قرص های نیروزا قهرمان پرورش اندام را به دادگاه خانواده کشاند

طناز و هادی زندگی عاشقانه‌شان را 14 پیش با هم آغاز کردند. روزی که با هم آشنا شدند و تصمیم به ازدواج گرفتند، هیچ‌کس تصورش را هم نمی‌کرد که آنها یک روزی تصمیم بگیرند مسیر زندگیشان را ازهم جدا کنند.

به گزارش خطرفوری ، مخالفت هادی با بچه دارشدنشان تنها دلیلی بود که این زوج پرونده‌ای جدید در دادگاه خانواده شماره دو ولنجک باز کردند و برای بررسی پرونده طلاقشان روبه‌روی قاضی نشستند.
وقتی قاضی پرونده آنها را ورق زد، علت دادخواست طلاق را بعد از14 سال زندگی مشترک پرسید. در این میان قهرمان پرورش اندام رشته‌کلام را در دست گرفت و به قاضی گفت: 14 سال پیش با طناز ازدواج و زندگیمان را عاشقانه آغاز کردیم، اما اکنون به‌خاطر یک موضوع ساده زندگیمان پرتلاطم شده است.
درست چند سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان بهانه‌های طناز که همیشه هم به دعوایی بزرگ ختم می‌شد، آغاز شد. از آنجا که من باشگاه می‌روم و ورزش حرفه ای انجام می دهم و قهرمانان پرورش اندام هستم. اما طناز از این وضعیت ناراضی است و مرتب می‌گوید باید بچه دار شوم. دوست ندارد من ورزش حرفه ای را انجام بدهم . همیشه غر می‌زند و ایراد می‌گیرد و داروهای بدنسازی که می خورم ، می گوید باید کنار بذارم تا بچه دارشویم . هربار سر این موضوع دعوا به راه می‌اندازد. او به‌خاطر این موضوع ساده و بی‌اهمیت هردویمان را خسته کرده و زندگی را به میدان جنگ تبدیل کرده است. اکنون نیز تصمیم به جدایی گرفته و دادخواست طلاق داده است.
در ادامه همسر این قهرمان پرورش اندام نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من از همان روز اول به هادی گفته بودم که دوست دارم زودتر بچه دارشویم .اما او همیشه بهانه می آورد.من هم از تنهایی در خانه خسته شدم و دوست دارم پس از چندسال زندگی مشترک صاحب فرزندی باشم و حس مادری را درک کنم. البته ناگفته نماند هروقت دوستان، آشنایان و اقوام مرا می بینند می پرسند چرا بچه دار نمی شوی؟ این درحالی است کسانیکه با ما ازدواج کردند اکنون صاحب یک یا دو فرزند 10 الی 12 ساله هستند اما ما بی نصیب از نعمت فرزند هستیم. برای همین بارها از او خواهش کردم از مصرف داروهای بدنسازی خود داری کند تا برای بچه دارشدن اقدام کنیم ولی انگار با من لج می‌کند. تصورش این است می‌خواهم او را اذیت کنم ، اما این درحالی است که من دیوانه وار عاشق بچه هستم وبرای اینکه به همسرم ثابت کنم که او را دوست دارم 14 سال با خواسته های وی کنار آمده و احترام گذاشتم و خودم را از نعمت مادر شدن محروم کردم . اما حالا همسرم حاضر نیست به خواسته من توجه و احترام بگذارد. حاضر نیست کانون خانواده مان گرم شود از وقتی که به او گفتم می خواهم بچه دارشوم بیشتر سراغ داروهای بدنسازی ، ورزش و باشگاه رفته است.
آقای قاضی هادی روزهای اول زندگیمان خودش را یک عاشق واقعی نشان می‌داد. وعده‌های زیادی به من داده بود، اما به هیچ یک از قول هایش عمل نکرد.
او اگر عاشق من بود اجازه نمی‌داد که زندگیمان بعد از گذشت 14 سال به اینجا ختم شود. من دیگر حاضر نیستم با این مرد زندگی کنم مگر این‌که تصمیم بگیرد بچه دار شویم.
در پایان این جلسه قاضی سعی کرد این زوج را با هم آشتی دهد، ولی هیچ‌کدام حاضر نشدند از خواسته خود صرف نظر کنند. بنابراین قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست تا جلسه بعدی با یک مشاور خانواده نیز صحبت کنند.

ارسال به دیگران :

نظر شما