دبیر اجرایی انجمن اقتصاددانان ایران:
منتقدان بورس وسعت ذهنشان را مطابق بازار سرمایه گسترش دهند
امروز شاخص بورس تهران از مرز یک میلیون واحدی که پیش از این برخی تحلیلگران بازار سرمایه پیشبینی کرده بودند، گذشت و روند صعودی را تداوم بخشید. موضوعی که موجب نگرانی و اعتراض بسیاری از مدیران و منقدان اقتصادی است.
دکتر پیمان مولوی، دبیر اجرایی انجمن اقتصاددانان ایران، معتقد است: «سایز و اندازه بورس و اعداد و ارقامی که وارد بازار سرمایه ایران میشود، از تمامی کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، بزرگتر شده و تمامی مدیران و کارشناسان اقتصادی، باید ذهنیتشان را با اعداد بزرگتر تطبیق دهند و تیشه به ریشه بازار سرمایه که ثروت بین نسلی است، نزنند.» به گفته مولوی «این یک فرصت استثنایی و بینظیر برای بازار سرمایه، دولت، بخش خصوصی و سرمایهگذاران است که باید به بهترین شکل از آن استفاده کنند.» شرح این گفتوگو در پی میآید.
-در روزهایی که شاخص بورس سقفشکنی میکند و بیمحابا روند صعودی را ادامه میدهد، بسیاری از کارشناسان اقتصادی و فعالان بازار اظهار نگرانی میکنند و نگاه انتقادی دارند. نظر جنابعالی از روند مثبت در بازار سرمایه چیست؟
در برهههای زمانی که بازار سرمایه روند عادی را طی میکرد، بسیاری از فعالان و بازار و کارشناسان اقتصادی، خواستار این بودند که پول و نقدینگی باید وارد بازارهای تاثیرگذار مانند بازار سرمایه شود و حالا اینکه اتفاق خوب در حال وقوع است، ژست انتقادی میگیرند و اظهار نگرانی میکنند! به نظر من، سایز و اندازه بورس و اعداد و ارقامی که وارد بازار سرمایه ایران میشود، از تمامی کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، بزرگتر شده و تمامی مدیران و کارشناسان اقتصادی، باید ذهنیتشان را با اعداد بزرگتر تطبیق دهند و تیشه به ریشه بازار سرمایه که ثروت بین نسلی است، نزنند. افرادی که منتقد ورود حجم بزرگ نقدینگی به بازار سرمایه هستند، سایز ذهنیشان، با این اراقام و اعداد مطابقت ندارد و تفاوت حجم معاملات 10000 میلیارد و 100 میلیارد را نمیتوانند درک کنند. آنها باید ذهنیتشان را گسترش دهند.
-چگونه میتوان از این دغدغهها و نگرانیها کاست و بازار سرمایه را هم مطمئنتر کرد؟
در این روزها که با حجم بزرگی از ورود پول و نقدینگی به بازار سرمایه مواجهیم، دولت و بخش خصوصی باید ورود شرکتهای بزرگ و خوشنام را به بورس سرعت بخشند و عرضه اولیههای بزرگ در دستور کار قرار دهند. متاسفانه میان اتفاقات اخیر بازار و ذهنیت بسیاری از فعالان بازار سرمایه، فاصله زیادی وجود دارد. در یک جایی مثلا نماینده مجلس از این موضوع ابراز نگرانی میکند و نمیتوان این نگرانی را درک کرد؛ نگرانی از بزرگترین فرصتی که برای اقتصاد ایران ایجاد شده است؟ در حالیکه میتوان این فرصت بینظیر را با رفع موانع قانونی برای عرضه بخشهای خصوصی و تامین مالی بنگاهی به بهترین شکل برای بخشهای مولد، بهکار گرفت. آقایان بهجای نگرانی و انتقاد، چرا اوراق قابل تبدیل به سهام را ایجاد نمیکند؟ پرسش دیگر این است که اگر چنین نقدینگی-به هر دلیلی_ وارد بازار والاستریت شود، آنها مانع از ورود پول میشوند؟! بیتردید آنها ورود نقدینگی را به سمت شرکتهای توانمند برای تامین مالی و رشد و توسعه اقتصادی هدایت میکنند و مدیران ما هم مانند همیشه فرصتها را تا به تهدید تبدیل میکنند.
-برخی از کارشناسان اقتصادی میپرسند که چرا زمانی که اقتصاد ایران رشد منفی دارد، بورس رشد مداوم میکند!
واقعیت این است، در اقتصادی با رشد نقدینگی بالا و تورم، ناخودآگاه بازارهای دیگر مانند بورس هم رشد میکنند. البته نکاتی هم وجود دارد اما اینکه عدهای بیتجربگی و آماده نبودن خودشان را به گردن مردم و سرمایهگذارانی که به بازار سرمایه اطمینان میکنند، بیندازند، غلط است. بازار سرمایه یک ثروت بین نسلی است و نباید با واردکردن استرس و نگرانیهای بیمورد و بیان اینکه هر لحظه ممکن است سقوط کند، تیشه به ریشهاش زد! کجای دنیا تیشه به رشد بازاری که رشد میکند، میزنند اما به سایر بازارها کاری ندارند؟ بهنظر میرسد که منافعشان چنین ایجاب میکند و این یک تناقض آشکار است. البته دلیل دیگری هم دارد و این افراد تجربه اجرایی ندارند.
