مرگ مشکوک تازه‌عروس قبل از جشن عروسی
تازه عروس تحصیلکرده‌ای چند روز قبل از مراسم عروسی‌اش در حادثه آتش‌سوزی عمدی به کام مرگ رفت.
ساعت ۱۲ظهر روز جمعه یازدهم بهمن‌ماه قاضی واحدی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۳۸جنت‌آباد از مرگ مشکوک زن جوانی در خانه‌ای حوالی غرب تهران با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی راهی محل شدند.
محل حادثه خانه ۸۰ متری در طبقه‌اول ساختمان مسکونی بود که تیم جنایی در اتاق خواب، روی تختخواب با جسد سوخته شده دختر ۳۲ساله‌ای روبه‌رو شدند که به طرز مرموزی در آتش‌سوزی به کام مرگ رفته بود.
یکی از مأموران پلیس گفت: دقایقی قبل شهروندی با اداره پلیس تماس گرفت و آتش‌سوزی این خانه را اعلام کرد.
وقتی به محل حادثه رسیدیم، آتش‌نشانان هم از راه رسیدند و پس از گشودن در خانه که قفل بود آتش را خاموش کردند.
پس از اطفای حریق با جسد دختر جوانی روی تخت روبه‌رو شدیم که در آتش‌سوزی به کام مرگ رفته‌بود.
همان زمان مرد جوانی خودش را نامزد دختر جوان معرفی کرد و گفت او آتش سوزی را به آتش نشان ان و مأموران پلیس اطلاع داده است.
بررسی‌های تیم جنایی در صحنه حادثه نشان داد دختر جوان که فریبا نام دارد قرار بوده‌است به تازگی مراسم عروسی‌اش را با پسر جوانی به نام عرشیا برگزار کند.
همچنین مشخص شد تازه عروس فوق‌لیسانس رشته آی‌تی داشته‌است و شوهرش نیز دکتری آی‌تی دارد که چهارسال قبل با هم در دانشگاه آشنا میشوند و عقد میکنند.
حرف‌های تازه داماد
از سوی دیگر تیم جنایی در تحقیقات میدانی دریافت خانواده تازه عروس از چند روز قبل برای پخش کارت عروسی دخترشان به شهرستان رفته تا بستگان را برای شرکت در مراسم عروسی دعوت کنند و در این مدت تازه عروس و نامزدش در خانه تنها بوده‌اند.
همچنین در تحقیقات از ساکنان ساختمان مشخص شد شوهر فریبا لحظه حادثه در ساختمان بوده و با داد و فریاد از همسایه‌ها درخواست کمک کرده است.
بنابراین مأموران در نخستین گام از عرشیا تحقیق کردند.
وی در ادعایی گفت: من و فریبا هر دو هم دانشگاهی بودیم که چهارسال قبل با هم آشنا شدیم.
پس از این تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم که به خواستگاری‌اش رفتم و عقد کردیم.
در این مدت با هم ارتباط داشتیم تا اینکه قرار شد به زودی مراسم عروسی‌مان را برگزار و زندگی تازه‌ای را شروع کنیم.
چند روز قبل خانواده‌اش برای پخش کارت عروسی به شهرستان رفتند و فریبا تنها بود.
امروز پیش او بودم که دقایقی قبل از حادثه برای جابه‌جایی وسایل به انباری در داخل پارکینگ ساختمان رفتم.
در حالی که مشغول مرتب کردن وسایل بودم ناگهان صدای مهیبی از داخل ساختمان به گوشم رسید که فهمیدم صدای مهیب از انفجاری در طبقه‌اول رخ داده است.
به سرعت خودم را پشت در رساندم و در زدم که فریبا در را باز نکرد و بعد از آن با داد و فریاد از همسایه‌ها درخواست کمک کردم و موضوع را به آتش نشانی اطلاع دادم.
وقتی آتش‌نشانان آتش را خاموش کردند با جسد همسرم روی تخت روبه‌رو شدم.
بازداشت تازه داماد
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه آتش‌نشانان اعلام کردند آتش‌سوزی عمدی بوده و از اتاق خواب دختر جوان شروع شده و به قسمت‌های دیگر خانه سرایت کرده است.
در حالی که آتش‌سوزی از سوی عوامل آتش‌نشانی عمدی اعلام شده‌بود، تحقیقات بعدی مأموران پلیس حکایت از این داشت تازه عروس فوت شده از مدتی قبل با شوهرش اختلاف داشته به طوریکه خانواده‌های دو طرف و برخی بستگان از موضوع اختلاف آن‌ها با خبر بوده‌اند.
در چنین شرایطی که مرگ دختر جوان روی تختخواب مشکوک به نظر می‌رسید، مأموران پلیس دوباره از عرشیا تحقیق کردند که با توجه به تناقض‌گویی‌های مرد جوان، مأموران پلیس وی را به عنوان مظنون حادثه بازداشت کردند.
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی برای مشخص شدن علت اصلی مرگ متهم به دستور قاضی واحدی برای تحقیقات فنی در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت.
قاضی واحدی همچنین به کارآگاهان جنایی دستور داد تا با تحقیقات از خانواده دختر جوان و افراد آشنا راز این آتش‌سوزی مرگبار را بر ملا کنند
منبع: روزنامه جوان
68
مشکلات زندگی وموادجوانان مصرف میکنند ودختران بیچاره رابه این روز میاندازند چهارروزدیگه ازادمیشه میره زن میگیره چه فایده حیف ازخودت
متاسفانه چندیست که زنان بطرق مختلف بدست مردان هلاک میشوند و یا بدلیل مصایب و مشکلات اجتمایی خودکشی مینمایند وکسی نیست که بخواست بحق وقانونی و انسانی این گروه رسیدگی کند ، تحمیل وزور گویی انان را غمگین و افسرده میکند . وخود را با همه توانائی موجودی دست دوم در جامعه ایران میداند و چون بخواسته هایش اهمیت داده نمشود کاسه صبرش لبریز شده خود را از این زندگی خفت بار نجات میدهد ، ودر مواقعی مردان هوسران انها را میکشند .خواست و نیاز زنان وحرمت این گروه تا وقتی بی اهمیت باشد وخستگی عالب باشد باید شاهد این معضل اجتماعی باید بود.