اکبر خرمدین: دامادم را با همدستی دخترم کشتیم!
اکبر خرمدین در گفت وگویی گفت که دامادش پسر خواهرش بوده است.
در حاشیه بازجویی از پدر بابک در دادسرای امور جنایی تهران، او در گفتوگویی زوایای پنهان 3جنایتی که مرتکب شده را بازگو کرد. اکبر خرمدین در این مصاحبه گفت اگر دستگیر نمیشد قصد داشت دختر و پسر دیگرش را هم به قتل برساند.
بیشتر بخوانید: ما همه قاتلیم
درباره زندگی دخترتان صحبت کنید. مشکلات شما با او از چه زمانی آغاز شد؟دخترم آرزو ابتدا با یک دندانپزشک ازدواج کرد. آنها زندگی خوبی داشتند اما بعد از مدتی با یکدیگر دچار اختلاف شدند و مدتی بعد دخترم از شوهرش طلاق گرفت. او مدتی تنها بود تا اینکه با پسرخواهرم به نام فرامرز ازدواج کرد. او ورزشکار بود و در رشتههای رزمی فعالیت میکرد.
چطور شد که تصمیم گرفتید دامادتان را بکشید؟فرامرز و آرزو مدتی با یکدیگر زندگی کردند اما بعد فهمیدم فرامرز در کار قاچاق است. او با قاچاقچیها در ارتباط بود و آدم قاچاق میکرد. دخترم میگفت انسان خوبی نیست. میگفت در خانه رفتارهای زشتی انجام میدهد و افراد مختلف را به خانه میبرد. او حتی با همسرم هم رفتار بدی داشت. به همین دلیل اواسط سال 90بود که من ، همسر و دخترم تصمیم گرفتیم او را بکشیم.
درباره قتل فرامرز صحبت کنید. چطور توانستید او را که رزمیکار بود به قتل برسانید؟یک شب او و دخترم را به خانهمان دعوت کردیم. آن شب غذا زرشک پلو با مرغ داشتیم. دخترم 80قرص خوابآور از قبل تهیه کرده بود که همه را داخل غذای شوهرش ریخت و وقتی فرامرز غذایش را خورد بیهوش شد. بعد من او را کشتم و 3 نفری جسد را به حمام خانه بردیم و در آنجا جسد را مثله کردیم و بقایای آن را همان شب در اطراف شهرک اکباتان انداختیم. فرامرز یک پراید هم داشت که آن را در اطراف مهرآباد جنوبی رها کردیم و به خواهرم و خانوادهاش هم گفتیم که او آمده و زنش را در خانه ما گذاشته و خودش هم برای کارش که قاچاق بود به منطقه اشنویه رفته است. بعد از چند وقت هم وقتی خبری از او نشد همه گفتند شاید در مرز بلایی بر سرش آمده است و شاید قاچاقچیها او را کشتهاند. این حرف ما باعث شد که دیگر هیچکس پیگیر سرنوشت فرامرز نشود و همه فکر کنند او خارج است یا اینکه کشته شده است.
بعد از قتل دامادتان، دخترتان کجا زندگی میکرد و چه شرایطی داشت؟مدتی بعد از قتل دامادم درحالیکه همه فکر میکردند او به خاطر قاچاق ناپدید شده است دخترم درخواست طلاق غیابی داد و از دادگاه خانواده طلاقش را گرفت. از آن به بعد آرزو با ما زندگی میکرد. اوایل همهچیز خوب بود اما کمکم فهمیدیم که او معتاد شده است. او ماریجوانا و هروئین و موادمخدر دیگر مصرف میکرد. دختر فاسدی شده بود و پسرهای مختلف را به خانه میآورد. وقتی من و همسرم به مهمانی میرفتیم میگفت هر وقت که برمیگردید خبر بدهید چون من مهمان دارم. او فاسد بود و آبرویمان را برده بود. همین رفتار آرزو باعث شد من و همسرم نقشه قتل او را بکشیم.
نقشه قتل آرزو را چطور اجرا کردید؟ نقش همسرتان در قتل او چه بود؟حدود 7سال از قتل فرامرز گذشته بود که تصمیم گرفتیم آرزو را هم پیش او بفرستیم. دیگر تصمیممان را گرفته بودیم. دخترم خیلی کلهپاچه دوست داشت. یادم میآید که یک روز صبح برایش کلهپاچه گرفتم و بیدارش کردم تا بخورد. مادرش از قبل تعداد زیادی قرص در صبحانه او ریخته بود و آرزو چند دقیقه بعد از خوردن کلهپاچه بیهوش شد. آن روز هم خودم او را با چاقو کشتم و با همسرم جنازهاش را به حمام بردیم و مثل فرامرز او را هم مثله کردیم. چند ساعت بعد تکههای جسد را داخل چند کیسه انداختیم و آخر شب در سطل زبالههای اطراف شهرک اکباتان انداختیم و به همه گفتیم که آرزو به ترکیه رفته است. خانواده هم زیاد پیگیر ماجرا نشدند.
