آیا تاریخ‌نگاری اسرائیلی مبتنی بر جعل است؟

در کنار همه زخم‌ها و آسیب‌های فاجعه ۱۹۴۸، عمیق‌ترین اندوه برای فلسطینیان این بوده است که همواره رفتار جنایتکارانه رژیم صهیونیستی، این واقعیت تلخ را به طور کامل انکار کرده و درد و رنج فلسطینیان را نادیده انگاشته‌ است.

آیا تاریخ‌نگاری اسرائیلی مبتنی بر جعل است؟

مسئله‌ای که تاریخ‌نگاران تجدیدنظر طلب اسرائیلی هم به صراحت از آن سخن گفته‌اند. زمانی همه فکر می‌کردند که با گسترش وسایل ارتباط جمعی و پیشرفت تکنولوژی‌های رسانه‌ای، دیگر فجایع بشری از چشم‌ها پنهان نمی‌ماند یا دست کم انکار نمی‌شود اما اتفاقات بعد از سال ۱۹۴۸ که توسط اسرائیل در فلسطین رخ داده بود، درحال حاضر تقریباً از حافظه عمومی جهانی پاک شده است.

ایلان پاپه ، مورخ و فعال اجتماعی ضدصهیونیست اسرائیلی که در زمان نخست وزیری بنیامین نتانیاهو مجبور به ترک اسرائیل شد، در آثارش از ادعای کاذب دولت اسرائیل مبنی بر «اختیاری بودن توافق» فلسطینیان برای ترک سرزمینشان خبر می‌دهد و نتیجه می‌گیرد که تاریخ‌نگاری اسرائیلی همواره مبتنی بر جعل بوده است. پاپه همه نظراتش را در ۱۹ کتاب و چندین مقاله جمع کرده است که دو کتاب مهم این نویسنده یعنی پاکسازی قومی فلسطین و ایده اسرائیل به فارسی ترجمه شده است.

بگفته ایلان پاپه و بر اساس اسناد جعلی اسرائیلی، نقل قولی از سوی فلسطینیان به دروغ منتشر شده و آن این است که صدها هزار فلسطینی به میل خود طرح «واگذاری اختیاری» زمین‌هایشان را اجرا کردند.

ایلان پاپه به خاطر انتشار اسناد محرمانه بریتانیا و اسرائیل، به بازنویسی تاریخ تأسیس اسرائیل در ۱۹۴۸ و ارتباط آن با راندن ۷۰۰ هزار فلسطینی در همان سال، پرداخت. کاری که برایش دردسر ساز شد و به هنگام ترک اسرائیل گفت: «با نظرات و عقاید محکم ناخوشایندی که دارم، زندگی در اسرائیل روز به روز برایم دشوارتر می‌شود. من هر روزه تلفن‌های تهدیدآمیز دریافت می‌کنم.»

نقل قول نویسنده کتاب «گفتگو به عنوان حل تعارض» در مورد تهدیدات ایلان پاپه از سوی رژیم صهیونیستی

پاپه می‌گوید، او و همکارانش توانسته‌اند در جنگ حافظه‌ها و خاطرات، در میان حجم انبوهی از جعلیات اسرائیلی که «تاریخ جدید» نامیده می‌شود، کشف سیاسی مهمی داشته باشند. آنها با مطرح کردن سؤال پاکسازی قومی و متمرکز شدن بر جزئیات آن، هرگز سهم معناداری به منازعه تکذیب «نکبت» (واقعه نکبت‌بار رانده شدن فلسطینیان از فلسطین) ندادند.

پاپه در مقدمه خود بر کتاب پاکسازی قومی فلسطین می‌نویسد:«با استفاده ابتدایی از آرشیو ارتش اسرائیل، مورخان تجدیدنظر کننده اسرائیلی توانستند در نشان دادن اشتباه و پوچ‌بودن ادعای دولت اسرائیل در مورد "اختیاری بودن توافق" فلسطینیان برای ترک سرزمینشان، موفقیت خوبی داشته باشند. آنها قادر شدند موارد متعددی از اخراج توده‌ای فلسطینیان از روستاها و شهرهایشان را تأیید کنند و اقدام نیروهای نظامی یهودی را در اعمال بی‌رحمی و شرارت بی‌نهایت و حتی قتل‌عام فلسطینیان، فاش و آشکار سازند.»

روایت مورخان تجدید نظر کننده از فاجعه ۱۹۴۸ چیست؟

در بعدازظهر چهارشنبه‌ای سرد، در دهم ماه مارس ۱۹۴۸، گروهی متشکل از یازده رهبر کهنه‌کار صهیونیست، به همراه افسران نظامی جوان یهودی، آخرین بررسی و تصمیم‌گیری در مورد پاکسازی قومی فلسطین را به انجام رساندند.

غروب همان روز فرامین نظامی صادره برای بیرون راندن فلسطینی‌ها از اراضی وسیعی در فلسطین، به یگان‌های نظامی یهودی ابلاغ شد. فرامین نظامی صادره با دستورالعمل‌هایی همراه بودند که روش‌های اخراج به زور فلسطینی‌ها از خانه‌ها و زمین‌هایشان را در جزئیات شرح می‌داد. از جمله روشهای مذکور در فرامین عبارت بودند از: تهدید و ارعاب در مقیاس بزرگ، محاصره و بمباران روستاها و مراکز جمعیتی فلسطینی‌ها، آتش‌زدن خانه‌ها، وسایل و مواد غذایی، انفجار اماکن، ویران‌سازی ابنیه و سرانجام مین‌گذاری زمین‌ها و مسیرها به منظور ممانعت از بازگشت فلسطینی‌های اخراجی. در فرمان صادره برای هر یک از یگان‌های نظامی یهود، فهرست کاملی از روستاها، منازل مسکونی و ابنیه شغلی که می‌بایست توسط یگان مربوطه بمباران و ویران شوند، به همراه حتی تعداد تقریبی فلسطینی‌هایی که مجبور به راندن و آواره شدن بودند، داده شده بود.

همه این کارها به عنوان اهداف نقشه یا طرح بزرگ با رمز عملیات D برگرفته از واژة عبری Dalet چهارمین حرف از حروف عبری، به معنای «در» یا «راه عبوری از در» نامگذاری شده بود. این طرح چهارمین و آخرین نسخه از طرح‌های عملیاتی‌ای بود که صهیونیست‌ها با اجرای آن تقدیر فلسطین و در نتیجه سرنوشت مردمان بومی فلسطین را در این مقطع تاریخی رقم زدند.

سه طرح قبلی به ‌طور مشکوک نیات و نظرات رهبری صهیونیستی را در زمینه برخورد با واقعیت ملموس فلسطینیان بومی ساکن سرزمین فلسطین برمی‌شمردند؛ سرزمینی که صهیونیست‌ها آرزو و طمع تصاحب کاملش را داشتند؛ اما این چهارمین و آخرین نقشه و طرح، به‌روشنی تمام و آشکارا خواهان اخراج بومیان فلسطینی از سرزمین فلسطین بود و می‌گفت: «فلسطینی‌ها باید بروند!»

آیا تاریخ‌نگاری اسرائیلی مبتنی بر جعل است؟

سمیکا فلاپان ـ یکی از اولین مورخان ـ اهمیت نقشه صهیونیست‌ها را در عبارات زیر خلاصه کرده است: «نقشه هاگانا با رمز عملیات D، فتح و نابودی کامل همه سرزمین‌های روستایی و کشاورزی را در عملیات نظامی علیه اعراب، مدّ نظر داشت. درحقیقت هدف اصلی این عملیات نابودی سرزمین روستایی و شهری فلسطین بود. این طرح محصول اجتناب‌ناپذیر قوه محرکه ایدئولوژی صهیونیستی بود که از سویی حضور انحصاری قوم یهود را در فلسطین توجیه می‌کرد و از سوی دیگر پاسخی به امر توسعه‌طلبی ارضی آنان از زمان تصمیم دولت بریتانیا برای رها کردن قیمومیت و تحت‌الحمایگی فلسطین می‌داد.

