فال حافظ : دو بیت/ توصیه برای روزهای سخت (۲۶ اردیبهشت)

خواجه‌ شمس‌الدین محمدبن محمد حافظ شیرازى یکى از بزرگترین شاعران نغزگوى ایران و از گویندگان بزرگ جهان است و در شعرهاى خود 'حافظ' تخلص نموده است.

فال حافظ : دو بیت/ توصیه برای روزهای سخت (۲۶ اردیبهشت)

فال حافظ تو در این لحظه از زندگی تو:

چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من

روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل
ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من

تفسیر:

کارهایت به کندی و سختی پیش می رود؛ صبوری کن و با برنامه ریزی و اجتناب از تنبلی و با توکل بر خود خدا پیگیر باش تا انشاءالله به مراد دل برسی.

رازها و فال های بیشتری از حضرت حافظ برای خود و اطرافیانت می خواهی؟ این چند فال را ببین:

دیوان حافظ

دیوان حافظ

سبک و هنر شعری حافظ

حافظ بیش از آن که مبتکر باشد، به‌کمال‌رسانندهٔ سُنت‌های خوبی است که گذشتگان آفریدند.

در توصیف کلی شعر حافظ می‌توان دو نکته ذکر کرد: یکی فشردگی بسیار در به‌کاربستن عناصر مختلفِ رسیده از سنت سده‌های پیشین و دیگری، توانایی سبک‌شناسی و بهره‌بردن از اصول بلاغت.

او از طریق موضوعات و واژگان معیار، دربارهٔ لذت‌گرایی، تأسف برای مرگ، انسان و عشق عارفانه و مانند این‌ها سخن گفته؛ اما با هنرمندی و زبردستی در ادبیات و زبان‌شناسی، این قالب‌ها را بسیار فراتر از پیشینیانش به‌کار گرفته‌است.

مدح در غزل

به‌باور شبلی نعمانی، حافظ نخستین شاعری است که وسعت دامنهٔ موضوعات غزل را، با حفظ زبان تغزلی آن، از عشق به اخلاق، فلسفه، عرفان، وعظ و حتی سیاست گسترانید. برای سنجش سهم حافظ در تکامل غزل، باید اثرپذیری او را از پیشینیان و هم‌روزگارانش در نظر داشت.

حافظ در هردو زمینهٔ غزل و مدیحه انقلابی ایجاد کرد و جایگاهی برای غزل آفرید که پیشتر به قصیده اختصاص داشت.

حافظ مانند دیگر شاعران، برای بلندپایگان شیراز مدیحه می‌سرود؛ اما به جای قصیده، از غزل استفاده می‌کرد. از آنجا که غزل بسیار کوتاه‌تر است، مدیحه به یک یا دو بیت در غزل محدود می‌شد و سایر بیت‌ها دربردارندهٴ عناصر عشق و بزم‌پرستی بودند.

بنابراین، استعاره‌های کام‌گرایانه به محیط واقعی پیوند زده می‌شد؛ چنان که در شعر حافظ، به تعبیر ریپکا، معشوق همان ممدوح بود.

استقلال ابیات

یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های سبک حافظ، استقلال ابیات و نبودِ «وحدت هنریِ» اشعار است.

حتی تصور بر این است که نظم متنوعِ ابیات به یکنواختی اولیه تقلیل یافته‌است و هیچ وحدتِ حقیقی در این غزل‌ها وجود ندارد.

شاید حافظ پس از ناکامی در بهبود استوارِ هرگونه موضوعی، به پریشانی متمایل شده باشد. این موضوع، گفتمانی قدیمی است؛ چنان که بنابر داستانی که پس از زمان خواندمیر منتشر شد، فرضیه‌ای هست که شاه شجاع نیز چنین انتقادی داشته‌است.

استدلال‌هایی توسط آرتور آربری ارائه شده مبنی بر این که وحدت واقعی شعر حافظ موضوعی یا نمایشی در معنای کلاسیک غربی نیست، بلکه در بافتِ ظریفِ تصویرسازی و کنایه زدن به یک یا چند مفهومِ مرکزی نهفته است.

آربری عقیده داشت که پس از تکامل قابلیت‌های هنری ساختار متعارف غزل — به‌ویژه در غزل سعدی — حافظ بر آن شد تا مفهوم تازه‌ای از غزل بیابد و «روشی موضوعی» آفرید.