آیا بابک از قتل آرزو با خبر شده بود؟بابک رابطه خوبی با خواهرش نداشت و زیاد پیگیر نبود اما وقتی مدتی گذشت پرسید که بلایی برسر آرزو آوردهاید؟ روز حادثه او خانه نبود اما آنطور که بعدا فهمیدیم ظاهرا او فیلم دوربینهای مداربسته ساختمان را کنترل کرده و چیزهایی درباره قتل آرزو فهمیده بود. او دیده بود که من و مادرش چند کیسه را با خود بیرون میبریم اما به درستی نمیدانست که چه اتفاقی افتاده است. در خانه سعی میکردیم درباره آرزو حرفی نزنیم تا ماجرای او فراموش شود. با این حال 4ماه قبل درحالیکه حدود 3سال از قتل آرزو گذشته بود، دختر دیگرم که در این مدت همیشه برای روشن شدن سرنوشت خواهرش کنجکاو بود نزد پلیس رفت و اعلام مفقودی کرد. او گفت که خواهرش از 3سال قبل گم شده اما پلیس هچ وقت نتوانست ردی از او پیدا کند.
چطور شد که تصمیم گرفتید بابک را هم به قتل برسانید؟ آیا او را به خاطر اینکه ماجرای قتل آرزو را فهمیده بود کشتید؟دردسرهای ما با بابک بعد از شیوع کرونا آغاز شد. او استاد دانشگاه بود اما بعد از شیوع کرونا کلاسهایش آنلاین شده بود و اغلب در خانه بود و از طریق فضای مجازی کلاسهایش را برگزار میکرد. ما در شمال بودیم که برادرش تماس گرفت و گفت بابک خانهمان را خانه فساد کرده است. او دختران دانشجو را به خانه میآورد و مادرش را مجبور میکرد که از آنها پذیرایی کند و گاهی هم مادرش را اذیت میکرد به خاطر همین مثل دو دفعه قبل در غذای او هم داروی بیهوشی ریختیم و او را کشتیم و بعد از مثله کردن جسد در حمام تکههای جسد را در سطلهای زباله میدان صادقیه، میدان قدس و فاز سوم شهرک اکباتان انداختیم.
رابطه شما با بابک چطور بود؟ از اول هم از او نفرت داشتید یا این اواخر با هم دچار مشکل شده بودید؟من بابک را خیلی دوست داشتم. نام خانوادگی ما چیز دیگری بود اما من فامیلمان را عوض کردم و خرمدین گذاشتم. وقتی هم که بابک به دنیا آمد به خاطر علاقهای که به بابک خرمدین داشتم اسم پسرم را بابک گذاشتم. میخواستم نام بابک خرمدین را زنده نگه دارم. امیدوار بودم که پسرم راه بابک خرمدین را ادامه دهد.
حالا که 10سال از قتل دامادتان، 3سال از قتل دخترتان و چند روز از قتل بابک میگذرد آیا از جنایتی که مرتکب شدهاید پشیمان نیستید؟از کاری که با همدستی همسرم کردهام پشیمان نیستم. آنها افراد فاسدی بودند. خدا را هم شکر میکنم که آنها را کشتهام و از کارم راضی هستم. اگر پلیس ما را دستگیر نمیکرد حتما دختر و پسر دیگرم را هم میکشتم.
منبع: همشهری
72
این دو سگ پیر جنایتکار شاید قتل های دیگری هم مرتکب شده اند اعتراف نمیکنند چون واقعاً انسان چطور میتونه فرزندان خودشو بکشه!!! کاش قانون اینها را قصاص میکرد
خدااااااااااااااا میدونه چند نفر رو تا الآن کشتن...
اینها افکار داعشی دارند.گرگ هم بچه خودرا همچنین کاری نمیکند
هر دو حیوان وحشی خطر ناک هستند و باید به دار مجازات کشیده شوند مکر ما در جنگل زندکی میکنیم که به خود اجازه بدهند برای دیکران حکم کنند و به قتل برسانند خشن ترین حیوان وحشی با فرزندش چنین نکرد این دو حیوان را باید اعدام کرد والا پس از ازادی افراد دیکر را به قتل خواهند رساند
ولله دیگه حرف برا آدم نمیاد،اصلا مغز آدم سوت میکشه فقط امیدوارم در ۲دنیا مجازات بشن به همون فجیحی که این قتلها رو انجام دادن....
