تحسین یادداشت اردشیر زاهدی توسط عبدالله شهبازی
عبدالله شهبازی یادداشت اردشیر زاهدی در روزنامه نیویورک تایمز را مورد تحسین قرار داد.
عبدالله شهبازی؛ مورخ و پژوهشگر درباره یادداشت اردشیر زاهدی در نیویورک تایمز نوشت:
نامه اردشیر زاهدی باید تحسین شود. اردشیر زاهدی همیشه اینطور بوده. پدرش هم بطور نسبی مستقل بود از شاه و به همین دلیل پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ محمدرضا شاه و دوستانش در ایران و بریتانیا با زحمت زیاد از شر سپهبد زاهدی خلاص شدند. تمام دوره زاهدی نزاع بود میان دو باند قدرتمند که در نهایت به سقوط دولت زاهدی انجامید.
در «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» این تعارض را بطور مستند توضیح دادم و سپس بارها گفتهام که اینطور نیست تصور کنیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مرزی است که ماقبل آن سفید سفید است و پس از کودتا سیاه سیاه میشود. تحکیم و تثبیت دیکتاتوری محمدرضا شاه فرایندی طولانی بود و رجال هم بسیار متفاوت بودند. برای مثال، در مقایسه با اسدالله علم برای رقیبش، دکتر منوچهر اقبال، احترام قائلم که سرانجام به دلیل دسیسههای علم و باند علم در اثر توهین شاه ایست قلبی کرد و مرد. ولی خب، امروزه شاهدیم که همان شبکه و همان مافیا هنوز قدرتمند است و از علم (مثلاً با تدوین و بازنویسی و اضافه و حذف و زیبا کردن و انتشار یادداشتهای روزانه اسدالله علم) و سایر افراد این شبکه، مثل علینقی عالیخانی، «چهره» میسازد.
اردشیر زاهدی در یک کلام «لات» بود ولی شخصیت مستقل خود را داشت. با محافل سطح بالای غرب خیلی نزدیک بود و به هیچ کدامشان رحم نکرد. از جمله، به این دلیل «نوکر» نبود. استقلال خودش را داشت حتی از شاه. داماد شاه بود ولی دختر شاه را طلاق داد.
زمانی سیروس ناصری را برای اولین و آخرین بار در جلسهای چهار نفره دیدم. به سبک اردشیر زاهدی در صندلی نشسته بود و بیادبانه خود را ول کرده و پایش را دراز کرده بود. مهملاتش را شنیدم. بعداً به یکی از دوستان گفتم: اگر قرار بود اردشیر زاهدی برود و کاریکاتور دست چندم او یعنی امثال سیروس ناصری «دیپلمات» درجه اول و تعیینکننده مقدرات ما شوند، من ترجیح میدهم همان اردشیر زاهدی باشد که تمام رجال واشنگتن را با انگشت خود بازی میداد.
28
پس ایشان مزدور اجنبی بود که پشتش گرم بود و گرکه سر به نیست می کردند.