این‌گونه که در هر غزلی تعداد محدودی از مجموعه موضوعاتی را برمی‌گزیند که این موضوعات بسیار محدود و تا اندازهٔ زیادی قراردادی‌اند.

این استدلال‌ها را یان ریپکا، ویکنز، رِدِر، مایکل هیلمن و دیگران رد کردند برخی مانند سیروس شمیسا و بهاءالدین خرمشاهی بین ابیات رابطه‌ای قائلند که گاه چنان ظریف است که به‌سختی کشف می‌شود.

خرمشاهی نوآوری اصلی حافظ را در تک‌بیت‌های مستقل و خوش‌مضمون او دانسته‌است؛ به اعتقاد وی، استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سوره‌های قرآن تأثیر گرفته‌است.

فِرِدْریش فایْت نیز معتقد بود در هر غزل از حافظ اندیشه‌ای هست که معانی عاشقانه، عارفانه و می‌پرستانه را به یک سو هدایت می‌کند؛ اگرچه در بسیاری از مواقع، چون نسخه‌برداران ترتیب بیت‌ها را بر هم زده‌اند، دریافتن این اندیشه به آسانی میسر نیست.

سبک شعر حافظ دارای سه فضای عاشقانه، عارفانه و مدحی است. خواجوی کرمانی برجسته‌ترین شاعر در این زمینه بود و حافظ با او مراوده داشت و علت این‌که برخی حافظ را دنباله‌روی خواجو در شعر می‌دانند، همین مراودهٔ و محشور بودن حافظ با خواجو در مدت توقف خواجو در شیراز بوده‌است.

ازاین‌رو، شعر حافظ دارای ویژگی‌های شعری شاعران تلفیق مانند سلمان ساوجی، عماد فقیه، عبید زاکانی، ناصر بخارایی و خواجوی کرمانی است اما ویژگی‌های خاص خود را نیز دارد.

محمد گلندام — دوست، هم‌درس و نیز جامع دیوان حافظ — به چندمعنایی بودن و یا ساحت‌های گوناگون معنایی به‌عنوان برخی از ویژگی‌های سبک حافظ اشاره می‌کند.

سیروس شمیسا در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی می‌گوید جامی در اشاره به سبک حافظ، او را به نزاری قهستانی مانند می‌داند که به‌احتمال بیشتر منظور وی، سبک شاعران تلفیق است.

نیز جامی در نفحات الانس، از قبول شعر حافظ نزد صوفیه گزارش می‌کند که به ظرفیت گستردهٔ تفاسیر عرفانی شعر حافظ اشاره دارد، با آنکه به گفتهٔ جامی روشن نیست که حافظ در زمرهٔ صوفیان بوده باشد. به‌گفتهٔ شمیسا این موضوع به‌خاطر عاشقانه یا عارفانه بودن شعر حافظ در محور افقی و مدحی بودنش در محور عمودی است؛ و نیز دلیل دیگر آنکه حافظ با معانی ایهام تناسبی شعر را دارای چندمعنا می‌کند.

بدین‌ترتیب، نظرات گذشتگان دربارهٔ ویژگی‌های سبک حافظ را می‌توان در چند مورد خلاصه کرد:
۱. عدم انسجام یا استقلال ابیات؛
۲. چندمعنایی بودن؛
۳. نزدیکی به شعر شاعران تلفیق؛
۴. قوت وجه عرفانی شعر حافظ.

تلفیق غزل عاشقانه و غزل عارفانه

حافظ افکارِ مولوی و خیام را با سخنِ سعدی پیوند زد و از عناصرِ دیگر مانند طنز و نگرش‌های سیاسی و اجتماعی بر آن افزود.

او غزل عاشقانه و عارفانه را با استفاده از صنعتِ ایهام، به یکدیگر پیوند زده‌است.
غزلِ عاشقانه را سعدی، و غزلِ عارفانه را مولوی به اوج رسانده بودند، و بدین‌ترتیب غزل را دیگر یارایِ پیش رفتن نبود، بدین‌معنی که تلاشِ هر شاعری در هر کدام از طرفینِ غزل، بی‌ثمر بود؛ و تنها راه، آمیختنِ این دو به یکدیگر بود.

اما تلفیقِ این دو غزل در شعرِ حافظ به عالی‌ترین وجه صورت پذیرفته و زبانِ بلیغ و هنرمندانه با مضامینی بلند گرد آمده‌است.

منبع: عصر ترکیه
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها