به‌عنوان یک طلبه از جامعه پزشکی پوزش می‌خواهم

حاج آقا سید حسن نواب رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب ، کیف تحکمون؟؟؟!!! --- دین خدا و محکمات مفصل قرآن کریم و مذهب قرآنی اهل بیت پیامبر روزانه بی شمار با احادیث جعلی متضاد با محکمات مفصل قرآ در همه ی محافل و رسانه ها در معرض تحریف من در آوردیها و خرافات توسط انبوه واعظان و مداحان و خطیبان منبری و جاهلان و مغرضان دین فروش بی هیچگونه ارزیابی علمی هتک حرمت و قدسیت می شوند و هیچ دین شناسی برای دفاع از این دین و از قرآن و از این مذهب سر به اعتراض و اظهار تاسف و شرمندگی بر نمی دارد. شما را به خدا قسم!!! آیا حرمت و قدسیت دین خدا و قرآن و مذهب اصیل فقهی اهل بیت که قرنها است تاکنون روزانه پیوسته با تحریف و کج روی لوث و بد نام و منفور می شوند از کتاب پزشکی سوخته شده ی ساخت بشر کمتر است؟؟؟!!! عرض کردم: مذهب اصیل فقهی چون همه ی مذاهب اسلامی بحکم قرآن باید در کشف مصادیق احکام تلاش علمی و فقاهت داشته باشند و پرداختن به اجتهاد و فقاهت در اعتقادات دینی که تعیین حقایق آنها به علم فراگیر بی کران خداوند دانا و حکیم مطلق منحصر است از عهده ی دانش ناچیز بشر بر نمی آید و در اختیار دانش ناچیز این آفریده که محدود به همه ی ناتوانیها و محدود به همه ی نیازها است هرگز نمی تواند و نباید باشد .

اقا سید خیلی بد قضاوت می کنید شاید سوزانیدن کتاب بنظر ناخوشانید است اما طب تجاری و شیمیایی به مراتب اسارت بار و ....... چرا بطب امام رضا و ائمه معصومین عمل نمی کنید آیا طب آنها نمی توان طب اسلامی نامید چرا امثال شما و وزارت بهداشت و.......... از اعتراف به طب اسلامی وحشت می کنند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ غیر از اینکه طب مدرن یک طب تجاری و متاسفانه پولکی !!!!

وظیفه حکومت یک کشور به بهشت بردن مردم نیست بلکه استفاده صحیح از منابع کشور جهت رفع فقر و ایجاد رفاه برای شهروندانش است. ✦ محمد مصدق...شما یه معذرت خواهی خیلی بزرگتر بدهکارید خیلی بزرگ

میگویند منبر را از چوب درخت گردو میسازند که بسیار محکم و با کیفیت است. درخت گردو علاوه بر چوب مرغوب سایه و بار خوبی هم دارد. اما درخت چنار میوه ندارد، سایه درست حسابی هم ندارد، از آن چوبه دار میسازند. دعوای این دو درخت در شعر شهريار شنیدنی ست! گفت با طعنه منبری به چنار: سرفرازی چه میکنی؟ بی بار نه مگر ننگ هر درختی تو؟ کز شما ساختند چوبه دار پس بر آشفت آن درخت دلیر رو به منبر چنین نمود اخطار گفت: گر منبر تو فایده داشت کار مردم نمی کشید به دار

پیشرفت های شگرف در همه زمینه های علمی از جمله پزشکی در دهه های اخیر حیرت انگیز است (در مقایسه با باچند دهه قبل). مراجع و آیات عظام نیز در صورت نیاز بدنبال بهره گرفتن از بهترین امکانات هستند. این همه پیشرفت نتیجه هزاران هزار تحقیق ومطالعه و تجربه است. علوم مختلف زنجیر وار بهم مرتبط اند. این‌مطلب را آن کم دانش نمیداند. سود جو است واز کم اطلاعی عوام الناس سود استفاده میکند. کم نیستند از این قبیل افراد. کوتاهی متولیان سلامت جامعه به اینها میدان داده.

برای نخستین بار / اگر گفتید اولین کسی که قمه زنی کرد چه کسی بود!؟ باور نمی کنید اگر بگویم اولین نفر سفیر فخیمه انگلیس بود که در سال ۱۲۹۶ در باغ سفارت انگلیس قمه زد و این جهل را هم ، همانند بسیاری دیگر از خرافه و گمراهی به خورد ملت مسلمان داد و خدا می داند چقدر بابت این حق خدمت پاداش گرفت و امکانات نصیب خود کرد! این هم عکس این سفیر قمه زن ￵انگلیس که چندی پیش٬ اسناد سوخته سالهای دور MI6 را منتشر کرد! در یکی از گزارشات این اسناد٬ در ارتباط با سنجش حماقت مردم٬ مربوط به سال ۱۳۲۸ آمده که خزینه ای در شوش بوده که بسیار آبی کثیف و متعفن داشته است! ماموری انگلیسی از MI6 ، خود را به کوری می زند و در حضور مردم٬ از آب گندیده خزینه می خورد و به چشم هایش می مالد و ادعا می کند که شفا پیدا کرده است! بعد از آن واقعه٬ مردم برای تبرّک٬ به خزینه هجوم می آورند و با نوشیدن آب آلوده و مالیدن آن بر سر و صورت خود٬ از آن شفا طلب می کنند! در انتهای این سند آمده است که حماقت مردم هنوز به حدی هست که تا سالهای سال می شود٬ آنها را بازی داد و سوارشان شد!

اتشی بود که چند سال پیش خودتان روشن کردید باید از جامعه ادبی نیز عذر خواهی کنید ان موقع که تصمیمات کلان گرفته شد علوم اسلامی باشد ادبیات را اسلامی کنید جامعه شناسی اسلامی کنید علوم سیاسی اسلامی کنید دنبال فیزیک وشیمی وریاضی اسلامی بودید الان تعجبی ندارد اتفاقا شاید کار ثوابی کرده شخصی خواسته طب اسلامی تدریس کند و همچون شما نمونه غربی ان را اتش زده از تصمیمات کلان ایراد بگیرید نه از تبریزیان

مملکت اسلامی باید طب هم اسلامی باشه

درست نباید کتاب میسوزوندنند خود مولفان کتاب هاریسون هر چند سال ویرایش جدید میکنه این کتابو اونوقت بعضی مطالب کاملا فرق داره باهم مگر انسان موش آزمایشگاهی هست کتاب سرگزشت پزشکی از احسان رضایی درمورد کتاب هاریسون