مدیریت حقوق و دستمزد کارکنان یکی از چالشبرانگیزترین بخشهای منابع انسانی در هر سازمانی است. اجرای صحیح این فرآیند، تاثیر مستقیم بر رضایت شغلی، تعهد سازمانی و بهرهوری نیروی کار دارد. در مقابل، کوچکترین خطا یا بیعدالتی در پرداختها میتواند منجر به نارضایتی، افت انگیزه و حتی ترک شغل کارکنان شود.
حداقل دستمزد ماهانه یک خانوار در وزارت کار طی سال ۱۴۰۴ با افزایش ۴۵ درصدی به رقم ۱۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان رسید؛ این افزایش دومین رکورد رشد را طی ۳۴ سال گذشته رقم زده است.
سیر تحولات نرخ مشارکت اقتصادی در ۲ دهه گذشته نشان میدهد بسیاری از افراد جویای کار، دیگر به دنبال شغل نبوده و حتی بسیاری از کارگران نیز بیکاری را ترجیح دادهاند. مهمترین علت این اتفاقات هم نبود تناسب میان کار و حقوق دریافتی است.
رئیس انجمن بازیگران، گفت: دستمزد ۵ میلیاردی برای یک قسمت برنامه، دروغ است.
دبیر کل خانه کارگر ، برای رسیدن دستمزدها کارگران به اسب پرشتاب تورم پیشنهاد می کند که ماهی یک بار در مورد حداقل حقوق کارگران تصمیم گیری شود.
وزیر کار و رفاه اجتماعی گفت: لایحه ای به مجلس فرستادیم که طی آن قبل از حذف یارانه، به فرد اطلاع داده می شود و اگر اطلاعات ما اشتباه باشد می تواند پی گیری کند.
معمولاً دی کاپریو برای هر فیلم ۲۰ میلیون دلار دریافت میکند؛ اما به نظر نمیرسد او این بار بخواهد دست دیوید فینچر و برد پیت؛ کارگردان و دیگر بازیگر فیلم را در پوست گردو بگذارد و فیلم را ترک کند.
دادههای یک مرکز تخصصی در حوزه اشتغال نشان میدهد در سال ۱۴۰۳، میانگین حقوق مردان ۲۷.۱ میلیون تومان و برای زنان ۱۹.۵ میلیون تومان ثبت شده است، یعنی تفاوتی معادل ۷.۶ میلیون تومان در ماه.
طبق گفته مرکز پژوهشهای مجلس، انتظار میرود که حداقل حقوق به اندازه تورم افزایش یابد تا از این طریق قدرت خرید کارگران حفظ شود.
سال به سال حقوق کارگران زیاد میشود، ولی قدرت خریدشان کمتر. چرا با اینکه عددها بزرگتر می شوند، اما سفرهها کوچکتر می شوند؟