دبیر کل حزب پیشرو اصلاحات گفت:رسایی و دوستانش در جبهه پایداری اصلا انتخابات و نتیجه آن که پزشکیان است را قبول ندارند زیرا مردم را هم قبول ندارند.
یک کارشناس اقتصادی میگوید: کسانی که ایران را در چاه انداختند و باعث شدند کشور با فهم غلط نسبت به افایتیاف و نفهمیدن موضوع، به جایی برسد که امروز ما حتی با تصویب کنوانسیون، در نهایت میتوانیم از لیست سیاه بیرون بیاییم و بههرحال در لیست خاکستری میمانیم، باید جوابگوی اقداماتشان باشند.
صادق زیباکلام ریشه مشکلات کشور را نه کمبود منابع و بحران انرژی، بلکه «فقدان سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی» توصیف کرد. به گفته او، بدون پشتوانه مردمی هیچ اصلاح اقتصادی یا حل چالشهایی مانند آب، برق و بنزین ممکن نخواهد بود.
در عرصه سیاسی ایران موضوعی خطیرتر از مساله تندروها نیست. بدون حل این مساله، ممکن نیست که سیاستگذاری کشور در مسیر عقلانی قرار گیرد. البته در غیاب آنان هم ممکن است این هدف رخ ندهد، ولی با وجود آنان در ساختار قدرت، هیچ امیدی به حل مشکلات نخواهد بود.
«در روزهای اخیر، سخنان صریح و شفاف و همهفهم آقای پزشکیان درباره رویکرد ماجراجویانه تندروها در حوزه سیاست خارجی و مذاکرات، آنان را بسیار عصبانی کرد و به همین دلیل، شمشیر چوبین خود را از رو بستهاند و پُز اول انقلابی گرفته و بهصورت هماهنگ خاطره بنیصدر و استیضاح او را یادآوری میکنند.»
سه رویداد پس گرفتن لایحه مقابله با انتشار محتوای خلاف واقع در فضای مجازی، انتصاب علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی و استعفای کاظم صدیقی با واکنش منفی تندروها روبهرو شده است. آن ها با استفاده از ادبیات تند و بهرهگیری از مقدسات برای دفاع از چهرههای خود، مسیر تغییر را به چالش میکشند. این رفتار نشان میدهد که آنها ضرورت تحول را نپذیرفته و همچنان بر رویههای گذشته اصرار دارند.
هر چه پزشکیان در حوزه سیاست خارجی می گوید یا هر تصمیمی می گیرد قطعا بدون موافقت و اجازه رهبری نخواهد بود. مسائل کشور اکنون بسیار حساس شده است، از مسئله غنی سازی تا مکانیسم ماشه و مذاکرات، همگی از جمله موضوعات سرنوشت سازی محسوب می شوند که بدون اذن فرمانده کل قوا، اصلا قابل پرداخت نیست.
یک تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: تندروها دنبال ایجاد درگیری دوباره اند و درک سیاسی ۳ درصدیها همین اندازه است.
یکی از متنفذین جناح تندرو در تعریض به مذاکرات وزارت امورخارجه با طرفهای اروپایی گفته است که: «ضعف، جنگ میآورد و تنها قدرت است که مانع جنگ میشود. دیپلماسی باید حامی سرمایههای ملی باشد، نه ابزار کاهش آن.الان سه دولت اروپایی باید خودشان را به ما اثبات کنند، نه ما؛ زیرا آنها حمله به ما را تأیید کردند.»
دو قطبی شدن در عرصه سیاست کشور موضوع جدیدی نیست و هر چند وقت یکبار با بهانه های مختلف این دوقطبی گرایی تشدید یا شفاف می شود. این روزها نیز دو قطبی مذاکره و عدم مذاکره و دو قطبی حمایت از رئیس جمهور و تیم سیاست خارجی در برابر حمله به این 2، تشدید شده است. برخی چهره های تندرو معتقدند سیاست های دولت چهاردهم در حوزه روابط خارجی اشتباه است و باید هر مذاکره ای را متوقف کرد.