وقتی این جنایت هولناک رومیخوندم هنوزبه اخرنرسیده بوذگدم باخودم گفتم اگه این دوکفتارپیرگیرنمی افتادن اون دوتابچه روهم تیکه تیکه می کردن درواقع اون دوتاشانس اوردن. این دوتاروبایداعدام کنن یعنی چی که پدرومادراگه قاتل باشن اعدام نمیشن
علت اصلی این قتل زنجیرای ان بوده تا اکر کسی متوجه میشده شرش را با همان روش کم میکردند داماد را کشتند و چون دخترش میخواسته بکوید شرش را کم کردند نوبت به بابک رسید او هم پی می برد و شرش را کم کردند تازه اکر جنایات دیکر نکرده باشند این دوحیوان وحشی و خونخوار را به دار مجازات بکشید که حیف نام انسان که برانان نهند ولی بهتر ان هست تا رمز کشایی کامل شود و دلایل اصلی قتل پدیدار شود که در اتی برای جلو کیری و پیشکری از وقوع ان برنامه های اجتماعی انجام شود
اینجور که پیدا هست داماد در یک درگیری با پدر خرمدین کشته شده است ودختر که پیگیر قضیه شده بناچار در حین درگیری و یا با تدبیر کشته شده است و در نهایت پسر نیز که پیگیر خواهر میشود ودر نهایت متوجه قتل داماد وخواهر به دست پدر ومادر میشود بناچار برای مخفی ماندن راز کشته دمیشود
چون مسافرکشی میکرده شاید بلایی هم سر بعضی مسافرانش آورده باشد
فقط اعداااااام
اگه دستگیرنمیشدن بعدازچندسال شهرک اکباتان خالی از سکنه میشد
خخخخ آره
شيطان يه چي ميدونست كه سجده نكرد
این دونفر جرثومه تباهی! اگر عدالتی وجودداشته باشه که نداره؟؟؟ باید چندین باراعدام بشن.
این شیطان معلومه که دروغ میگوید اصلا آرزو همدستش نبوده برعکس آرزو میخواسته لوش بده که اورا کشتن لعنت خدابرتوباد
چ راحت تعریف کرده خدا لعنتش کنه
بزرگوار با هرکی حال نمی کرده بیهوشش می کرده بعد خورشتی خوردش می کرده
لطفا با توجه به اینکه راننده تاکسی بوده و ادمکش و خونخوارم بودن تحقیق بشه چندنفر دیگه رو این مدلی کشتن شایدم آدمخوار باشن
باید خارج از نوبت دادگاهی بشن و بعدش اجرای احکام.
قاچاق اعضا میکرده هشت سالگی به دخترت ارزو واقعا شرم اوره
این همه حرفاش دروغه همسایه هامیگن بابک باهیچکه رفت وامد نداشته دوست ارزوهم میگه هشت سالگی به ارزو ت کرده این واقعا حقش بیهوشش کنی بعد چرخش کنه
فک کنم این بشر را باید از یه جای دیگر دارش بزنید هم از ... و هم از ... و آن قطعه که از آنجا دارش زدید ببرید و جلوی خودش بندازید جلوی گربه تا بخورد
مطمئن باشید جنایتهای دیگری هم انجام داده وضعف سیستم امنیتی کشور را هم نشان میدهد اگر کسی چند سال از سیستم بانکی یا کارت ملی استفاده نمی کند احتمالأ اتفاقی برایش افتاده حتمأ باید انحصار وراثت انجام شود تا متوجه جای خالی شخص شوندجانی حیف نبود این جوانها بزه کار بار آوردی وبعدفاجعه آفریدی حیف انسان
داماد در کار فساد دختر معتاد در کار فساد پسر در کار فساد خب قصد داشتید ان پسر و دختر دیگرات را بکشی انها چرا بایت کشته میشداند اقای قاضی اگر زوتر پرونده بسته نشه این گرگ به قتل های زیادی اعتراف میکنه این جانور مرتکبه قتل زیادی شده است
نتیجه گیری کلی ازین داستانها فقط یک چیز است ک مدام تکرار کردند و آن هم اینکه دامادم آدم فاسدی بود دختر می آورد خانه .. دخترم آدم فاسدی بود مرد می آورد خانه .. پسرم آدم فاسدی بود دختر می آورد خانه .. خوب مرد حسابی اون فسادخانه رو میفروختی ازون شهرک فاسد در میامدی شاید فسادتان ریشه کن میشد.
والاااااا بخدا.....
چه ربطی به منطقش داره
یه چیزایی این وسط جور در نمیاد! پدر قشنگ از دوربین ها خبر داره بعد میاد قتل سوم رو با همان روش دو قتل قبلی انجام میده! یه جورایی ظاهرا داره یه سناریو رو از رو می خونه!
