داستان عجیب یک سارق از 15 سالگی تا 29 سالگی/ ویدئو

سارق جوان که از 15 سالگی در زندان بوده می گوید به سرقت عادت کردم و نمی توانم کار دیگری انجام دهم.

داستان عجیب یک سارق از 15 سالگی تا 29 سالگی/ ویدئو

چندی قبل ماموران پلیس شرق تهران در جریان سرقت های سریالی لوازم داخل خودرو و خودرو قرار گرفتند و تیم ویژه ای از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس پرونده برای دستگیری متهم وارد عمل شدند.

دستگیری سارق سابقه دار در تعقیب و گریز پلیسی

تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا اینکه اوایل بهمن امسال ماموران گشت پلیس آگاهی تهران در غرب تهران به خودروی پژو 206 که پسر جوانی پشت فرمانش بود مشکوک شدند.

کارآگاهان در بررسی شماره پلاک خودرو متوجه سرقتی بودن خودرو شدند و دستور ایست برای راننده خودرو صادر شد که در این صحنه راننده جوان مشاهده خودروی پلیس پا روی پدال گاز خودرو گذاشت و با سرعت و حرکات مارپیچ تصمیم به فرار گرفت.

همین کافی بود تا آژیر خودروی پلیس روشن شود و ماموران به تعقیب و گریز سارق جوان پرداختند اما سارق جوان به فرار خود ادامه داد تا اینکه ماموران با رعایت قانون بکارگیری سلاح اقدام به شلیک چند تیرهوایی زدند و سارق جوان به ناچار تسلیم پلیس شد و ماموران با بستن مسیر خودروی سارق موفق به دستگیری احمد 29 ساله شدند.

کارآگاهان در بررسی خودروی سرقتی وسایل سرقتی زیادی به دست آوردند که در بررسی ها مشخص شد این سارق سابقه دار قصد داشته با حضور در جنوب غرب تهران وسایل سرقتی را به مالخر وسایل سرقتی بفروش برساند.

دزد خوشگذران عادت به سرقت دارد

احمد 29 ساله که از 15 سالگی بخاطر یک درگیری به کانون اصلاح و تربیت رفته و بعد از آزادی به یک سارق تبدیل شد و عادت به دزدی باعث شده تا او همیشه با یک قلاب دست به سرقت بزند.

سابقه داری؟

بله، از 18 سالگی بخاطر سرقت لوازم داخل خودرو و خودرو به زندان رفتم.

شنیدم که کانون اصلاح و تربیت هم رفتی؟

بله، 15 سالم بود که به خاطر یک نگاه چپ چپ با یک پسر نوجوان درگیر شدم و او به شدت زدم به حدی که به کما رفت و بعد از آن دستگیر شدم و نزدیک به یک سال و 2 ماه در کانون اصلاح و تربیت بودم.

اگر کشته می شد چه کار می کردی؟

هیچی اعدام می شدم، بچه بودم و عقلمان نمی رسید که بخاطر یک مسئله کوچک درگیر شدم.

بعد از آزادی از کانون شروع به سرقت کردی؟

بله، به خاطر محل زندگی و دوستانم وارد دنیای سرقت شدم.

من هم در همان محل بزرگ شدم محله بدی نیست؟

شمار راه درست را انتخاب کردی و من راه غلط.

چرا زندان درس عبرت نمی شود؟

به سرقت عادت کردم و از روی عادت دست به سرقت می زنم و پول های سرقتی را برای خوشگذرانی و هزینه زندگی ام خرج می کنم.

11 سال زندان بودی درس عبرت نشد؟

وقتی این سالها را که بهترین دوران زندگی و همه چی را از دست بدی وقتی می خواهی از نو بسازیم دیگر زیاد خواه هستی و دوباره دست به سرقت می زنی.

آزاد شوی دوباره دزدی می کنی؟

قول نمی دهم دزدی نکنم، برادرم یک کارگاه مبل سازی راه اندازی کرده و قرار است در آنجا کار کنم اما باز هم می گویم قول نمی دهم دزدی نکنم.

چرا قول نمی دهی؟

چون 12 سال بدبختی کشیدم و باید آن روزها را جبران کنم.

انتقام از مردم درست است؟

نه، من چطور زندگی کنم وقتی مادرم برای رضایت گرفتن من فرش زیر پایش را فروخت.

خوب چرا سرقت کردی که کار به اینجا بکشد؟

سالها قبل پدر و مادرم از هم طلاق گرفتند و اسباب و اثاثیه خانه مان در کنار خیابان بود و در آن زمان حقوق یک کارگر 80 هزار تومان بود چطور می توانستم مشکل مادرم را حل کنم .

یعنی دزدی به خاطر مشکلات اقتصادی بود نه بچه محل ها؟

پایه اصلی مشکلات مالی بود و بچه محل ها و دوستانم باعث شدند تا من تصمیم راحت تری بگیرم.

الان شرایط بهتر شد یا نه؟

وقتی گرفتار باشی در لحظه تصمیم می گیری و به عاقبت کار فکر نمی کنی و تنها فکر من هم نجات خانواده ام بود.

الان بخاطر شاکیان پرونده ات هنوز بدهکاری؟

نه، بعد از اولین سرقت دیگر بدهکار نبودم.

پس چرا به سرقت ها ادامه دادی؟

وقتی یک نفر را در سن 15 سالگی بنا شود تا آخر عمر دیگر بنا می ماند من هم وقتی از نوجوانی سارق شدم دیگر نمی توانم سرقت را کنار بگذارم.

یعنی قصد نداری از دنیای سرقت خارج شوی؟

تغییر کردن خیلی سخت است و خیلی روی خودم کار کردم که تغییر کنم ، من 4 ماه است که آزاد شدم و در این مدت آزادی در یک بوفه کار می کردم اما هیچ هیجانی برای من نداشت که دوباره سراغ سرقت رفتم.

باز کردن در ماشین با یک قلاب
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟

سرقت خودرو و لوازم داخل خودرو

شیوه و شگرد؟

با یک قلاب در خودروهای سمند، پراید و پژو را باز می کنم و به راحتی دست به سرقت می زنم.

چه خودروهایی را روشن می کنی؟

پراید با هر سوئیچی باز می شود و خودروهای سرقتی را یک روز در دستم بود و بعد آن را در کنار خیابان رها می کردم.

چقدر پول به دست آوردی؟

20 شب سرقت کردم و هر شب 2 بار سرقت می کردم که نزدیک به 40 میلیون به دست آوردم.

با پول سرقتی چه کردی؟

روزی 3 میلیون تومان هزینه خوشگذرانی ام بود و پول دزدی نمی ماند.

همدست داشتی؟

نه، تنها می رفتم چون نمی خواستم کسی با من دزدی کند و فکر می کردم شاید با نیامدنشان مسیر زندگی شان تغییر کند.

چه کار کنیم خودرویمان هدف سرقت قرار نگیرد؟

هیچ کاری نمی توان کرد، فقط شاید دزدگیر باعث شود کمتر برویم سمت خودروها ولی تا صاحب خودرو از خانه اش خارج شود ما کارمان را کردیم و رفتیم.

یعنی هیچ راهی نیست؟

نه، بخواهیم دزدی کنیم انجام می دهیم.

بنا بر این گزارش، احمد برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار کارآگاهان اداره بیستم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

منبع: رکنا

68

حجم ویدیو: 59.01M | مدت زمان ویدیو: 00:07:31 | دانلود ویدیو
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها