آیا به روزهای پایانی سیاستورزی حدادعادل رسیدیم؟
« برای شفاف شدن وضعیت سیاست در ایران بد نیست اوضاع وخیم حدادعادل را در سیاست از زبان خودش ترسیم کنیم.»
محمدپوریا بهشتی در امتداد نوشت:
مدل تفکری آنها نشان می دهد مبنای سیاست ورزیشان این است که «رقیب» یا «دشمن» چه می گوید و خلاف جهت آن حرکت کنند. نگارنده هم به خوبی این مدل تفکر را می شناسند و احتمال اینکه بعد از این عده ای به طور خودجوش شروع به تقویت جایگاه حدادعادل کنند، دور از ذهن نیست. اما با این حال برای شفاف شدن وضعیت سیاست در ایران بد نیست اوضاع وخیم حدادعادل را در سیاست از زبان خودش ترسیم کنیم.
او که در حاشیه همایش «ایران قدرتمند در گام دوم» با دانشجویان سخن می گفت وضعیت بستن لیست در شهرهای مختلف را تشریح کرده است. شرح آنچه حدادعادل می گوید نشان می دهد کم کم دست آنها کوتاه و کوتاه تر شده است. اگرچه این موضوع را میتوانستیم از حملاتی که به همسرش شد پیش از اینها ببینیم (و امتداد به آن پرداخته بود) با این حال به این اظهارات نگاه کنید تا حال و روز وخیم حدادعادل را در سیاست ببینید.
او صراحتا از هیچ کاره بودن در قم و مشهد حرف زده و گفته: «در قم مجمعی برای اصولگرایان داشتند که ما تصمیم گرفتیم آنها به همین صورتی که هستند به فعالیت خود ادامه دهند» ترکیب کاندیداهای قم را در واقع شاگردان مصباح یزدی روشن کردند.
اصولگرایان بالاترین حد تواناییشان این بود که زاکانی را از تهران به قم بردند تا در کنار دو نماینده پایداری یعنی ذوالنوری و امیرآبادی قرار دهند.
حدادعادل و اصولگرایان در مشهد وضعیتی بدتر داشتند. کار آنها به اینجا رسیده که دست به دعا برداشتند: «در مشهد به خاطر شرایط خاصی که دارد نتوانستیم ورود پیدا کنیم و دعا میکنیم که بتوانند نیروهای انقلابی در آن شهر خودشان موفق شوند.»
جای دیگر اصفهان بود. حدادعادل میگوید: «نیروهای اصفهان هم با ما همکاری نکردند» فقط مانده تهران که آنجا هم پایداری ها قصد دارند خرجشان را سوا کنند: «در تهران هم با برخی از گروهها مشکلات کوچکی داریم مثلا اعضای جبهه پایداری اصرار دارند که لیست جدا ارائه بدهند، ولی میخواهند که در این لیست، نفرات مشترک زیادی حضور داشته باشند که هنوز نتوانستیم در این موضوع با هم به توافق برسیم.»
مجموعه این شهرها که بیان شد، شهرهایی هستند که کاندیداهای آنها سیاسی است. شهرهای دیگر و کاندیداهای آنها را بیشتر در قالب رقابت های قومی، منطقه ای یا رقابت های درونی می توانیم ببینم. در این حوزه ها تا حدی آنها توانستند با ترکیبی که از ردصلاحیت ها ایجاد شده رقابت را از در درون جریان خود هدایت کنند. اما رفتار شهرهای سیاسی و فعالان این شهرها نشان می دهد که حدادعادل دیگر باید به عنوان پدرخوانده با سیاست خداحافظی کند.
این البته سرنوشت اصولگرایان دیگر هم هست. آیت الله مهدوی کنی نیز در پایان عمر به آنجا رسید که حتی نتوانست با آیت الله مصباح ائتلاف کند. وضعیت جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز شاهد مثال های دیگری هستند که نشان می دهند در جریان اصولگرایی اصل «حذف» همچنان پابرجاست. این حذف نیز تنها مختص جریان رقیب نیست. عادت به حذف به جزئی از سیاست ورزی آنهاست و از همین رو مرتبا نفرات از قطار جریان خودی هم به بیرون پرتاب میشوند.
66
حداد عادل ===هم شرقي وهم غربي وهم جمهوري اسلامي
گرین کارت امریکا عشق است تا الان که مردم سر کار بودند وجیب آقایان پر
دیگه باید به جوونا اعتماد کنند و میدون رو براشون خالی کنند. جوونای لان خیلی باهوش تر از قدیمی ها هستند
تا حالا که مصدر کار بودند چه گلی به سر ملت زدند که بعد از این بخواهند بزنند
حداد جونم ترامپ منتظراست بدو برو بغل عمو