امیر ذاکری در گفت و گو با خبرفوری مطرح کرد
حمایت صدام از عاملان ترور 8 شهریور/ نفوذیها در جنگ زیاد بودند
رئیس اطلاعات لشکر ۹۲ اهواز گفت: نفوذیها در زمان جنگ بسیار بودند زیرا آنها سازماندهی داشتند از این رو تا انقلاب انجام شد آنها مراکز کلیدی در اختیار گرفتند و این روند به نفع صدام بود.
فاطمه علي اصغري-هشت سال جنگ تحميلي روزهاي پرفراز و نشيبي براي جمهوري اسلامي ايران در مصاف با عراق بود از اين رومصاحبه با فردي كه از ابتداي جنگ در منطقه حضور داشت و شاهد هجوم ناگهاني عراق به مرزهاي ايران بود خاطرات خوب و البته اتفاقات تلخي از جنگ را براي ما يادآوري كرد كه شنيدن آنها از زبان امير ذاكري يكي از فرماندهان ارتش در دوران جنگ خالي از لطف نيست.
بخش دوم مصاحبه امير ذاكري با سايت خبرفوري به شرح زير است.
خبرفوری: برخی از فرماندهان دوران جنگ براین باور هستند که حضور شیعیان در عراق سبب اعتماد مسئولان ما به عراقی بوده است و این امر منجر به شوک آنها بعد از حمله عراق به ایران شده است نظر جنابعالی درباره این موضوع چیست؟
ذاکری: بنده این موضوع را رد نمیکنم چرا که دید بنده با نگاه مردم عادی و معمولی متفاوت است و همیشه میگویم عراقیها دشمن ما هستند و شیعه و سنی ندارند و در حال حاضر نیز حس خوبی به آنها ندارم.
در تاریخ ٥٩/٦/٢٥یک هیئت عازم خوزستان شدند که در راس آن مصطفی چمران وزیر دفاع وقت، محمدغرضی استاندار خوزستان، کلیه نمایندگان خوزستان و ابوشریف قرار داشتند نشستی در بخشداری بوستان برگزار شد و بعد از چندساعت جلسه صحبت اصلی آقایان این بود که ما اگر اراده کنیم میتوانیم ارتش عراق را خلع سلاح کنیم حرفی که گزافهگویی بسیار بزرگ بود و نشان از عدم شناخت آنها از ارتش عراق بود.
عراق یک ارتش سیستماتیک و منظم داشت که 12 لشگر در آن وجود داشت که هرکدام بین 17 هزار 500 تا 800 نیرو داشت و در کنار این نیور 29 تیپ مستقل و سازمان اطلاعاتی قوی داشت به گونهای که بعدها سازمان سیا در مقالهای از این موضوع خبر داد که 33 درصد مردم عراق اطلاعاتی هستنداز این رو باتوجه به ابزارهایی که در اختیار صدام حسین بود امکان مقابله یک شبه با صدام وجود نداشت.
بنده جداگانه مسئله حضور یک هیئت در خوزستان را صراحتا به چمران گفتم و تاکید کردم چگونه بدون وسیله و نفر میتوان با عراق مقابله کرد.
درابتدای جنگ قرار شد به تعداد 12 هزارنفر ارتش به نیروهای دیگر اسلحه بدهد در حالی که ما نیازی به 10 کامیون داشتیم از این رو اعتماد برخی از مسئولین به برخی از افراد منجر به اشتباهاتی شد البته شاید آنها هم اطلاعاتی نداشتند.
ما در مقطعی حضرت امام خمینی (ره) را وادار کردیم اطلاعیهای را خطاب به مردم عراق منتشر کند که در این اطلاعیه امام از مردم مسلمان وشیعه عراق درخواست کرد که با حکومت جبار و ظالم صدام حسین همکاری نکنید و برای فشار به حکومت پول آب و برق ندهید، پیرو این اطلاعیه امام صدام اعلام کرد هرکسی هرگونه بدهی از 10 سال قبل راجب برق و گاز ندهد اعدامش میکنم از این رو تمام طلب قبلی از ترس وصول شد لذا در کشوری که حکومت به حرف مردم احاطه دارد حرفهای مجاهدین سرو ته نداشت و نشان میداد که آنها آگاهی لازم را از عراق ندارند و یا در سوریه بودند و یا در لبنان از این رو آنها آگاهی کاملی نداشتند.
مقامات ما خیلی خوشبین بودند که ارتش عراق از پشت به ما ضربهای نمیزند اما در نهایت این موضوع را پذیرفتند.
