تئوریسین اصلاح طلب بیان کرد: اگر جاذبهای در فضای جریاناتی مانند جبهه پایداری در کشور ما وجود داشته باشد، این جاذبه از نوع و جنس جاذبیتی است که داعش داشت. این جریان نیز جاذبهاش در همین فضا قرار دارد؛ نه به گونهای که بتواند به مقبولیت عمومی گسترده دست یابد.
جناب پزشکیان تا زمانی که اطلاعات به مثابه بازی هوش فهم نشود و باهوشترین آحاد جامعه مسئولیت کارشناسی آن را بر عهده نگیرند، آب بر همین جوی روان است و دستگاههای اطلاعاتی همیشه دیر و پس از ماجرا میرسند.
فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: در دولت دوم آقای خاتمی که عارف معاون اول بود بر اساس آنچه تاریخ پسا انقلاب ما به تصریح آمار وارقام می گوید موفق ترین و شکوفا ترین دولت پس از انقلاب ما دولت دوم آقای خاتمی بوده است ، طبیعی است من که در آن فضا بودم می دانم که نقش ایشان در زمینه مدیریتی چقدر پر رنگ بود.
استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به دومرحلهای شدن انتخابات ریاستجمهوری، گفت: اکنون روند به سمتی میرود که در آن کسی که بتواند نبض دوران آستانهای امروز را فهم کند و براساسش ستادهای انتخاباتی خود را به حرکت درآورد و از مولفههای جدید استفاده کند تا ریزش آرا نداشته باشد و بتواند آرای رویشی هم جذب کند، پیروز است.
محمدرضا تاجیک نوشت: تردیدی نیست ناوضعیت کنونی اگر برای ملتی آب ندارد برای برخی نان دارد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه نوشت: اخراج هر استاد، در واقع، به کار گرفتن یا استخدام او در دانشگاه بزرگتر است. اندکی تامل کنند و ببینند این اخراج که میکنند، اخراج دیگری است از دانشگاه یا اخراج خود است از جامعه و تاریخ.
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در دوران اصلاحات گفت: در شرایط کنونی، آستانه تحمل اربابان قدرت هر لحظه پایینتر میآید و واهمه من این است که زمانی خویشتن را در آینه ببینند و دگر خود بپندارند و در حذف خویش نیز بکوشند.
محمدرضا تاجیک، استاد علوم سیاسی دانشگاه نوشت: سیاست و قدرت در ایران امروز نیز، همچون گذشته، ناخوش است، و از نارسیسم توأم با مازوخیسم و سادمازوخیسم رنج میبرد. حال جامعه و مردمان نیز چندان مساعد نیست.
محمدرضا تاجیک، استاد علوم سیاسی دانشگاه نوشت: شرایط ایران امروز را میتوان به صحنه تئاتری تشبیه کرد که بازیگران در آن به تماشای نمایشی نشستهاند که خود زمانی بازیگر آن بودهاند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه نوشت: اسلاونا دراکولیچ در کتابِ «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم»، مینویسد: آنجایی که کمونیسم واقعا شکست خورد، در حیطه اداره امور پیشپاافتاده زندگی روزمره بود، نه در حیطه ایدئولوژیک.