معادله دوگانه فیلم های توقیفی و گیشه پرپول
فیلم ها توقیف می شوند. سیاستمداران آنها را رفع توقیف می کنند. آنها خوب می فروشند و این دایره بسته همچنان ادامه دارد.
ملیحه محمدپور - در طول تاریخ سینمای ایران فیلمهای زیادی وجود داشته که با گرفتن مجوز و پروانه ساخت تولید شدهاند اما برای اکران به دلایل گوناگون نتواستهاند پروانه نمایش کسب کنند. عدم رعایت حجاب مناسب، نبود داستانهای متعارف با قوانین شرعی و عرفی جامعه ایران، حضور چهرههایی که ممنوعالتصویرند و یا داستان و یا دیالوگهایی که در شان سینمای ایران نیست، همه و همه میتواند ارشاد را برای صدور پروانه نمایش دچار معذوریت کند.
این امر که خیلی از صاحبان این آثار ادعا میکنند اگر قرار بود پروانه نمایش ندهند چرا پروانه ساخت دادند؟ امری قابل پیگیری است. در چندین گزارشی که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باره ارائه شده است بارها به این ماجرا اشاره شده که فیلمنامه ارائه شده این آثار به ارشاد چیزی متفاوت با آنچه که ساخته شده است. البته ناگفته نماند که در این میان برخی از این آثار هستند که با مجوز نسخه خانگی ساخته شدهاند اما توقع اکران عمومی در سینما را دارند و در کنار این موضوع برخی از این فیلمها وجود دارند که برخلاف ادعای صاحبان آنها به گفته ارشاد بدون مجوز ساخت تولید شدهاند.
در این میان حضور فضای مجازی مانند خیلی از مسایل دیگر به این ماجرا دامن میزند و تریبون صاحبان آثار میشود. عدهای از صاحبان این آثار بعد از اینکه به هر دری زدند تا فیلمشان را اکران کنند و البته از همان در ناامید بازگشتند برای اینکه بتوانند فیلم را در معرض قضاوت مخاطب قرار دهند یا به صورت کامل و یا در پستهای کوتاه قسمتهایی از آن را در صفحههای شخصی خود منتشر کردند.
رونق بازار توقیفی ها
موضوع دیگری که در این باب اهمیت پیدا کرده است نیز اینست که توقیف و رفع توقیف فیلمهای سینمایی در سالهای گذشته ارتباط مستقیم با گیشه و فروش این دسته از فیلم ها پیدا کرده است، اگر برای این رابطه دنبال یک دلیل باشیم شاید از یک سو مصاحبههای جنجالی و تبلیغاتی که رسانهها با صاحبان این آثار انجام میدهند، و از سویی دیگر نفس توقیف فیلم اذهان مردم را به سمت سویی خاص سوق می داد که چه چیز این فیلم را به ورطه توقیف سوق داده است و همان علامت سوال است که خیلیها را به سالن سینما میکشاند.
به عبارت دیگر شاید برای مردم مهم است که این فیلم چه حرفی برای آنها داشته است که مسوولین خواسته اند از آنها سانسور شود. که البته تداوم این گونه رفتارهای اجتماعی مردم به نوعی عدم اعتماد دوستدارن هنر هفتم را به مسوولین هنری می رساند.
یکی از فیلمهای توقیف شده که همزمان با انتصاب جواد شمقدری به سمت معاون سینمایی، رفع توقیف و اکران شد فیلم سینمای «به رنگ ارغوان» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا بود این فیلم در سال 1388 اکران شد و حدود یک میلیارد تومان در آن سال فروش کرد.
فیلم «انتهای خیابان هشتم» به کارگردانی علیرضا امینی نیز سال 1389 ساخته و به دلایلی توقیف شد، این فیلم در سال 1391 رفع توقیف شد و روی پرده سینما رفت «انتهای خیابان هشتم» توانست در آن سال حدود یک میلیارد دویست میلیون تومان بفروشد.