ارتش عراق در زمان جنگ با ایران 225 هزار نفر بودند از این رو مقابله با آنها بسیار سخت بود لذا خلع سلاح کردن آنها کار آسانی نبود.
خبر فوری : از منظر جنابعالی اتخاذ روش دیپلماسی و روابط میان ایران و کشورهای جهان میتوانست درآغاز جنگ و ادامه آن تاثیرگذار باشد؟
ذاکری: صددرصد ما میتوانستیم از طریق دیپلماسی جنگ را به شکل دیگری اداره کنیم ولی در این زمینه خیلی ضعیف کردیم به گونهای که آیتالله رفسنجانی در خاطراتش به این موضوع اشاره کرده است و تاکید کرده ما اصلا در دوران جنگ وزیرامورخارجه نداشتیم.
گاها ما در دوران جنگ وزیر دفاع نداشتیم روندی که بدون شک در روند جنگ تاثیرگذار بود چون این افراد هستند که میتوانند با چانهزنی حقانیت ما را به دیگران ثابت کنند ولی ما هیچکدام از این کارها نکردیم اما در عوض ما عراق یک سازمان بسیار منسجم و خوب در رابطه به دیپلماسی داشت به گونهای که ما اصلا توجهی به عراق نداشتیم مقامات این کشور مرتبا به نهادهای بینالمللی نامه مینوشتند که ایران قصد حمله به عراق را دارد حواستان باشد از این رو زمانی که عراق به ایران حمله کرد همه جهان گفتند که این امر دروغ است و ایران قصد حمله به عراق را داشت.
ما دیپلماسی ضعیفی را در دوران جنگ داشتیم و علت این امر این بود که وزیرامورخارجه ما تازهکار بودند.
زبان دیپلماسی یک زبان معمولی نیست و فردی را میخواهد که به ترفندها آگاهی داشته باشد روندی که ما در جنگ آن را اتخاذ نکردیم از این رو اگر دیپلماسی بود و اگر فعالیت بسیار خوبی بود جنگ چنین سرنوشتی نداشت روندی که به خوبی ابراهیم یزدی دراظهارات خود به آن اشاره داشت و تاکید کرد که بنده پس از دیدار با صدام صحبتهایی را مطرح کردم ولی کسی به آن توجه نکرد.
ما اگر یک دیپلماسی سنجیده و توانا داشتیم میتوانستیم از بروز جنگ و یا ادامه آن جلوگیری کنیم.
خبرفوری: جنابعالی نقش منافقین و رویکردهای آنها در حمایت از صدام را چگونه ارزیابی میکنید؟
ذاکری: گروهکهای مخالف ایران قبل از شروع جنگ با صدام تماس داشتند اما نمیتوان دقیقا گفت همه گروهکهایی که در ایران تبلیغات میکردند وشبنامه پخش میکردند همه اینها به دستور مقامات عراقی بوده است بلکه عراقیها درصدد بودند از این گروهکها در جهت تضعیف روحیه ملت و جنگ روانی علیه ملت، ارتش و نیروهای مسلح ما استفاده کنند.
جنگ روانی در عملیاتهای نظامی همیشه یک سال قبل از جنگ برای تضعیف روحیه صورت میگیرد ولی در زمان جنگ کردستان نقطه آغازین حکومت بعث عراق علیه ایران بوده است و دقیقا 7 روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این موضوع رخ داد و حوادثی چون خلع سلاح پادگان مهاباد، محاصره سنندج، بانه، پاوه و مریوان در آن مقطع توسط دموکراتها و با حمایت مالی عراق صورت گرفت از این این طیف در جنگ عراق و ایران پیشرو بودند چرا که با تنش در کردستان سبب تضعیف ارتش شدند و جنگ روانی بزرگی را علیه حکومت و دولت در این منطقه ایجاد کردند.
گروهکها تا آنجا که توانستند به کمونیستها کمک کردند چرا که در آن مقطع کمونیستها از طریق " کا گ ب " دوست صمیمی عراق بودند به گونهای که ما جاسوسهای بسیاری را دستگیر کردیم که همه با " کا گ ب " کار میکردند و اطلاعات خود را به سفارت عراق میدادند.
خیلی از منافقین در دولت و ارتش عراق پستهای بالایی گرفتند که یکی از آنها کشمیری بود که تشکیل دهنده سازمان امنیت عراق بود و از ایران فرار کرد و کشته نشد وبه آمریکا فرار کرد.