شبیه فیلم های خون اشامه,اینا دیگه کین،اشد مجازات کم برای اینها
یاد فیلم سوئینی تاد افتادم ... شایدهم آدمخوار باشند از اینها بعید نیست حتی گوشت آدمهارو ببرند بفروشند!
این بابای بابک همه رو سرکار گذاشته همش دورغه
اینم از امنیت کشورمون که هی میکوبید تو سرمون
چرا دائم قیمه ها رو میریزید توی ماستا؟مگه به ایران حمله شده؟این کار خود ایرانیاست نمیشه که توی تک تک خونه ها پلیس بزارن نه جنازه ای پیدا شده بود نه کسی از این خانواده اعلام مفقودی کرده بود هر کسی هم ازشون میپرسید میگفتن رفتن خارج
سربازهای امریکایی اینو بشنوند از ترسشون سمت ایران نمیان.
لنت بر همچین پدری این مرد دیوانه است باید کشت شود
کاملاً مشخصه که داره عملش رو توجیه میکنه.
سطلهای زباله در تهران محل اجساد سر کردان هست که تکه پاره میشوند بی جهت نیست برخی مواقع در هوای تهران بوی تعفن دارد
بهتره شهردار تهران به رفتگران بکوید هر روز سطلهای زباله را برسی کنند تا اجساد تکه شده انسان را بیابند چه امنیتی حرف ندارد چون اب خوردن ادم میکشند تکه تکه میکنند و قوه قضاعیه هیچ در پی کنکاش ان نبوده افسوس از مدیریت کشور که به دست مدیرانی قرار کرفت که فقط پی منافع شخصی خود هستند
احسنت..... مرررررگ بر آمریکا خبیث
اونقدر اين روزا زباله گرد زياد شده كه نياز به اين كار نيست
چرا با اون پسر دیگشون مصاحبه نمیکنید ببینید در مورد اینکه بابک خانه رو فساد خونه کرده راست میگن یا نه؟
به نظر من که به بچههاش تهمت میزنی خودش بد بوده دامادش هم شاید از قتل های قبلی خبر دار شده کشتنش
صدرحمت به داعش اینها میرفتن سوریه قاتلهای خوبی میشدن قطعا میشدن معاون بغدادی
چرا تا الان پسر و دختر دومشون اظهار نظری درباره پدر و مادرشون نکردند همه پست گذاشتن همه نظر دادند چرا انها تا الان حرفی نزدند ؟؟؟
موندم چرا اینقدر خدنسردن.من اگه بچم یا وسی ازدستم ناراحت بشه خواب و خوراک ندارم اونوقت....معاذالله
این مسخره بازی ها چیه؟ مگر قانون نداریم هر چند طرف خلاف کار باشه این راهشه رعب ووحشت ایجاد کنیم مثلا ما مسلمانیم
انگار مرغ کشته اینقدر با خونسردی داره حرف می زنهباید پرسید با بن سلمان که خاشقچی رو اینجوری کشت نسبت دارین؟ یعنی چه! بهر دلیلی اینکارو کرده باشه باید به اشد مجازات برسن تا عبرتی برای همه بشه
سرآمد همه قتل ها و جنایت ها شدن! مگه می شه این همه جنایت کرده باشه اینقدر ریلکس زندگی کنه آدم یه بشه می کشه فکرش مشغول می شه بعد از بررسی کامل قانون باید سفت و محکم در مورد شون اجرا بشه. به بد بودن یا خوب بودن اطرافیان کار داریم به این شیوه داعشی کار داریم یک تفاوتی بین ما و حیوانات باید باشه
بنده های خدا این رفتگرا چه تحملی دارن نکبتی های اینا رو جمع می کنن
موندم همسایه ها چجوری اونجا زندگی می کردن!!
من مرغ که میخرم،،.میگم تیکه اش کنید لطفا؟؟؟!!!! اما اینا..........البته تو ارزونی ها
اگه هر پدرومادری شهامت داشته باشه فرزند نا خلفشو بکشه دنیا امن تر نمیشه ؟
دنیا اگر از وجود تو پاک شه امن میشه
احسنت به این پدر و مادر لطفا راهنمایی کنید از چه قرصی استفاده کردند؟
داعش هنگ کرد..
همیشه فکر می کردم ترسناک ترن داستان جنائی سکوت بره ها بود واقعا از بچگی هر وقت صحنه هاش یادم میومد یه ترس مرموزی رو حس می کردم حالا اون ترس به سرا غم اومده اونم باسریال خرم دین طفلکی اون بدبختایی که زنده موندن خدایا همه از شر شیطون لعین به تو پناه می بریم