«ژن - خوب» در ورزش هم داشتیم؟/از فرزندان آیت‌الله تا بچه‌های نماینده و شهردار!

این روزها تب داغ اظهارات جنجالی درباره فرزندان مدیران عالی سیاسی در کشور هنوز فروکش نکرده اما آیا چنین رخدادی را در مدیریت ورزش کشور هم داشتیم؟

«ژن - خوب» در ورزش هم داشتیم؟/از فرزندان آیت‌الله تا بچه‌های نماینده و شهردار!

به گزارش خبر فوری ؛ بعد از اظهارات ویدئویی یکی فرزند یکی از چهره های سیاسی و نام آشنای سیاست درباره موفقیت و اینکه اگر او به جایی رسیده به خاطر ژن خوبی است که به ارث برده ، حسابی جنجال به پا شد. بیایید اما مروری کنیم روی تاریخ ورزش کشور و ببینیم آیا مسئولیت های پدران روی حضور فرزندان در ورزش نقشی داشته است؟ این حضورها آیا بر اساس شایسته سالاری بوده و کمکی کرده یا ترمزی بوده برای ورزش کشور؟
فرزندان بزرگان
فرزندان مرحوم آیت الله هاشمی در ورزش را می توان شاخص ترین فرزندان بزرگان در ورزش معرفی کرد. بدون شک ورزش نوین ایران در دهه 70 و در دولت سازندگی بود که جان گرفت. زمان فارغ شدن کشور از جنگ و گام هایی که ورزش در مسیر توسعه اجتماعی و نشاط عمومی کشور برداشت و برجسته شد. در این دوران ، آیت الله بسیاری از سیاسیون و مدیران اقتصادی کارکشته را مامور به ایجاد تحول در ورزش کرد. در این بین سه نفر از فرزندان ایشان هم در جایگاه ارشدی از ورزش کشور ایستادند. فائزه هاشمی مسئول فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی شد و البته در ورزش بانوان مسئولیت گرفت. در آن زمان البته ورزش بانوان با کمک و نفوذ او پیشرفت بسیاری کرد. مدیران توانمندی چون دکتر طاهریان ، دکتر فرهادی زاد و دکتر سپنجی مسئولیت چیدمان ورزش را بر عهده داشتند و البته از همان زمان اعتراض هایی هم به مدیریت مجموعه فدراسیون بود. فاطمه هاشمی تا سال ها رئیس فدراسیون پیوند اعضاء بود و یاسر پسر کوچک خانواده هم فعالیت های مستقیم در ورزش سوارکاری و اسکی داشت و هنوز هم در بخش خصوصی دارد. پسر احمد ناطق نوری در بوکس ، در سال های اخیر سعی کرده نقشی فعال داشته باشد و این اواخر که پدر کمی کسالت دارد ، در برگرداندن منتقدان به فدراسیون و هم بسته کردن کل خانواده نقش داشته است. در دوره ای که تابش مسئولیت فدراسیون سوارکاری را برعهده داشت هم فرزندش مسئولیت روابط عمومی فدراسیون را بر عهده گرفته بود. برادرزادگان این خانواده هم
دوره احمدی نژاد ی ها
شاید در این دوران اولین بار این مسئله ژن خوب به طور بحرانی مشکل ساز شد. در دوره محمد علی آبادی بود که نام پسر بزرگش سر زبان ها افتاد. خیلی از چهره های نزدیک به دولت در آن دوره در ورزش نام خود یا فرزندان شان بود. محسن علی آبادی را در خیلی از تصمیمات پدر موثر می دانستند و بارها درباره مشورت هایش از انتخاب هیات مدیره ها تا سرمربی تیم ملی برایش حکایت هایی طرح شد. این حضور پسر در کنار پدر در این دوران کاملا پررنگ بود اما محمد علی آبادی تاکید داشت پسرش فقط به پدر سر می زند و مسئولیت اجرایی ندارد. حتی مثلا آن سال ها درباره حضور همسر علی آبادی در هیات رئیسه یکی از فدراسیون های ورزشی بجث هایی مطرح شد و آن موقع این بجث ارتباط خانوادگی در این نقش گیری خبرساز شده بود. مثلا همان موقع درباره اینکه دو داماد خانم پروین احمدی نژاد هم مسئولیت هایی در اداره ورزشگاه های معروفی چون کشوری و مجموعه تنیس استقلال را بر عهده گرفته اند ، بر سر زبان ها افتاده بود.
در دوره وزارت محمد عباسی هم البته کمیل عباسی خیلی نزدیک به پدر بود. او که برنامه سازی در تلویزیون انجام می داد ، معمولا سعی می کرد در مقام مشاور باشد اما جنس حضورش خیلی کمرنگ تر از محسن علی آبادی بود و کمتر هم این حضور سر و صدا کرد. در این دوره اما حتی پای پسر علی فتح الله زاده در تصمیمات استقلال باز شده بود و جنجال به پا کرد اما فتح الله زاده خیلی سریع مصاحبه کرد و گفت پسرش را که می توانسته ستاره فوتبال باشد ، به خاطر حاشیه هایی از این دست حتی از فوتبال بازی کردن منع کرده است! علی کفاشیان هم اسیر ماجراهای پسرش شد و حضور احسان در کنارش مشکلاتی بزرگ برای شان ایجاد کرد. حتی داورزنی مرد شماره 2 ورزش هم این روزها برای اینکه پسرش با سعید معروف رفاقت دارد ، انتقادهایی را به جان خریده اما این ها سعی کردند پسران شان وارد کارهای اجرایی نشوند و خیلی به چشم نیایند.
ژن خوب دارم پس هستم!
یکی از نمایندگان مجلس سرشناس این سال ها که اتفاقا در یکی از تیم های محبوب پایتخت فعالیت می کرد اما با تلاش زیاد توانسته بود فرزندش را عضو هیات رئیسه یکی از فدراسیون های ورزشی کند و خودش هم خیلی در ورزش سعی می کرد نقش داشته باشد. این فشار را او در دوران وزارت محمود گودرزی چند برابر کرده بود!

