چرا نمرات دانش آموزان سقوط آزاد کرد؟
تحلیل کارشناسان نشان میدهد افت میانگین نمرات پایه دوازدهم صرفا ناشی از دشوارتر شدن سوالات یا ضعف در تدریس نیست؛ بلکه نتیجه مستقیم مجموعهای از عوامل ساختاری و سیاستی است که در سالهای اخیر آموزشوپرورش کشور را درگیر کرده است.

نورالله اکبری نوشت: کاهش میانگین نمرات امتحانات نهایی پایه دوازدهم در سال تحصیلی اخیر، زنگ خطری جدی برای آینده آموزش در ایران است. این افت نهتنها نشاندهنده ضعف در برنامههای درسی و روشهای آموزشی است، بلکه حاکی از نقض تعهدات قانونی آموزشوپرورش در چارچوب برنامه هفتم توسعه است؛ تعهدی که در آن دولت موظف شده بود طی چهار سال، میانگین معدل کتبی دانشآموزان را حداقل ۵/۲ نمره افزایش دهد. اما امروز نهتنها این هدف محقق نشده، بلکه روندی معکوس در جریان است.
۱. دلایل ریشهای افت نمرات: از سیاستزدگی تا فقر آموزشی- تحلیل کارشناسان نشان میدهد افت میانگین نمرات پایه دوازدهم صرفا ناشی از دشوارتر شدن سوالات یا ضعف در تدریس نیست؛ بلکه نتیجه مستقیم مجموعهای از عوامل ساختاری و سیاستی است که در سالهای اخیر آموزشوپرورش کشور را درگیر کرده است:
سیاستزدگی در مدیریت آموزشی: جابهجاییهای پیدرپی مدیران براساس ملاحظات سیاسی به جای شایستگی علمی و مدیریتی، موجب شده بسیاری از برنامههای اصلاحی پیش از آنکه به ثمر برسند، متوقف شوند.
تمرکزگرایی شدید: تمام تصمیمات آموزشی در تهران گرفته میشود، بدون توجه به تنوع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مناطق. این تمرکزگرایی خلاقیت مدارس را از بین برده و سیاستهای آموزشی را از واقعیتهای میدانی جدا کرده است.
حافظهمحوری و استدلالگریزی: برنامههای درسی و نظام ارزشیابی همچنان بر حفظ مطالب تاکید دارند و مهارتهای تفکر انتقادی، تحلیل، حل مساله و خلاقیت در حاشیه ماندهاند. نتیجه این رویکرد، افت شدید دروس تحلیلی مانند ریاضی، فیزیک، فلسفه و زبان خارجی است.
نابرابری آموزشی و طبقاتی شدن مدارس: رشد مدارس خاص و غیردولتی با شهریههای سنگین در کنار مدارس دولتی با امکانات محدود، شکاف عمیقی در کیفیت آموزش ایجاد کرده است. این شکاف به وضوح در نتایج امتحانات نهایی قابل مشاهده است.
تورم، اقتصاد رانتی و فشار معیشتی: فقر و بیثباتی اقتصادی بر توان آموزشی خانوادهها و معلمان تاثیر گذاشته است. بسیاری از دانشآموزان مجبور به کار همزمان با تحصیل هستند و معلمان نیز به دلیل مشکلات معیشتی فرصت کافی برای ارتقای روشهای تدریس ندارند.
۲. نبود شفافیت آماری؛ ضعف نهادی یا پنهانکاری؟ با گذشت بیش از سه ماه از پایان امتحانات نهایی خردادماه، وزارت آموزشوپرورش هنوز آمار رسمی و تفصیلی نتایج را منتشر نکرده است. این در حالی است که در اغلب کشورهای دنیا، گزارش تفصیلی نتایج حداکثر تا چند هفته پس از پایان امتحانات در اختیار عموم قرار میگیرد.
نبود این آمار، پیامدهای مهمی دارد: از یک سو پژوهشگران و کارشناسان آموزشی ابزار لازم برای تحلیل وضعیت را ندارند و از سوی دیگر، خانوادهها و افکار عمومی نسبت به عملکرد نهاد آموزشی بیاعتماد میشوند. پنهانکاری آماری، نشانهای از بحران نهادی وعدم پاسخگویی در برابر جامعه است.
۳. تعهدات فراموش شده: نقض ماده ۸۷ برنامه هفتم توسعه - یکی از مهمترین اسناد بالادستی کشور در حوزه آموزش، فصل نوزدهم برنامه هفتم توسعه جمهوری اسلامی ایران (۱۴۰۷-۱۴۰۳) است. در ماده ۸۷ این برنامه، وزارت آموزشوپرورش موظف شده است: «به منظور ارتقای کیفیت آموزش عمومی، شاخصهای کمی و کیفی آموزشی را در طول برنامه بهبود بخشد و میانگین معدل کتبی نهایی دانشآموزان را حداقل به میزان ۲/۵ نمره نسبت به سال آغاز برنامه افزایش دهد.»
در جدول شاخصهای کمی این ماده نیز آمده است: شاخص کمی وضعیت پایه در سال (۱۴۰۳) نمره ۱۰/۶۵ بود و برای سال (۱۴۰۷) با ۲/۵ نمره افزایش ۱۳/۱۵ انتظار میرود.
اما کاهش میانگین نمرات در سال ۱۴۰۴ نشان میدهد که آموزشوپرورش نهتنها در مسیر تحقق این هدف حرکت نکرده، بلکه حتی از وضعیت پایه نیز عقبتر رفته است. این امر به معنای نقض صریح تعهدات قانونی دولت در قبال برنامه توسعه است و میتواند مبنای پرسشگری و پیگرد نهادهای نظارتی قرار گیرد.
۴. پیامدهای افت نمرات بر آینده دانشآموزان- کاهش میانگین نمرات پیامدهایی فراتر از مدرسه و کلاس درس دارد:
کاهش فرصتهای دانشگاهی: نمرات امتحانات نهایی بخش مهمی از سهم سوابق تحصیلی در کنکور سراسری را تشکیل میدهد. افت نمرات به معنای کاهش احتمال ورود به رشتهها و دانشگاههای برتر است.
تضعیف جایگاه در بازار کار: معدل نهایی در بسیاری از فرآیندهای استخدامی (دولتی و خصوصی) معیار مهمی است. نمرات پایینتر میتواند فرصتهای شغلی را کاهش دهد.
تاثیر منفی بر انگیزه و اعتمادبهنفس: احساس ناکامی و ناتوانی در دستیابی به موفقیت تحصیلی میتواند آثار روانی بلندمدتی بر نسل جوان برجای بگذارد.
۵. مقایسه جهانی: شکاف رو به گسترش با استانداردهای آموزشی- در ارزیابیهای بینالمللی نظیر آزمونهای PISA و TIMSS، دانشآموزان ایرانی همواره پایینتر از میانگین جهانی قرار دارند. کشورهای موفق در آموزش با تمرکز بر تفکر انتقادی، تمرکززدایی از سیاستگذاری، افزایش اختیارات مدارس و سرمایهگذاری هدفمند در تربیت معلم توانستهاند سطح تحصیلات را ارتقا دهند. در حالی که ایران هنوز درگیر حافظهمحوری، سیاستزدگی و تمرکزگرایی است، این کشورها آموزش را به موتور محرک توسعه تبدیل کردهاند.
جمعبندی: نمرات پایینتر، آیندهای سختتر- کاهش میانگین نمرات پایه دوازدهم در سال جاری، صرفا یک عدد در کارنامه دانشآموزان نیست؛ بلکه آینهای است از چالشهای عمیق نظام آموزشی ایران. این افت نهتنها امید دانشآموزان را تضعیف میکند، بلکه نقض صریح تعهدات قانونی دولت در قبال مردم و آینده کشور است.
آموزشوپرورش باید با کنار گذاشتن سیاستزدگی، تمرکزگرایی و رویکرد حافظهمحور، به سمت آموزش مهارتمحور، تفکر انتقادی و عدالت آموزشی حرکت کند. در غیر اینصورت، نهتنها میانگین نمرات، بلکه میانگین امید و فرصت در جامعه نیز همچنان رو به کاهش خواهد رفت.
نتیجه نهایی: نمرات پایین امتحانات نهایی، فقط نتیجه عملکرد دانشآموزان نیستند؛ این نمرهای است که نظام آموزشی به خودش میدهد و امروز، این نمره نگرانکنندهتر از همیشه است.
دروغ نگوباقردرحال صعوداست
دلیل اول: آینده ای در درس خوندن نیست
دلیل دوم: اکثر معلمان سهمیه ای و بی سوادند
اولا سهمیه های کنکور بیچاره کرد
نظام آموزشی و بهداشتی و ....چون بهترین ها حذف شدند
و متاسفانه اکثرا قدرت انتقال مفاهیم را به درستی ندارند
ثانیا
حقوق مزایایی که میدن معلم و قشر حقوق بگیر
آنقدر ضایعه س که همه بعد شیفتشان میرن مسافر کشی
معلم ها حوصله ی درس دادن ندارن
بچه ها را هم اصلا تشویق به درس خواندن نمی کنند و نخواهند کرد
ضایعه اینجا کاربرد نداره
یا باید بگی فاجعه
یا بگی ضایع