مروری بر ابهامات پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر در دومین سالگرد آنان

فردا دومین سالگرد قتل داریوش مهرجویی و همسرش است. با وجود ابهاماتی که در پرونده وجود داشت و بارها وکلای اولیای دم به آنها اشاره کرده بودند، دادگاه متهم ردیف اول پرونده را «کریم» معرفی کرد، اما کریم بارها در جلسات دادگاه اتهام قتل را رد کرد و گفت که اصلا در زمان جنایت آنجا نبوده است.

مروری بر ابهامات پرونده قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر در دومین سالگرد آنان

دادگاه، متهم ردیف اول قتل داریوش مهرجویی و همسرش را به اتهام ارتکاب دو فقره قتل عمد به دو بار قصاص نفس و به اتهامات دیگر از جمله سرقت به حدود ۲۷ سال حبس و سه متهم دیگر را به اتهامات مختلف از قبیل شروع به قتل عمدی و معاونت در آن، ضرب و جرح عمدی و سرقت مجموعا ۷۷ سال حبس محکوم کرد. 

وکلای اولیای دم بارها به ابهامات این پرونده اشاره کرده و به «اعتماد» گفته بودند: «با وجود رسیدگی‌های صورت گرفته همچنان تناقضات متعدد در اظهارات محکومان وجود دارد و بسیاری از ابعاد این پرونده از جمله نحوه ورود به خانه؛ چگونگی استفاده از چاقوها و سایر آلات قتاله؛ نحوه مشارکت و معاونت در قتل و آثار به جا مانده از جرم در فضای خانه و بدن مقتولان هنوز مشخص نشده است.» 

«نوبان فشندی» وکیل مادر وحیده محمدی فر گفته بود: «مهم‌ترین و در عین حال مغفول‌ترین بخش این پرونده فقدان پاسخی روشن و قانع‌کننده در مورد انگیزه ارتکاب جرم است؛ یعنی انگیزه شخصی کافی و قانع‌کننده‌ای برای ارتکاب چنین جنایتی آن هم با این درجه از سبعیت و بی‌رحمی در پرونده برای ما محرز نشد.» 

همچنین «مانوش منوچهری» یکی دیگر از وکلای اولیای دم در مورد ابهامات این پرونده به «اعتماد» گفته بود: «متهمان انگیزه کافی برای جنایت علیه این دو نفر را نداشتند؛ بنابراین پای یک آمر دیگری به میان است که این چهار متهم فقط اجراکننده اوامر آن آمر بوده‌اند. غیر ازانگیزه متهمان و انکار شدید یکی از متهمان (کریم، متهم ردیف اول) مواردی که بسیار ابهام‌برانگیز است؛ ۱) پیدانکردن آلت قتاله‌ای که مرحوم مهرجویی با آن به قتل رسیده است. ۲) عدم وجود رد خون مرحوم مهرجویی روی آلت‌قتاله کشف شده. ۳) پاک کردن اپلیکیشن‌های گوشی به‌طوری که خود اداره آگاهی هم نتوانست اپلیکیشن‌ها را بازگرداند؛ چرا کارگران باید فقط گوشی‌های خانم محمدی‌فر را سرقت و اپلیکیشن‌های گوشی راپاک کنند و هیچ چیز ارزشمندی را سرقت نکنند! ۴) ساعت مراجعه متهمان به خانه مرحوم مهرجویی و اقدام ناگواری که باضربات متعدد چاقو انجام شده، نشان می‌دهد یک انگیزه بسیارقوی پشت این جنایت وجود دارد. ۵) عنصر معنوی جرم در پرونده مشهود نیست و برای ما قابل پذیرش نبوده است؛ مواردی که برخی رسانه‌ها در ابتدا به آن اشاره کردند از جمله طلب ۳۰ میلیون تومانی و سرقت جارو‌برقی هیچ کدام صحت ندارد و درپرونده موجود نیست. با این حال عدم رعایت بسیاری از موارد در پرونده موجب شده افکار عمومی تصور کند قتل با انگیزه سرقت درست بوده است. حتی اگر قتل به دلیل سرقت نیز رخ داده باشد، باعث نمی‌شود که چنین قتلی آن هم به شیوه فجیع رخ دهد.» 

