رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد:
مشهد در عمل بهقانون و قانونگرایی تافته جدابافتهای نیست/ سیاستگذاری فرهنگی را براساس مقتضیات بومی انجام میدهم
رئیس فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد گفت: مشهد خردهفرهنگ خود را دارد، همانطور که سایر شهرها خردهفرهنگهای خودشان را دارند و این بدین معنا نیست که مشهد با شهرهای دیگر ایران فرق میکند و تافتهای جدا بافته است.
محمدجواد استادی که هم تجربه فعالیتهای حوزوی و همدانشگاهی را در کارنامه خود دارد، این روزها سکان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد را در دست گرفته است، او در مشهد کار سختی را در پیش دارد و در کنار سلیقههای مختلف فرهنگی اجتماعی باید بتواند حاشیههای فرهنگ و هنر این شهر را کنترل کند.
گفتوگو با رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد را در ادامه بخوانید.
بهعنوان اولین سؤال با توجه بهاینکه شما تازه رئیس اداره فرهنگ ارشاد مشهد شدید و با توجه بهاینکه این شهر متفاوتتر از سایر شهرهای است، چهبرنامههای برای این شهر دارید؟!
قبل از پاسخ بهاین سؤال میخواهم بهاین نکتهای که در سؤالتان اشاره کردید، بپردازم، وقتی شما مشهد را یک شهر متفاوت معرفی میکنید، ممکن است، برخی در مقابل آن موضع بگیرند که چرا شما مشهد را شهری متفاوت از شهرهای دیگر معرفی میکنید.
باید دانست هر جامعهای، هر شهر و هر تمدنی مبتنی بر مسئلهای بهنام هویت معنا مییابد و هر جامعهای هویت ویژه خویش را دارد، بهطورکلی جامعه ایرانی هویت شناختهشدهای دارد و همه ما امروز بهعنوان یک ایرانی دارای هویتی مشترک هستیم.
جدا از قومیتهایمان همه ما در ایران زندگی میکنیم و همه ما ایرانی هستیم، اما جدای از این تعریف ایرانی هرکدام از ما در یک جغرافیای ریزتری زندگی میکنیم، درواقع هر شهری از یکخرده فرهنگ تشکیل شده است که این سبب تفکیک درونی ما میشود، وقتی میگوید، من ایرانی، اما کرد هستم، این جمله بهاین معناست که من یک اختصاصاتی دارم که ویژه حوزه بومی من است، در پاسخ بهسؤال مهم چهکسی بودن، پاسخ ریزتر و جزیتر میشود که این ریز فرهنگها را تشکیل میدهد.
مشهد در عمل بهقانون و قانونگرایی تافته جدابافتهای نیست
با توجه بهاین موضوع طبیعتاً مشهد با شهری مانند شیراز متفاوت بوده و شیراز نیز با مشهد متفاوت است، چراکه هرکدام از این شهرها خردهفرهنگهای مختص خود را دارند و این بدین معنا نیست که مشهد با شهرهای دیگر ایران فرق میکند و تافتهای جدا بافته است.
بلکه مشهد خردهفرهنگ خود را دارد، همانطور که سایر شهرها خردهفرهنگهای خودشان رادارند، این نکته بسیار مهمی است که باید در سیاستگذاری فرهنگی بهآن توجه کرد، اینجا است که سیاستگذاری فرهنگی بر اساس مقتضیات بومی شکل میگیرد.
این در حالی است که تصور و برداشت غلطی از این بومیسازی فرهنگی در بعضی اذهان ایجاد میشود که ما میخواهیم بگوییم، مشهد شرایط خاص خودش را دارد، درحالی که این بهاین معنا نیست که مشهد از قوانین خاص خودش تبعیت میکند، خیر قوانین، قوانین ملی هستند و ما قوانین ملی را اجرا میکنیم، اما رویکرد در همه دنیا اجرای قانون، اما توجه بهسیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی بر اساس مقتضیات بومی است.
منظورم از تفاوت بیشتر وجود بارگاه امام رضا (ع) بینالمللی بودن شهر مشهد بود و همین باعث به وجود آمدن یک ظرفیتها و یک آسیبهایی شود که خاص این شهر است؟
باید بهاین موضوع توجه کرد که بارگاه امام رضا (ع) در مشهد سبب ایجاد یک پتانسیل عظیم در این شهر شده است، بهدلیل وجود بارگاه مطهر امام رضا (ع) در این شهر، اقوام مختلف بهمشهد مهاجرت کردهاند و این سبب شده که این شهر صاحب یک فرهنگ متکثر و متنوع باشد و برنامهریزی برای این شهر باید با توجه بهاین تنوع و تکثر انجام شود، بهعلاوه وجود انبوهی از زائرین ملی و بینالمللی در این شهر ظرفیت ویژه بهوجود آورده، باید از این ظرفیت درراستای توسعه مشهد بهره برد.
با توجه بهاین مقدمهای که عنوان شد، عرض میکنم که برنامههایی که برای اداره ارشاد مشهد لحاظ میشود، برنامههایی است که بر اساس این نکات طراحی و اجرا میشود.
مهمترین گمشده ما در دنیای معاصر گوهر گفتوگو است
مهمترین گمشده ما در دنیای معاصر گوهر گفتوگو است، گفتوگو را باید بهعنوان یک ابزار حل مسئله در نظر گرفت، ما بهدنبال این هستیم تا ضمن شناسایی مشکلات که در حوزه فرهنگ و هنر وجود دارد، این مشکلات را در قالب مسئله طرح کرده تا بتوانیم آنها را حل کنیم.
«جشنواره تئاتر گفتوگو» درراه است
چگونه میخواهید مشکلات را از طریق گفتوگو حل کنید؟
راهکارهای عملیاتی مختلفی وجود دارد، از ایجاد نشستهای گفتوگویی تا برخی برنامههای اجرایی، در حال حاضر، دنبال اجرای جشنواره تئاتری با عنوان «جشنواره تئاتر گفتوگو» هستیم، در جشنواره بهدنبال این هستیم که بهصورت غیرمستقیم گفتوگو را بهمردم آموزش دهیم.
بهاضافه اینکه این فرآیندها باید تسریع شود، یعنی وقت شریف مخاطب نباید تلف شود، بعضی از فرایندها زمانبر است، اساساً حضور فیزیکی مخاطب نیاز نیست، اما باید این موضوع برای مراجعهکننده توضیح داده شود تا احساس نکند که سرکار گذاشته شده است.
چگونه میخواهید مخاطب را بهسالنهای تئاتر بیاورید؟
این موضوع ابعاد مختلفی دارد، یکی از کارهایی که میتوان انجام داد، توسعه فضاهای فیزیکال و سختافزاری تئاتر است، البته این موضوع در بضاعت خود دستگاه ارشاد نیست، اما میتواند از طریق همان تعاملی که با دستگاههای مختلف انجام دادم، این موضوع را محقق کند، ما درحالیکه حاضر بهدنبال شناسایی سالنهایی هستیم که میشود در آنها تئاتر اجرا کرد.
ماهیت تئاترهای تولیدشده و جنس این تئاترها نباید بهگونهای باشد که القا شود یک جنس لوکس است، نباید طوری القا شود که مخاطب خاص و محدود فقط میتواند از آن استفاده کنند، باید سلایق همه گروههای اجتماعی مردم را لحاظ کنیم، از سلایق کاملاً سنتی گرفته تا گروههای جوانتر و کمتر سنتی باید بتوانند از هنرهای مختلف بهره برند، یعنی ما باید مبتنی بر ذائقه عمومی تولید تئاتر و نمایش داشته باشیم.
شما میدانید در حال حاضر برخی بهتئاتر اعتماد نمیکنند، برخی دچار تردید هستند که خانوادههایشان را بهتئاتر بیاورند یا خیر، این مسئله را باید حل کنیم.
یکی از ابزارهای مهم فرآوری معرفت هنر است
یکی از منابع سازنده سبک زندگی معارف دینی است، برخی بهاشتباه فکر میکنند، خود معارف دینی سبک زندگی است، درحالیکه سبک زندگی یعنی آنچه در رفتار محسوس است.
کاری که ما باید انجام بدهیم این است که منابع معرفتی را فرآوری کنیم و تبدیل بهسبک زندگی کنیم، یکی از ابزارهای مهم فراوری معرفت هنر بوده، این حوزه فرهنگی و هنری است که سبک زندگی دینی و معرفتی را میسازد.
پس ما باید منابع معرفتی و هویتیمان را تبدیل بهسبک زندگی کنیم، یکی از آنها دین است که اهمیت بنیادین دارد، اما چیزهای دیگری هم وجود دارد، هویت تاریخی ما و آداب سنن تاریخی ما عمومی ما منابع ادبی غنی ما چون فردوسی و شاهنامه و مواردی دیگر، همه اینها منابع مهم سازنده سبک زندگی است، اینها بهعلاوه آموزههای دینیمان کنار هم جمع میشود و سبک زندگی ایرانی اسلامی را میسازند.
منظور من از تئاتر ارزشی، تئاتر انسانی است
سینمایی دینی، سینمایی نیست که در آن مسجد و تسبیح نشان دهیم، سینمایی دینی است که در آن مضامین دینی نشان داده شود، دین بهما یاد داده است که نباید دروغ بگوییم، نباید خیانت کنیم، منظور من هم از هنر دینی همین است.
چگونه بر تئاتر آن نظارت میشود که بازهم شاهد کارهای مبتذل درصحنه هستیم؟ بهعنوان مثال، من یک تئاتر دیدم که در آن خانم میخواند بهراحتی با همراه با آقایان حرکات نامتعارف انجام میداد؟
البته من با لفظ مبتذل مخالفم، چون احتمالاً مبتنی بر سلیقه طرحشده است، باید بدانید که ارشاد مجری برگزاری تئاتر نیست، بلکه وظیفه ارشاد سیاستگذاری، هدایت و راهبری و نظارت است.
بخش اول که سیاستگذاری است را توضیح دادم، بخش دوم وظیفه هدایت و راهبری است، ما باید بتوانیم گروههای تئاتر را هدایت کنیم، قصد داریم از طریق شورای نظارت بر نمایشها نقش هدایتگری را ایفا کنیم.
شاخصهای نظارت بر تئاترها چیست؟
قانون این شاخصها را مشخص کرده است، سلیقه در اینجا راهی ندارد، طبق قانون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، نمایشهایی که بهانکار، نفی یا مخدوش کردن اصول و فروع دین اسلام بپردازند، مجوز نمیگیرد.
اهانت بهپیامبران الهی، ائمه معصومین(ع)، مرحوم امام و مقام معظم رهبری و مراجع تقلید، هتک حرمت ادیان شناخته شده در قانون اساسی، ازجمله دیگر شاخصهایی است که در صورت وجود مجوزی صادر نمیشود.
ناامیدی نسبت بهاصل نظام و انقلاب اسلامی و هر کاری که سبب شود مردم بهاصل نظام و انقلاب اسلامی ناامید شوند، نباید بهروی صحنه برود، بهعلاوه توهین بهمفاخر سیاسی و عامی و مذهبی کشور، اشاعه فساد، فحشا و اعمال منافی عفت عمومی، اشاعه نژادپرستی و نفی برابری انسانها بهویژه تمسخر طوایف ایرانی، تضعیف ملی و منافع ملی و مصالح جمهوری اسلامی ایران مواردی است که بهشورای نظارت بر نمایش اجازه رد یک نمایش را میدهد.
در پایان در رابطه با نمایش دریاچه قو و حاشیههای که داشت، توضیح دهید؟
از آسیبهای فضای مجازی باید بهتقلیلگرایی و تحویلی شدن اشارهکنم، متأسفانه مفاهیم در این فضا آسیب میبینند، در مورد این اثر نیز برخی حواشی در فضای مجازی ایجاد شد که چندان منصفانه نبود، این نمایش توسط شورای نظارت بر نمایش شهرستان مشهد با همان ترکیبی که عرض کردم مورد بازبینی قرار گرفته بود و با ذکر نکاتی مجوز اجرا گرفت.
این نمایش و سایر نمایشها بر اساس قانون اجرا میشوند، این روزها روزهای درخشان تئاتر مشهد است و بهنظر من، باید با همدلی و حمایت شاهد تعالی روزافزون هنر تئاتر باشیم، جشنواره تئاتر استانی در راه است و امیدوارم امسال نیز خراسان و مشهد مقدس، حضوری پررنگ در این جشنواره داشته باشد و چراغ تئاتر مشهد بیش از پیش درخشان باشد.
منبع: فارس
10