بررسی ریشه های تاریخی فال حافظ از واقعیت تا پیش بینی آینده
اولین فالنامههای حافظ در دورههای بعد از حیات او تهیه و تنظیم شدهاند. در این فالنامهها، اشعار حافظ به گونهای انتخاب شدهاند که هر غزل یا بیتی به عنوان پاسخی به سوالات و ابهامات فرد استفاده شود. این فالنامهها معمولاً به صورت کتابچههای کوچکی بودند که افراد از آنها برای گرفتن فال استفاده میکردند.
یکی از قدیمیترین نسخههای شناختهشده از فالنامه حافظ مربوط به قرن نهم یا دهم هجری است. این نسخهها شامل اشعار حافظ به همراه تفاسیر و تبیینهای مرتبط با فال بودهاند و به مرور زمان نسخههای متفاوتی از آنها تهیه شده است. در این فالنامهها، هر غزل حافظ به عنوان جوابی به نیت و درخواست فالگیرنده تفسیر میشد.
انتشار اولین فالنامه حافظ
از لحاظ تاریخی، اولین فالنامه مکتوب حافظ که به صورت رسمی منتشر شده باشد، به دو قرن پیش نسبت داده میشود. در قرن سیزدهم هجری، نسخههای چاپی دیوان حافظ با فالنامههایی همراه شدند که به صورت گسترده در میان مردم پخش گردید. این نسخهها دارای بخشهایی بودند که به خواننده راهنمایی میکردند چگونه نیت کند و فال بگیرد. در این زمان، فال گرفتن با دیوان حافظ به یک سنت رایج تبدیل شد و تقریباً در هر خانهای یک نسخه از دیوان حافظ به همراه فالنامه آن موجود بود.
در دوران قاجار، چاپ و انتشار فالنامه حافظ به شدت افزایش یافت. در این دوران بود که علاقه مردم به دیوان حافظ به عنوان یک کتاب فالگیری بیشتر شد و از آن به عنوان یک مرجع جدی برای پاسخ به سوالات و دغدغههای روحی و معنوی استفاده میشد. بسیاری از این فالنامهها در بازارها و دکانهای کتابفروشی عرضه میشدند و مردم با اشتیاق فراوان آنها را تهیه میکردند.
فال گرفتن از چه زمانی آغاز شد؟
برخی شیوع فال های گوناگون مانند کف بینی، شانه بینی، ماسه بند، تعبیرخواب و مانند آنها را از آثار بازمانده از آئین شمنی دانسته که در همه جا و به ویژه در مشرق زمین رواج داشته است و به راهنمایی کاهنان و ساحران و شمنان دست به این کار می زدند(زرین کوب، ۱۳۴۱: ۵۴۸).
تفأل به اشعار شاعرانی مانند هومر[۱]، شاعر یونانی(قرن هفتم ق م)، ویرژیل[۲]، شاعر رومی(۷۰-۱۹ق م) نزد یونانیان و رومیان باستان (همان، ۵۵۷؛ براون (۱۹۳۸:۳۱۱و شعر اوید[۳]، شاعرلاتینی (۴۳ق م- ۱۷م) در قرون بعد از آن(ماسه،۱۹۳۸:۱/۲۴۵، حاشیۀ۱) از جملۀ این نوع تفأل ها بوده است. مردم عرب نیز برای گشودن رازها و آگاهی از آینده و مشکلات خود از شاعران و اشعار آنان یاری می جسته اند. یونانیان شاعر را کاهن و غیبگو و مرتبط با قوای مرموز طبیعت و آگاه از نامرئی ها می دانستند و اعراب شاعر را دارای همزادانی می پنداشتند که آنها را از امور پنهان آگاه و به دریافت و شناخت چیزهای مکتوم و پوشیده از مردم قادر می کردند (سمیعی،۱:۱۳۶۶/۱۴۰-۱۴۱).
در ایران باستان، مغان از سحر و جادو دوری می جستند، ولیکن به فال گرفتن و پیش گویی روی می آوردند. یکی از انواع فال درمیان آنها نگریستن در آتش مقدس و فال زدن با آن بود. در شاهنامه بارها از فال زدن های شاهان، پهلوانان و موبدان یاد شده است(زرین کوب، ۱۳۴۱: ۵۵۲ -۵۵۳). درایران دورۀ اسلامی تفأل به نوشته و کتاب با کتاب مقدس قرآن و استخاره کردن با آن و بعد تفأل به اشعار شاعران مانند شاهنامۀ فردوسی، مثنوی مولوی و حتی دیوان شاعران دیگر آغاز شد. سرانجام فال گرفتن از دیوان شعر حافظ میان مردم شهرت و عمومیت یافت(همان، ۵۵۷).

هرچند حافظ خود بارها به فال زدن اشاره دارد و می گوید: به نا امیدی از این در مرو بزن فالی
بـود که قـرعـۀ دولت به نام ما افـتــد
(غزل ۱۴۰)
یا:
روز هجـران و شب فرقـت یـار آخــر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
(غزل ۱۶۶)
همچنین اشارات او بیانگر شیوع رسم فال گیری و فال گشایی با کتاب در زمان او است، ولیکن، آنچنان که ازقراین پیداست، فال گرفتن با دیوان حافظ و یاری جستن از فیض انفاس مسیحایی او در میان مردم ایران، احتمالاً باید سال ها پس ازدرگذشت حافظ مرسوم شده باشد.
برخی فال گرفتن با شعر حافظ را رویدادی بی درنگ پس از مرگ حافظ و برسراختلاف مشایخ همزمانِ او بر نماز گزاردن یا نگزاردن بر جنازۀ این شاعر رند و کافرِ بی مَشرب نوشته اند. می گویند(لودی، ۱۳۲۴ق:۵۱؛ سیف پورفاطمی، ۱۳۱۲: ۸۳) برای حل چنین معضلی مشایخ به فال گشایی با شعر او روی آوردند و اوراق شعرهای پراکندۀ او را جمع کردند و در سبویی ریختند و از کودکی خواستند تا از سبو ورقی را بیرون آورد. کودک ورقی را بیرون آورد که این بیت شعر حافظ بر آن نوشته شده بود:
قـــــدم دریــــغ مــــدار از جـنــــازۀ حــافـــظ
که گر چه غرق گناه است، می رود به بهشت
(غزل ۵۵)
چه کسی اولین بار با دیوان حافظ فال گرفت؟
نخستین کسی که به تفأل زدن به دیوان حافظ اشاره می کند، مؤلف کتاب دیاربکریه، ابوبکر طهرانی است که در سال ۸۶۷ ق، ۷۵ سال پس از مرگ حافظ (د ۷۹۲ ق) به شیراز رفته بود. او در آن سال جهانشاه میرزا را که برای گوشمالی پسر سرکشش پیربوداق ، به فارس سفر کرده بود، همراهی می کرد ( ابوبکرطهرانی، ۱۳۵۶: ۲/۳۶۳-۳۶۴). به هر روی، پس از تدوین اشعار حافظ و دستیابی مردم قشرهای وسیعی از طبقات اجتماعی به دیوان حافظ و آشنایی با اشعار رندانه و اسرارآمیز او، گرفتن فال حافظ در ایران میان عارف و عامی عمومیت و رواج یافت.
مردم فال گشایان و فال نمایان کهن را که با فال و استخاره دریچه هایی از دنیای غیب به روی آنها می گشودند « لسانِ غیب» می خواندند(زرین کوب،۱۳۴۱: ۵۴۸). جامی دادن القابی چون «لسان الغیب» و « ترجمان الاسرار» را به حافظ به سبب هنر او در گشودن « اسرار غیبیه و معانی حقیقیه در کسوت صورت و لباس مجاز» و نبودن تکلف در اشعار او می داند(جامی، نفحات، ۱۳۳۶: ۶۱۴؛ همو، ۱۳۷۹: ۱۴۸ ). حاجی خلیفه در کشف الظنون با اشاره به تداول فال گیری با اشعار حافظ نزد فارسیان، دادن لقب « لسان الغیب» به حافظ را به واسطۀ شعرهای مناسب حال مردم گفتن او می انگارد(حاجی خلیفه، ۱۳۲۰: ۱/ ستون۷۸۳). برخی نیز لسان غیب را تفأل زدن به دیوان او و آمدن غزلیاتی که نازل منزلۀ غیب است(دارابی، ۱۳۵۷: ۱۳۱) دانسته و برخورداری حافظ از فیض روح القدس وتوفیق آسمانی و عینی او را به استناد این بیت شعر او: دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند.
نخستین نشانههای فال گرفتن از دیوان حافظ
اگرچه اسناد مستقیم از قرن هشتم و نهم درباره فال گرفتن نداریم، اما منابع دوره صفویه و پس از آن نشان میدهد که از قرن دهم هجری به بعد این سنت بهتدریج رواج پیدا کرده است. دلایل تاریخی این روند:
۱. افزایش نسخهبرداری از دیوان حافظ
در دوره تیموری و صفوی نسخههای فراوانی از دیوان حافظ کتابت شد. گسترش نسخهها به معنای دسترسی بیشتر مردم و افزایش محبوبیت دیوان بود.
۲. نفوذ خانقاهها و مجالس عرفانی
در این محافل از غزلهای حافظ برای تبرّک، الهام و تذکر عرفانی استفاده میشد. گاه برای پاسخ به پرسشهای معنوی «تفأل» میزدند و این رفتار کمکم به خانههای مردم راه یافت.
۳. روایتهای عامیانه درباره کرامات حافظ
قصههایی مانند «لسانالغیب بودن حافظ» یا داستان مشهوری که در آن حافظ پس از مرگش با تفأل حقانیت خود را ثابت میکند، موجب شد مردم دیوان او را ابزاری «برای کشف حقیقت» بدانند.