این اصرار برای بودن در جایی مثل ورزش در شهرستان ها بیشتر هم می شود. تیم ها ، فدراسیون ها و هیات های ورزشی. مثلا همین حالا در خیلی از هیات های ورزشی و حتی فدراسیون های ورزشی نمونه هایی از این دست را می توان دید . در تبریز و در دوره هر مدیرعاملی در تراکتور ، این ژن خوب به وضوح دیده شده. در اصفهان هم به همین شکل است و مثلا در هیات رئیسه سازمان لیگ برتر فوتسال کشور ، دو سالی می شود پسر شهردار تبریز که پدرش یکی از مدیران موفق کشور است ، فعالیت می کند . او نماینده مدیران تیم های فوتسال است بی آنکه اقلا در یک سال گذشته مدیر تیمی باشد. هر روز فشار برای اوردن این پسرها به مدیریت از سوی دوستان با نفوذ پسرها ادامه دارد. پسرانی که اگر روی شایستگی ها بیایند شاید کمترین انتقادی به کارشان باشد اما برای تیم هایی که دولتی و از بودجه بیت المال استفاده می کنند ، چرا باید این فشارها وجود داشته باشد؟
به هر حال داشتن ژن خوب و پسر پدران موفق بودن ، بدون تردید این فرصت را پیش روی همه آنهایی قرار می دهد که شاید اگر قرار بود بی ژن خوب شان مسئولیتی بگیرند ، فاصله شان تا این پست ها و این موفقیت ها به اندازه همه مردمی بود که سخت باید تلاش کنند و پله پله بالا بیایند ، اگر تازه به نوک قله برسند!

31

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها