اپیلاسیون کودکان، آزار مدرن

رفتارهایی با نیت کمک به فرزندان رخ می‌دهد اما با حقوق کودک سراسر در تناقض است.

اپیلاسیون کودکان، آزار مدرن

«کلاس‌های پشت‌ سر هم، آموزش‌های پیاپی، اصرار به ژست‌های تازه جلوی دوربین موبایل و رفتارهایی که قرار است از کودکان امروز، جوانان توانمند، زیبا و باشعور بسازد. اینها نمونه‌هایی از برنامه‌های پدر و مادرها برای کودکانشان است که‌ سال‌ به‌ سال بیشتر می‌شوند و گاه عجیب‌تر.

روانشناسان و فعالان حوزه کودک اما حرف دیگری دارند. آنها می‌گویند برنامه‌ها و رفتارها می‌توانند نوعی آزار جدید علیه کودکان باشند که چندان شناخته نیستند. آنها هشدار می‌دهند هر چند که نادیده‌گرفتن حقوق کودکان هر روز به شیوه‌ای تازه نمود پیدا می‌کند. ماجرا حالا حتی تا تحمل دردهایی مانند اپیلاسیون کودک‌های زیر ١٠‌ سال رسیده است و مادرانی با نیت آینده‌گری، دختران خردسال خود را به آرایشگاه‌ها می‌برند و توجیه فرزند را تا جایی پیش می‌برند که درد و رنج این کار را هم تحمل می‌کند. آزارهای امروزی کودکان چیست و چگونه می‌توان با آنها مقابله کرد؟

«خاله توروخدا یواش!»

سراغ هر آرایشگاهی را بگیرید، از مشتریان کودک خود می‌گویند و به نظر می‌آید اپیلاسیون دختربچه‌ها کم‌کم به موضوعی رایج در ایران تبدیل می‌شود. کمتر آرایشگاهی پیدا می‌شود که متصدی یا مسئول آن به هر دلیلی با اپیلاسیون کودکان مخالفت کند.

مدیر آرایشگاهی در خیابان کریم‌خان دراین‌باره می‌گوید که «اپیلاسیون دختربچه‌ها به تازگی مد شده و مادرها دختربچه‌هایشان را برای اپیلاسیون می‌آورند. بعضی از بچه‌ها از این کار استقبال می‌کنند اما بعضی از آنها کمی ترس دارند و خجالت می‌کشند.»

آن‌ طور که مدیر این آرایشگاه زنانه می‌گوید آرایشگرها یا والدین راهی برای درد کمتر هم پیدا کرده‌اند: «یکی از راهکارها این است که قبل از اپیلاسیون از کرم‌های بی‌حسی استفاده می‌کنند یا برای این‌ که خجالت نکشند یک نفر کنارشان می‌ایستد تا حواسشان پرت شود. بیشتر این دختربچه‌ها برای اپیلاسیون دست و پا و کمر مراجعه می‌کنند، اغلب مادرشان روی این مسأله حساسیت دارند اما بیشتر بچه‌ها خودشان بعد از اپیلاسیون خوششان می‌آید.»

مسئول اپیلاسیون آرایشگاهی در نیاوران هم می‌گوید که محدودیتی برای مراجعه‌کنندگان ندارد اما کمتر دیده می‌شود که افراد زیر ۱۲سال مراجعه کنند: «کار ما این است و سعی می‌کنیم نیاز هر مراجعه‌کننده‌ای را به بهترین شیوه ممکن رفع کنیم اما معمولا بالای ۱۲‌سال مراجعه می‌کنند.»

آن‌ طور که مدیر این آرایشگاه می‌گوید، همکارانش تلاش می‌کنند کودکان درد کمتری تحمل کنند: «بچه‌های ما همه کاربلد و مهربان‌اند. اگر بچه ‍۱٣-۱٢ ساله هم مراجعه کند، سعی می‌کنیم با وسایل او را سرگرم کنیم یا از کرم‌هایی استفاده کنیم که دردی تحمل نکند. کرم‌های بی‌حسی هم داریم.»