نتیجه پاکسازی قومی فلسطین چه بود؟

در پایان عملیات، بیشتر از نیمی از جمعیت بومی فلسطین، نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر، کاملا از زندگی ساقط و ریشه‌کن شدند. ۵۳۱ روستای فلسطینی به‌کلی ویران و یازده شهر کاملا از سکنه خالی شد.

طرح و نقشه مصوب دهم ماه مارس ۱۹۴۸ سران صهیونیست و عملیاتی که مبتنی بر آن در ماههای بعدی به‌ طور منسجم به اجرا درآمد، به روشنی نمونه بارزی از عملیات پاکسازی قومی در فلسطین بود که بر اساس قانون بین‌المللی امروزین، جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود.

این امر به عنوان تأثیرگذارترین رخداد در تاریخ جدید سرزمین فلسطین، همواره انکار شده است و امروزه، هنوز هم به عنوان یک حقیقت تاریخی پذیرفته نمی‌شود، چه برسد به اینکه به عنوان جنایتی شناخته شود که به لحاظ سیاسی و اخلاقی باید با آن روبرو شد. پاکسازی قومی جنایت علیه بشریت است و مردمانی که امروزه مرتکب این عمل غیرانسانی می‌شوند، جنایتکار محسوب می‌شوند و بایست در پیشگاه دادگاه‌های خاص محاکمه شوند.

ایلان پاپه در این خصوص می‌نویسد: ما نام کسانی را که آن تصمیم هولناک دهم مارس ۱۹۴۸ را گرفتند، می‌دانیم؛ ما همچنین نام افسران ارشدی را که فرامین نظامی را به دقت اجرا کردند، می‌دانیم. همه این شخصیت‌ها، چهره‌های آشنایی هستند که در آرامگاه قهرمانان اسرائیل آرمیده‌اند. در زمانی نه‌چندان دور از امروز، تعدادی از آنها که نقش‌های اساسی در سیاست و جامعه اسرائیل بازی می‌کردند، هنوز زنده بودند و تعداد کمی از آنها امروزه هنوز زندگی می‌کنند.

خیلی قبل‌تر از آنکه کتاب پاک‌سازی قومی فلسطین منتشر شود، برای فلسطینی‌ها و کسان دیگری که به روایت صهیونیستی تاریخ اعتماد ندارند، کاملا روشن بود که این افراد مرتکب جنایات بی‌شمار شده‌اند. همچنین برای آنها روشن بود که این جنایتکاران با موفقیت از پذیرش و اجرای عدالت طفره رفته‌اند و احتمالا هرگز در دادگاهی که به اعمال آنان رسیدگی شود، حضور نخواهند یافت. در کنار همه زخمها و آسیب‌ها، عمیق‌ترین فرم بیهودگی تلاش‌ها برای فلسطینیان این بوده است که همواره از سال ۱۹۴۸ به این طرف، رفتار جنایتکارانه این افراد، این واقعیت تلخ را به طور کامل انکار کرده و درد و رنج فلسطینیان را نادیده انگاشته‌ است.

منبع: ایسنا

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • مهری
    0

    اصلا"نیازی به کتاب خواندن نیست کامل معلوم اسراعیل یه رژیمی که به زور خودش روبه مردم فلسطین تحمیل کرده جنایت میکنه،خانه های فلسطینی ها رو تخریب میکنه ،اونها رو اسیر میکنه البته مقصر کسانی هستند که به مردم فلسطین خیانت میکنن این خائنین در جرم وجنایتهای اسراعیل شریکن انشالله بزودی زود اسراعیل از بین میره

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها