به مناسبت سالروز تولد ستارخان، سردار ملی

ستار خان؛ نخستین فرزند انقلاب که خورده شد/ مروری بر پایان تلخ سردار ملی/ ستار خان چگونه کشته شد؟

خبرنگار:

بدون شک ستارخان بزرگترین قهرمان مشروطه بوده، است و خواهد بود. او هم در زمان انقلاب و هم بعد از انقلاب مورد احترام مجاهدان و آزادی خواهان بود. با این حال، چندی بعد از انقلاب، تقدیر و سرنوشت از سردار ملی روی برگرداند. سرنوشت ستارخان تلخ تر از عاقبت مشروطه بود. می توان قهرمان ملی ایران را نخستین قربانی بزرگ انقلاب دانست.

ستار خان؛ نخستین فرزند انقلاب که خورده شد/ مروری بر پایان تلخ سردار ملی/ ستار خان چگونه کشته شد؟

به گزارش خبر فوری، امروز سالروز تولد ستارخان، قهرمان انقلاب مشروطه است. مردی که در تاریک ترین روزهای تاریخ ایران مانند طلوع خورشید درخشید و یاس را به امید تبدیل کرد. مردی که در وصفش گفته اند: از ایران آذربایجان ماند. از آذربایجان تبریز. از تبریز کوی امیرخیز و از کوی امیرخیز یک کوچه که در آن ستارخان مقاومت می کرد. اما بعد آن کوچه به کوی، آن کوی به شهر و شهر به ولایت و ولایت به کشور بدل شد.

بدون شک ستارخان بزرگترین قهرمان مشروطه بوده، است و خواهد بود. او هم در زمان انقلاب و هم بعد از انقلاب مورد احترام مجاهدان و آزادی خواهان بود. با این حال، چندی بعد از انقلاب، تقدیر و سرنوشت از سردار ملی روی برگرداند. سرنوشت ستارخان تلخ تر از عاقبت مشروطه بود. می توان قهرمان ملی ایران را نخستین قربانی بزرگ انقلاب دانست. می توان در وصف ستارخان گفت: او نخستین فرزند انقلاب بود که خورده شد. با مرگ او سنتی آغاز شد که تا چند سده تداوم یافت و به خونریزی های پیاپی و تلخکامی های متعدد منجر گردید.

واقعه باغ اتابک؛ آغاز جنگ فرزندان انقلاب با یکدیگر

سرنوشت ستارخان را واقعه پارک اتابک رقم زد. توضیح آنکه پس از پیروزی انقلابیون، خلع محمدعلی شاه از قدرت و جانشینی پسر خردسالش، دولت مشروطه و مجلس شورای ملی، حاکمان واقعی کشور شدند. این اتفاق به سرعت باعث بروز حوادثی شد که گویا در تقدیر هر انقلابی نوشته شده است. با به قدرت رسیدن عضدالملک، نایب السلطنه و یپرم خان به عنوان رئیس نظمیه، دولت جدید خواستار بازگشت اوضاع به حالت معمول، کنار گذاشتن شور انقلابی توسط مجاهدان و خلع سلاح گروه های انقلابی مختلف شد. اما شور انقلاب هنوز در وجود مجاهدان شعله می کشید. در میان شهرهای مختلف ایران، بیشترین گروه های مشروطه خواه در تبریز مستقر بودند. قدرتمندترین گروه مشروطه خواه در تبریز هم ستارخان و باقرخان و طرفدارانشان بودند. در واقع، تبریز در ید قدرت ستارخان و باقرخان بود و آنها حاضر به دادن سلاح به دولت مستعجل و موقتی که هنوز نتوانسته بود اطمینان مجاهدان را به خود جلب کند، نداشتند.

دولت می دانست که به زودی با قهرمان خود درگیر می شود. عضد الملک وساطت کرد و از سردار ملی و سالار ملی و یارانشان خواست به تهران بیایند تا مرافعه حل شود. همچنین، مجلس شورای ملی در قانونی اعطای لقب سردار ملی و سالار ملی به ستارخان و باقرخان را تصویب کرد. این حکم بر لوح نقره ای ثبت شده و از ستار خان و باقرخان خواسته شد برای دریافت حکم به تهران رهسپار شوند.