فیلم سینمایی «تسویه حساب» ساخته تهمینه میلانی نیز سال 1386 ساخته شد و در سال 1389 روی پرده سینماها رفت و در مدت 68 روز نمایش به فروشی نزدیک به 000/000/000/1 تومان در کشور دست یافت. فیلم توقیفی دیگر، فیلم سینمایی «من مادر هستم» به کارگردانی فریدونی جیرانی است که در سال 1389 ساخته شد و پس از حدود دو سال در سال 91 اکران شد و با 102 روز نمایش به فروشی حدود دو میلیارد تومان رسید.
روی خوش گیشه به 3 فیلم توقیفی
با نگاهی به این سه فیلم مشخص میشود که اغلب فیلمهای توقیف شده که بعدا رفع توقیف و اکران شدند به فروش بالاتر از یک میلیارد تومان دست یافتند و این درحالی است که اکران فیلم سینمایی «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» با فروش پانصد و شش میلیون تومانی طی 35 روز و آن هم با بلیط 6 هزار تومانی در حالی که به کف فروش
رسیدهبود از پرده سینماها خداحافظی کرد. این کاهش فروش، خبر از این میدهد که دیگر صرف توقیف شدن یک فیلم فارغ از محتوا و فرم آن، نمی تواند دلیلی برای فروش موفق و گیشه خوب آن باشد.
جدول فروش فیلمهای توقیفی که در سالهای بعد رفع توقیف و اکران شدند
لازم به ذکر است، روزهای نمایش تخصیص یافته به هر فیلم به کف فروش آن فیلم در سرگروه مربوط نسبت به همان سال لحاظ شده و در سال جدید در صورت پایین بودن کف فروش سرگروه یک فیلم به فیلمی دیگر اختصاص یافته است.
البته شایان توجه است که علاوه بر فیلمهای ذکر شده و بعضی دیگر از فیلمها از جمله «پل چوبی» که بهنسبت تبلیغات فروش متوسطی داشتند ،در سال های گذشته فیلمهایی همچون «آتشکار»، «شاعر زباله ها»، «پنجمین سوار سرنوشت»، نیز توقیف شده بودند که بعدها اکران شدند اما به دلیل اکران خیلی محدود زمانی و مکانی و مخاطب خاص فیلم در این گزارش در مقام قیاس قرار نگرفتهاند. در این میان حضور فضای مجازی مانند خیلی از مسایل دیگر به این ماجرا دامن میزند و تریبون صاحبان آثار میشود. عدهای از صاحبان این آثار بعد از اینکه به هر دری زدند تا فیلمشان را اکران کنند و البته از همان در ناامید بازگشتند برای اینکه بتوانند فیلم را در معرض قضاوت مخاطب قرار دهند یا به صورت کامل و یا در پستهای کوتاه قسمتهایی از آن را در صفحههای شخصی خود منتشر کردند. همچون علی احمدزاده که نسخه کامل فیلم «مهمونی کامی» را در اینترنت به اشتراک گذاشت و یا عبدالرضا کاهانی که به تازگی اعلام کرده است که قسمتهایی از فیلم «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» را در اینستاگرام خود منتشر خواهد کرد. او در توضیح این کار خود مینویسد که «من فیلمهایم را نمایش خواهم داد.
رفع توقیف؛ فرصتی برای سیاستمداران
اما آن روی این سکه این ماجرا این است که فیلمهای مذکور با وجود محرومیت از اکرانهای عمومی برای مسئولین سینمایی مفید هستند و آنها میتوانند در زمانهای به خصوص نظیر آغاز مسئولیت خود و یا انتخابات ریاست جمهوری ، خبر از اکران شدن این گونه فیلمها بدهند. خبری که نه تنها سبب افزایش محبوبیت ایشان نزد اهالی سینما میشود بلکه افکار عمومی را به حمایت از حزب و جبهه ایشان ترغیب میکند.
با این تفاسیر، به منظور حل مسئله توقیف برخی از فیلمهای سینمایی جدا از هرگونه رویکرد سیاسی باید تصمیمی جدی گرفت و راهکاری منطقی و عملیاتی را پیدا نمود.
17
عاااالی