سقوط مرگبار مرد شیشه‌ای از تراس طبقه ششم

پسر شیشه‌ای که بعد از قهر‌، قصد داشت از تراس طبقه ششم به خانه وارد شود با از دست دادن تعادلش به پایین افتاد و فوت کرد‌.

سقوط مرگبار مرد شیشه‌ای از تراس طبقه ششم

مرد جوان چند روزی‌ می‌شد که برای‌ دیدار با خانواده‌اش از کشور ژاپن به خانه‌شان در محله نیروی هوایی تهران آمده بود‌.

او پی برد که ‌برادر جوانش‌ به شیشه اعتیاد پیدا کرده و با این‌که چند بار در کمپ ‌بستری شده هنوز اعتیادش را ترک نکرده ‌است. ‌

با او حرف زد و از او خواست به کمپ برود که قبول نکرد‌. ‌سرانجام جمعه شب‌ برادر معتادش پس از دعوا با او و بقیه اعضای خانواده‌، به حالت قهر خانه را ترک کرد و بازنگشت.

از او خبری نداشتند تا این‌که ساعت ۴ صبح روز بعد با شنیدن صدای سقوط از بلندی وقتی سراسیمه از خانه‌شان به حیاط ساختمان آمدند برادرشان را یافتند که‌ آنجا افتاده و فوت شده است ‌و یک جفت کفش کتانی برادرش در دستانش‌ بود.

با توجه به این موضوع همسایه‌ها با پلیس تماس گرفتند. در ادامه‌ ماموران انتظامی با هماهنگی قضایی به ساختمان وارد شدند و در تحقیق از خانواده او معلوم شد از شب قبل که او از خانه رفته، دیگر او را ندیده‌اند و نمی‌دانند چطور این اتفاق برای پسر معتادشان افتاده است.

ماموران به بازبینی فیلم دوربین‌های مداربسته آنجا پرداختند که معلوم شد ‌مرد معتاد ابتدا وارد ساختمان شده و کفش‌های خواهرش را برداشته و در پشت‌بام پنهان کرده است.

نیمه شب دوباره آمده و‌ از طریق‌ پله‌های اضطراری وارد تراس شده و می‌خواسته در را باز کند و وارد شود که قفل بود.

بعد با برداشتن کفش‌های کتانی برادرش دوباره سعی کرده وارد آپارتمان‌شان شود که نتوانسته در را باز کند و بعد تعادلش را از دست داده ‌و در اثر سقوط از بلندی فوت کرده است.

منبع: حادثه 24
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 5
  • ناشناس
    0

    خدیا شکرت به طرز معجزه اسایی یعد از 14 سال مصرف شیشه بدون کمپ و بدون حتی کوچکترین مشکلی تونستم مصرف شیشه رو ترک کنم.هیچ کس باورش نمیشد روزی بتونم از این ماده کثیف رهایی پیدا کنم دو بار هم قبلا رفته بودم کمپ و چندین بار در حد یکهفته و ده روز ترک کرده بودم اما بدلیل اینکه احساس میکردم نمیتونم کار کنم و به بهانه اینکه باید مصرف کنم که بتونم برم سر کار دوباره مصرف میکردم . اما خودم راضی به مصرف کردنش نبودم چند بار خواستم خودکشی کنم اما از بچه هام خجالت میکشیدم روزهای اخر وقتی مصرف میکردم بعد ار مصرف فقط گریه میکردم و از به خدا التماس میکردم منو نجات بده و اخرین روز ها میرفتم روی ریل قطار که جفت خونه ما هست روی ریل قطار میدویدم و به خودم فحش میدادم و خودم رو میزدم میدویدم محکم میزدم تو سر و.صورت خودم و التماس میکردم خدا منو نجات بده در حدی که پسرم میومد دنبالم گریه میکرد میگفت بابا خودتو نزن اشکال نداره ما نمیخواهیم تو ترک کنی فقط گریه نکن خودتو نزن دستام میگرفت بزور ارومم میکرد اما واقعا خدا صدای التماس منو شنید نیروی عجیبی تو وجودم حس کردم و نا خود اگاه دیگه از مصرف شیبشه متنفر شدم خدایا.شکرت دعا میبکنم همه مصرف کننده ها بتونن ترک کنن اگه از.ته دل از خدا بخوای حتما خدا کمک میکنه و بدادت میرسه .(دوستان اینا رو نوشتم که بدونید بدون کمپ و بدون جلسه هم اگه ادم خودش از ته دل بخواد ترک کنه خدا کمک میکنه و میتونید ترگ کنید به معجزه خدا ایمان بیارید من الان مثل ادم عادی دارم لذت میبرم از زندگی و هنوزم هیچ کس باورش نمیشه که خدا معجزه کرد و منو نجات داد خدایا شکرت 😘😘😘😘❤💪💪✌

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      خداروشکر

    • ناشناس
      0

      آفرین ، خدا اونقدر بما نزدیکه که حتی قبل از خواستن توهم میدونست چی میخوایی ولی منتظر بود از قلبت بخوایی

    • ناشناس
      0

      ممنونم از تشویق شما دوستان همین دوتا کامنت شما امروز ده برابر بهم نیرو داد❤

    • ناشناس
      0

      من از خدا هویت،احترام و عزت می‌خوام
      آیا اجابت می‌کنه؟!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها