی است. کارآگاه را اگر بسازیم خودم بازی می کنم. نقش نویسنده را که یک دبیر بازنشسته در اصفهان است آقای سلطانی بازی خواهند کرد. طبقه پایین منزلشان می رویم و خیلی داستان جذاب می شود. می خواهیم این کار را شروع کنیم. ابتدا می خواستیم «سرنخ» را ادامه بدهیم. اما چون شرایط جور نبود و این اتفاق خیلی طول کشید، من گفتم فرمتش عوض شود.

او در پایان بیان کرد: صمیمیت بین این دو نفر در سریال« سرنخ» خیلی مهم است. ارتباط ما اینطور بود. بسیار جهانبخش سلطانی را دوست داشتم و او هم متقابل اینطور بود. اتفاقی بود که هیچ وقت نمی خواستیم همدیگر را خراب کنیم. مثل «روزگار جوانی» بود. همه در جهت یک هدف کار می کردیم. سرنخ هم کاری بود که روزی سه دقیقه فیلم برداری می شد و ۱۱ ماه طول کشید تا کار تمام شد. اما الان سریال هایی که می سازند هفته ای سه قسمت می سازند. تصویربردار این کار عظیم جوانروح بی نظیر بود. اینقدر سکانس هایی که می گرفتیم جذاب بود که به همین دلیل کار ماندگار شد. ارتباط ها و سنت ها و آواز ایرانی کار را بسیار جذاب کرده بود.

«سریالیست» به تهیه‌کنندگی محمد باریکانی و مجتبی فرجی و با اجرای پدرام کریمی کاری است از گروه تاریخ، فرهنگ و هنر شبکه یک که پنجشنبه‌ها ساعت ۲۳ و ۱۵ از شبکه یک پخش می شود.

منبع: ايسنا
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها