نگاه واقع‌بینانه به روابط ایران و چین

لی رویی/ رئیس دفتر شبکه تلویزیونی فونیکس چین در تهران

نگاه واقع‌بینانه به روابط ایران و چین

سفر رییس‌جمهور محترم ایران به چین، از جهات مختلف دارای اهمیت است و می‌تواند منجر به گسترش روابط بین دو کشور شود.

پس از به قدرت رسیدن دکتر حسن روحانی و توافق برجام، ایران با دستیابی یه توافق هسته‌ای قادر به عادی‌سازی روابط شد. امروز چین مشکلی با توسعه روابط ندارد. همچنین ایران می تواند به حضور چین در امور خاورمیانه کمک کند.

پس از خروج امریکا از برجام وضعیت به دوران تحریم بر نمی‌گردد چون ایران به دنیا نشان داد که دنبال سلاح هسته‌ای نیست و کشوری عادی است. این نکته برای چین فشار سیاسی کمتری را به دنبال دارد که می‌خواهد روابط نزدیک با ایران داشته باشد. اکنون چین هنوز دارای قدرت اول در تقابل با امریکا نیست و نمی‌تواند به طور رسمی با ایران در تقابل با آمریکا اتحاد ایجاد کند. اما از نظر اقتصادی چین آمادگی دارد به ایران نزدیک شود. به ویژه اگر امریکا نخواهد دوباره تحریم‌های اقتصادی علیه ایران وضع کند. روابط اقتصادی با چین و حمایت سیاسی آن برای ایران بسیار مهم است.

به طور خلاصه در این مرحله با در نظر گرفتن منافع سیاسی-اقتصادی یا منابع ژئواستراتژیک تمام شاخص‌ها مثبت هستند، به این معنی که ایران و چین به طور اساسی می‌توانند کمبودهای خود را از طریق یکدیگر جبران کنند و شرایط لازم برای مشارکت استراتژیک فراهم هست. از این منظر سفر آقای دکتر روحانی می تواند فرصت طلایی برای افزایش روابط چین و ایران ایجاد کند.

ایران به عنوان کشور ناظر در سازمان همکاری‌های شانگهای در نظر گرفته شده است. اگر روابط با چین در آینده نزدیک‌تر شود و به ویژه پس از رفع سوءتفاهم‌ها‌ی بین‌المللی و تثبیت توافق هسته‌ای، احتمالا ایران به عنوان عضو کامل سازمان همکاری‌های شانگهای تبدیل خواهد شد. سازمان همکاری‌های شانگهای می‌تواند مسایل اقتصادی اعضا را در داخل خود و بر اساس منافع مشترک و همچنین در قالب مبارزه با تروریسم تضمین کند. با این حال هنوز در میان کشورهای عضو شک و تردید وجود دارد. دلایل زیادی برای عدم اعتماد بین چین و روسیه وجود دارد و چندین عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق به دلایل تاریخی به روسیه شک دارند. با این حال چین و ایران از هم دور هستند و چنین مشکلی وجود ندارد و می‌توان گفت مهمترین تامین‌کننده انرژی چین شود و چین می‌تواند شریک مهم تجاری و اقتصادی ایران باشد. در سال های اخیر روابط دو کشور نزدیک تر شده است.

حال این سوال مطرح است که در آینده آیا چین و ایران در کنار هم قرار خواهند گرفت؟ یا بیگانه خواهند شد؟ آیا این مشارکت پایدار است؟

در اینجا باید تاکید شود که انتظارات ایران از چین نباید خیلی باشد چون چین نمی‌خواهد در کنار ایران و در تقابل با امریکا باشد و نمی‌خواهد با امریکا تنش داشته باشد. اما در عین حال به ایران نیاز دارد و هم آمادگی دارد با ایران مشارکت داشته باشد. ایران هم باید نشان دهد که تصمیم جدی گرفته است که چین را به عنوان یک شریک استراتژیک بلند مدت انتخاب کند و شرایط دیپلماتیک و سکوت چین را هم درک کند!

در چین برخی از اینکه ایران و چین با وجود داشتن منافع مشترک زیاد نتوانسته‌‌اند به عنوان شریک مهم همکاری کنند و در سختی‌ها در کنار هم باشند انتقاد می‌کنند. البته ایران فعلا انتخاب دیگری ندارد ولی اگر روابطش با غرب بهبود یابد، غربی‌ها را به چین ترجیح می‌دهد.

چین و ایران تبدیل به متحدان جدی تری خواهند شد. سیگنال‌های اولیه آشکار شده است. چین و ایران توافق نامه‌های متعددی را درباره نفت و گاز امضا کرده‌اند و چین و ایران همچنان به افزایش حجم تجارت خود ادامه می‌دهند و همچنین در حال برنامه‌ریزی برای اتصال دو کشور از طریق خطوط لوله زمینی، دریایی، خطوط راه آهن و گاز هستند.

اگر دو کشور بتوانند اعتماد متقابل ایجاد کنند و به هم نزدیک‌تر شوند و سیاست واحدی را در قبال یکدیگر دنبال کنند، می تواند برای چین و ایران صفحه جدید تاریخی را باز کند.

17

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید