 
                             
            تصور کنید سال 1715 میلادی است، زمستان سرد پاریس زیر پای اسبهای عرقریزان تکان میخورد. ساعت 11 صبح، 19 فوریه، دروازههای باشکوه کاخ ورسای باز میشود و کاروانی شرقی، همچون تصویری وهمی از هزار و یک شب، وارد میگردد. در رأس آن، مردی میانسال با ریش سیاه بلند و جامهای از ابریشم طلاکوب ایرانی، سوار بر اسبی سفید، قدم به عرصه میگذارد. او محمدرضا بیگ است،
 
                             
            شاه سلطان حسین، نهمین پادشاه سلسله صفویه، که از سال ۱۱۰۵ تا ۱۱۳۵ هجری قمری (۱۶۹۴ تا ۱۷۲۲ میلادی) بر ایران فرمانروایی کرد، شخصیتی بود که به دلیل سیاستهای نادرست و ضعفهای مدیریتی خود، نقش مهمی در انقراض و انحطاط صفویه ایفا کرد. او فرزند شاه سلیمان یکم بود و با حمایت خواجهسرایان و زنان دربار، به تخت سلطنت نشست.