محمدرضا ساداتی رفیق صمیمی مسعود رجوی و از منافقین به نامی بود که با حمایت کمونیستها رئیس اداره دوم اطلاعات ارتش عراق شد و به وی ماموریت داده بودند که اسناد جاسوسی شوروی در ایران را به سفارت عراق تحویل دهد که زمانی که گونی مدارک را در ماشین خود قرار میداد وی را دستگیر کردند و چند روز بعد نیز اعدام شد.
نفوذیها در زمان جنگ بسیار بودند زیرا آنها سازماندهی داشتند از این رو تا انقلاب انجام شد آنها مراکز کلیدی در اختیار گرفتند و این روند به نفع صدام بود چرا که زمانی که قرار است به یک کشور حمله شود هر حادثهای در آن کشور روی دهد به نفع کشور حمله کننده است.
در 18 ماهی که از انقلاب تا زمان جنگ گذشت ضربات زیادی به ما وارد شد که اکثرا به نظر من آگاهان بود که متاسفانه دانسته یا ندانسته ضربات مهلکی از سوی گروهکها به نیروهای مسلح و روحیه مردم زده شد و جادهصاف کن اقدامات بعدی عراق شدند.
خبرفوري: آيا در زمان شروع جنگ تنها لشگر اهواز مسئوليت مقابله با عراق را برعهده داشت يا نيروهاي ديگري هم به شما اضافه شدند؟
ذاكري: در ابتداي جنگ و زماني كه ما حس كرديم جنگ در حال رسمي شدن است لشگر٩٢ زرهي خوزستان از تاريخ 59/6/21 در خط يك مرز مستقر شد چون احساس خطر مي كرد و در كنار اين لشگر يك گروه رزمي از شيراز به نام گروه رزمي ٣٧ رزهي به كمك لشگر اهواز آمد و در تاريخ 59/2/2 در خوزستان مستقر شد اما در برج ٤ يك امريه از نيروي زميني ارسال شد كه در آن تاكيد شده بود كه فعاليتهاي خرابكارانه و مغرضانه عراق فروكش كرده است از اين رو درخواست شده بود نصف نيروها براي آموزش به پادگان برگردند و اين امر صورت گرفت اما در دهه اول شهريور دوباره دستور دادند همه برگردند.
تا زماني كه جنگ شروع شد لشگر ٩٢ در خوزستان مسئوليت داشت از رودخانه چنگوله يعني ٩٠ كيلومتري دهلران تا اسوه يعني نزديكی اروندرود مسئوليت حفاظت را برعهده داشت.
لشگر ٩٢ در آن زمان سه تيپ زرهي و سه گردان داشت و گردان توپخانهاي قوي داشت و به صراحت بايد گفت كه به جز لشگر ٩٢ هيچ گروهي پاي كار نبود.
لشگر ٩٢ گروهي با قابليت و استعداد ٥٠ درصد و زرهي بود يعني با تانك كار ميكرد اما براساس آمار رسمي بيش از ٥٠ درصد پرسنل لشگر ٩٢ روزي كه قرار بود عملیات شروع شود پای کار نبودند اما این به معنای این نبود که آنها در خانههای خود خوابیده بودند بلکه ما کمبیود افسر درجه، سرباز و افراد کادر کم داشتیم از این رو با چه تدبیری یه فرمانده باید به سر خود میزد تا اقدامات لازم را انجام میداد.
لشگر 92 در ابتدای جنگ تنهای تنها بود ولی بعد از گذشت 4 روز از شروع جنگ لشگر 21 تهران وارد اهواز شد و بعد از آن نیز به تدریج لشگرهای دیگر وارد اهواز شدند اما قبل از شروع جنگ لشگر 92 اهوازبه تنهایی منطقه را اداره میکرد.
لشگر یک مکانیزیم عراق به فکه، لشگر9 زرهی عراق به بوستان، لشگر 5 زرهی عراق به غرب اهواز و لشگر سه زرهی به خرمشهر حمله کردند و تمام تجهیزات در اختیار آنها قرار داشت.
28
درواقع مسولین انقلاببا وادارنمودن مرحوم امام قدسره به اعلام عدم پرداخت اب بهای مصرفی اب وبرق مردم عراق دخالت درامریک کشورثالث خارجی وملت دیگرسرزمین خارجیمحسوب می شود؟مشکل ازجانب مسولین جمهوراسلامی بود؟دخالت درامرسیاست های اجرایی دیگر حکومت ها،ملت هاوسرزمین کشورخارجی نکوهیده وممنوع است!