دختر رضاخان در نامه به امام خمینی نوشت: در حال حاضر من فاقد شناسنامه هستم به جهت اینکه وزارت دربار گفتند شوهرش مصدقی است و اشرف پهلوی هم گفت ما این خواهر بیسواد را که با لهجه صحبت میکند، نمیتوانیم شناسنامه پهلوی بدهیم.
در شرایط فعلی به تبریز نخواهم رفت. این جمله که تیتر اول این شماره روزنامه بامداد امروز در ۴۴ سال قبل چنین روزی، شنبه ۱۷ آذر سال ۱۳۵۸ است اختصاص دارد به سخنان آیت الله شریعتمداری در ارتباط با آخرین اخبار و حوادث روی داده مربوط به طرفداران و مخالفانشان در قم و تبریز.
در این گزارش مروری داریم بر چگونگی قتل پرابهام محمد مسعود، روزنامه نگار مشهور دوره پهلوی دوم.
مراجعت پنهانی اشرف که این همه مصدق و شاه را عصبانی نمود، علل سیاسی بسیاری داشت که یکی از آنها دعوت آیتالله کاشانی از او برای یک همکاری شدید و صمیمانه در این مرحله حساس برای ساقط کردن حکومت مصدق بود.
شاهنشاه فرمودند: «خواهر من، شمس، مثل یک پرنسس زندگی میکند، خوب هم زندگی میکند، حتی بیش از آنچه دارد نمایش میدهد، ولی خواهرم اشرف از یک طرف حرص میزند، از طرف دیگر وقف میکند...»
صدیقه پهلوی در سال ۱۳۱۶ با علی خوشخو ازدواج کرد و چند سال بعد از طریق پدرخوانده اش از هویت پدر واقعی خویش آگاه شد. او در سال ۱۳۳۸ و پس از دستیابی به اسناد هویتی خویش راهی تهران شد تا درصدد اعاده هویت واقعی خود برآید.
ضارب که در فاصله کمتر از سه متری ایستاده بود پشت سر هم به طرف برادر بیدفاعم شلیک مینمود. اولین گلوله به چانه برادرم خورده، دومی در گردنش نشسته، سومی صورتش را زخمی کرده بود. چهارمین گلوله به پله اصابت کرده بود.
من به اندازهای از سقوط مصدق خوشحالم که هیچ پروایی از ابراز آن ندارم؛ زیرا اکنون کسی که به من لقب «ببر ماده» داده بود در چنگال من اسیر است؛ و او راست میگفت، زیرا من در انجام مقاصد خودم مانند یک ببر رفتار میکنم.
گزارشهای موجود نشان میدهد که شهرام پهلوینیا، با حمایت دربار و به ویژه مادرش، اشرف، یک باند گسترده کشف و قاچاق اشیای عتیقه ایجاد کرده بود.
اشرف پهلوی گفته است: در روزنامههای فرانسه به من «پلنگ» خطاب میکنند. این موضوع بسیار زننده و رنجشآور است. من میخواهم یک زن باشم نه یک حیوان وحشی.