 

با تمام این تفاسیر مرداد‌ماه سال جاری، نوبان فشندی، وکیل مادر وحیده محمدی‌فر از پایان رسیدگی قضایی به پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش خبر داد و به «اعتماد» گفته بود: «اولیای دم خواستار مجازات جایگزین برای محکوم به قصاص شده، اما گذشت از قصاص به معنای چشم پوشی از مجازات نیست؛ خواهان اجرای اشد مجازات جایگزین هستیم. آنچه به عنوان تاریک‌ترین و پرابهام‌ترین بخش این پرونده باقی مانده، غفلت از پی‌جویی ریشه‌ها؛ انگیزه‌ها و علت‌های ناپایدار ارتکاب جرم است؛ امری که اگر در مسیر تحقیقات به‌طور دقیق‌تر پی گرفته می‌شد، شاید مسیر عدالت به افقی روشن‌تر می‌انجامید. مجازات مباشر، بی‌شناخت مسبب، نه تنها ناقص، بلکه گاه گمراه‌کننده است. همچنین انگیزه‌های منتسب شده به محکومان به هیچ‌وجه تناسبی با شدت و عمق این جنایت هولناک ندارد. این عدم تناسب، هر ذهن جست‌وجوگری را به این سمت سوق می‌دهد که آیا در پس این جنایت اراده‌هایی فراتر از عاملان مستقیم وجود داشته است؟» 

چند روز قبل از این جنایت هولناک، وحیده محمدی فر، همسر داریوش مهرجویی در پاسخ به سوالات «اعتماد» در مورد پستی که در صفحه اینستاگرام خود مبنی بر تهدیدشان با چاقو از طریق فردی ناشناس با لهجه غیر ایرانی گفته بود: «حدود ساعت ۸ در حالی که خانه در آرامش کامل بود ناگهان متوجه سر و صدای سگ‌مان در حیاط خانه شدم. سریع در ورودی آشپزخانه را قفل کردم. تا اینکه متوجه شدم مقابل در ورودی ساختمان یک نفر با چاقو به شیشه‌های مات پنجره چسبیده است. هرچه از او خواستم خودش را معرفی کند هیچی نگفت. موبایلم نزدیکم نبود، ولی سعی کردم سرعت عمل داشته باشم. با صدای بلند گفتم؛ الان به ۱۱۰ زنگ می‌زنم. او هم در پاسخ به این حرف من گفت خب زنگ بزن. ترسیده بودم تا گفتم الو ۱۱۰ سارق فرار کرد. وقتی او در جواب به من گفت خب زنگ بزن، متوجه شدم؛ لهجه ایرانی ندارد. بعد از فرار سارق با نگهبانی شهرک تماس گرفتم. آنها هم سریع خودشان را به حیاط خانه ما رساندند و شروع به گشتن حیاط و کوچه‌های اطراف کردند، اما کسی را ندیدند. البته مدتی پیش هم یکسری وسایل از جمله سنتور مربوط به فیلم سنتوری را از خانه ما سرقت کردند که در حال حاضر وکیل همسرم پیگیر کارهای قانونی این موضوع است.»

محمدی فر همچنین در ادامه اظهار کرده بود: «قبلا خودمان باغبانی داشتیم که از ما سرقت کرد. بعدا متوجه شدیم که هم باغبان ما بوده و هم باغبان همسایه کناری ما. او را تحویل پلیس دادیم، اما همسایه کناری ما باغبان را بخشید و او آزاد شد. با توجه به اینکه برادر او دزد و همدستش بود به ما اطلاع دادند که باید او را پیدا کنیم و تحویل پلیس بدهیم. برادر باغبان ما در این شهرک کار می‌کند چرا باید خیلی راحت برای خودش آزاد باشد. ما اینجا از دست این افراد خیلی مصیبت کشیدیم، اما در مورد سنتور و یک‌سری وسایلی که فقط یک هنرمند ارزش آن را می‌تواند درک کند، باید گفت که به سرقت رفته و سرقت هم کار خودی بوده است. البته وکیل‌مان آقای سروری پیگیر آن است، اما قرار شده ما به طرف نگوییم تا از او بازجویی کنند.» 

منبع: اعتماد
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس

    مبارک افخمی باشد.