-با این تفاسیر شما حبابی بودن بورس را قبول ندارید؟
کل بازار ایران حباب است اما این هنر نیست که مدام از آن دم بزنیم و بگوییم حباب دارد. سازوکارهای ما با اعدا بزرگ مچ نشده است و وقتی مدیرعامل یک شرکت تامین سرمایه در رسانه ملی حضور مییابد و حرف از حبابی بودن بازار میزند، نشان میدهد که سایز بازار از سایز این مدیر تامین سرمایه بزرگتر شده است. بههر روی، باید از این وضعیت، برای کمک به اقتصاد کشور و بنگاهها استفاده کنیم. کسانی که سالها شعار حمایت از بازار سرمایه سر دادند، الان وقت دفاع از آن است و باید این بازار را تجهیز کنند و مردمی که به آن اعتماد کردهاند را نگه دارند و با سرمایههایشان تامین مالی بنگاهی انجام دهند اما متاسفانه، گویا 90 درصد جامعه منتظرند بازار سرمایه سقوط کند و این وضعیت بدی است که در آن قرار گرفتهایم.
-اشارهای به تامین مالی بخش خصوصی داشتید، آیا سازوکارهای لازم برای عرضه این شرکتها فراهم است؟
بازار سرمایه را باید از چند منظر نگاه کرد؛ دولت، سرمایهگذاری و تامین مالی بنگاهی بخش خصوصی که بزرگترین فرصت را برای بنگاههای بزرگ برای رشد و توسعه فراهم میکند. متاسفانه از یکسو برخی از شرکتها از قافله عقب ماندهاند و از سوی دیگر قوانین و مقررات دستوپاگیر هم زیاد است که باید اصلاح شوند. در چنین بازاری که باید عرضه اولیهها سریعتر انجام شوند، به دلایلی عرضهها را عقب میاندازند. دولت و بخش خصوصی باید مکانیزم اقتصادیشان را مشخص کنند که از بانکمحوری به سمت سرمایهمحوری و تامین مالی بنگاه تغییر مسیر دادهاند. بنابراین عرضهها باید سرعت بگیرد و تامین مالی واقعی انجام شود، قوانین و مقررات عرضههای ثانویه را هم تسهیل کنند. در تغییر سازوکار سیستم مالی بانکمحور به سرمایهمحور میتوان از تجربه کشورهایی مانند امریکا، انگلیس، ژاپن و غیره استفاده کرد. تاکید میکنم که تغییر پاردایم تنها با ذهنیتهایی که اعداد بزرگ را میشناسند و درک میکنند، اتفاق میافتد و کسانی که از این اعداد بزرگ میترسند، سایز ذهنیشان به همین میزان کوچک است.
بازار سرمایه و تامین مالی تعارف ندارد و چند گروه میخواهند از آن تامین مالی کنند؛ دولت برای تامین کسری بودجه و افزایش درآمد، بخش خصوصی که باید از این فرصت سریع استفاده و بخشی از منابع را جذب کند و سرمایهگذاران خرد که میخواهند از این فرصت بهرهمند شوند. سرمایهگذاران حقیقی باید بدانند که این بازار همیشه با ریسک همراه است و با دقت و هوشیاری، هنرمندانه از این بازار برای افزایش سرمایه استفاده کنند. در این میان، اقتصاد ایران میتواند بزرگترین برنده یا بازنده باشد، به این صورت که یا با تامین مالی خوب و ورود بنگاههای بزرگ در بخش مولد با عرضههای مستقیم و انتشار اوراق خوب از سوی شرکتها در 6 ماه آینده استفاده کند، یا اینکه یک فرصت بینظیر از ورود نقدینگی و پنجره طلایی بازار سرمایه را از دست بدهد. در نهایت چون اقتصاد ایران هنوز نقدینگی و تورم دارد، بازار سرمایه نیز به رشد خود ادامه میدهد تا جایی که چرخش نقدینگی به سمت بازارهای دیگر برود.
-شما فکر میکنید دولت از این فرصت بازار سرمایه بهخوبی استفاده خواهد کرد؟
بله. دولت به بهترین شکل از این فرصت استفاده و منابع لازم را تامین خواهد کرد اما بخش خصوصی باید سرعت عمل داشته باشد و امتیازات لازم را برای عرضه شرکتهای بزرگ و خوشنام، بگیرد و هرچه سریعتر باید عمل کند. در همین راستا، اتاق بازرگانی ایران در حال پیگیری و مقرراتزدایی برای ورود شرکتهای خوشنام و توانمند و برندهای ملی به بازار سرمایه است.
منبع: با اقتصاد
22
بسیار عالی گفتید... بعلاوه اینکه اگر بنگاهها این تامین مالی را در جهت درست بکار ببرند و به معنای واقعی کلمه به دنبال افزایش تولید و افزایش کیفیت باشند و در عین حال محصولات و خدمات خود را منصفانه به مردم ارائه دهند، مردم هم قطعا همراهی خواهند کرد و یک چرخهی سالم رو به رشد _بنظر من_ بوجود خواهد آمد.