ستارخان و باقرخان به تهران آمدند. باقرخان در عشرت آباد ساکن شد و ستارخان در پارک اتابک. چند روز بعد مجلس قانون خلع سلاح اجباری و فوری تمام گروه های مسلح انقلابی (غیر از ارتش و نظمیه) را صادر کرد. این مساله پس از ترور ناموفق آیت الله بهبهانی از طرفداران سرسخت مشروطه رقم خورد. طرفداران ستارخان که به خشم آمده و گمان می کردند دولت آنها را با خدعه به تهران کشانده که خلع سلاحشان کند، این قانون را نپذیرفتند. برخی مورخان مانند کسروی معتقدند خود ستارخان راضی به خلع سلاح بود و جنگ با دولت را خلاف مصلحت می دانست اما اطرافیانش او را به نافرمانی از دولت برانگیختند. مع الوصف، اوضاع آرام آرام از دست سردار ملی خارج شد. چند روز بعد، دیگر مجاهدینی که حاضر به پذیرش حکم مجلس نبودند، به پارک اتابک رفته و دور ستارخان جمع شدند. دولت به وحشت افتاد. سردار اسعد بختیاری، یار قدیم ستارخان و از سران دولت مشروطه تلاش کرد سردار ملی را راضی به خلع سلاح کند. او به ستارخان پیغام داد که «به سوگندی که در مجلس خوردید وفادار باشید و از عواقب وخیم عدم خلع سلاح عمومی بپرهیزید.» با این حال، وساطت سردار اسعد نیز چاره ساز نبود و بالاجبار دو طرف وارد جنگ شدند.

دولت و نظمیه (به فرماندهی یپرم خان) فرصت 48 ساعته برای عقب نشینی به مجاهدان دادند و با پایان یافتن آن، در اول شعبان 1328قمری دستور حمله به پارک صادر شد. به امر یپرم خان درب پارک سوزانده و سربازان دولت و نیروهای سردار اسعد بختیاری وارد پارک شدند. قوای دولتی از چند عراده توپ و 500 مسلسل شصت تیر استفاده کردند. مقاومت ستارخان و یارانش شکسته شد و آنها شکست خوردند. در این نبرد، جمع زیادی از فاتحان مشروطه کشته، تعدادی دستگیر و برخی فرار کردند. در این رویداد، ستارخان راه پشت بام را در پیش گرفت، اما در مسیر پله ‌ها در یکی از راهروهای عمارت، تیری به پایش اصابت کرد و مجروح شد. نیروهای یپرم خان او را دستگیر و به منزل صمصام السلطنه بردند.

او به مدت چند ماه در تهران بستری بود اما زخم پایش عفونت کرد و در نهایت در 25 آبان 1293 شمسی (مصادف با 1332 قمری) درگذشت.

آغاز روند برادرکشی انقلابی

واقعه پارک اتابک شروعی بر یک روند تلخ چند ساله بود. یپرم خان بعد از این حادثه با دیگر گروه های مشروطه خواه نیز درگیر شد. خود او نیز در درگیری با عبدالباقی خان چهاردولی کشته شد. همچنین، مجلس شورای ملی نیز پس از اولتیماتوم روسیه و به دستور نایب السلطنه، ناصرالملک، منحل و به دست نظمیه بسته شد. دیگر مشروطه خواهان نیز طی سال های آتی سرکوب شدند و بدین ترتیب، طی کمتر از 20 سال هیچ اثری از مشروطه باقی نماند و مشروطه به دست خود مشروطه خواهان از بین رفت.

منبع: خبر فوری
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • سعیدتبریزی

    یاشاسین ایرانیم یاشاسین آذربایجانیم

  • عالابادرین

    از گذشته بیایید بیرون
    به آینده نگاه کنین الباقی کشورها مشکملات آب برق بنزین و تورم رو دارن درست میکنن
    اما اینگاری ایران همچنان
    باید در قرون گذشته و اتفاقات قرون گذشته گیر کنه و مدام غم غصه ناله شیون .....