آرایشگری به نام «زهره» هم درباره تعداد مراجعه‌کنندگانش می‌گوید: «٦-٥موردی داریم و معمولا مامان‌ها می‌آورند و می‌گویند نمی‌خواهیم شبیه ما بشوند و به همین دلیل خودمان آنها را قانع می‌کنیم که بیایند آرایشگاه. ممکن است بچه‌ها گریه‌شان بگیرد ولی مامان‌ها اصرار دارند که برای آینده‌شان خوب است. بعضی وقت‌ها هم بچه‌ها مثلا وسط کار می‌گویند «خاله توروخدا یواش!» بعضی بچه‌ها هم هی اصرار می‌کنند که حداقل آرام‌تر که درد کمتری تحمل کنیم.»

در این بین البته چند آرایشگاه از مخالفت خود با چنین موضوعی می‌گویند. «مرجان» سال‌هاست اپیلاسیون کار می‌کند اما هیچ‌وقت برای دختربچه‌ها این کار را انجام نداده، چون معتقد است «این کار برای پوست آنها درست نیست.»

دنیا هم اپیلاسیون‌کار یکی از آرایشگاه‌های بلوار فردوس است که دراین‌باره می‌گوید: «من دلم می‌سوزد. این کار را نکنید، چون خیلی برای بچه زود است. من برای بچه‌های ١٦-١٥ ساله هم می‌گویم زود است، چه برسد به دختر بچه ١٠-٩ ساله. اصلا اپیلاسیون برای آن‌ها خوب نیست، امکان دارد مویرگ‌های پوستشان پاره شود. بعضی قسمت‌های حساس بدن هم ممکن است به غدد و مویرگ‌ها آسیب برساند و اصلا کار درستی نیست.»

کاربران ایرانی شبکه‌های اجتماعی هم از تجربه‌های خود در این زمینه نوشته‌اند. پیش از این «نسرین» نوشته بود: «در آرایشگاهی در شمال تهران تعریف می‌کردند که یک خانم دختر ۱۰ساله‌اش را برای اپیلاسیون می‌آورد. طفلی بچه هر بار به این کار تن می‌داد ولی کلی گریه می‌کرد. گفتم این کودک‌آزاری است، به جای این‌ که یادش بدهند بدن خودش را دوست داشته باشد، به این شکنجه تن می‌داد.»

کاربری به نام «آیسان» هم در مخالفت با این موضوع نوشته است: «درد وحشتناک و خطرات بهداشتی و سلامتی اپیلاسیون حتی برای یک انسان بزرگسال هم بسیار عذاب‌آور و غیر انسانی است چه برسد برای یک کودک. ظاهرا با گروه جدیدی از مادران/زنان به ظاهر مدرن و شیک اما از درون پوسیده و بی‌مغز روبه‌روییم که ادعای تجدد دارند.»

«از حال رفته» هم از رایج‌شدن اپیلاسیون کودکان نوشته است: «رفتم دنبال دخترک، پریشان و عصبانی بود. می‌خواستم از او حرفی بشنوم، مدیر استخر پرید جلو: «ببخشید من به دخترتان جسارت کردم گفتم برود اپیلاسیون! ما خودمان خانوادگی تمام دخترهایمان را از ١٠ سالگی می‌بریم یا اپیلاسیون یا لیزر... حیف است، تو هم ببر، نگذار دیر شود!»

او ادامه داده است: «مادران دیگر یکی‌یکی در مقام دفاع گفتند خیلی خوب است. لااقل این طفلک‌ها راحت شوند. جلوی آن‌ها برای رو کم کنی گفتم: خودش هر جور راحت بود، به من ربطی نداره.»

مشابه این تجربه را کاربران دیگری هم بیان کرده‌ و البته بسیاری از آنها چنین رفتاری را آزار مدرن کودکان دانسته‌اند.

رو به ‌دوربین ژست بگیر شعر بخوان!

تعداد زیادی از کودکان ایرانی حالا در شبکه‌های اجتماعی و به‌ویژه اینستاگرام صفحه مخصوص به خود دارند که البته توسط والدین مدیریت می‌شود. بعضی از آنها که از دوران کودکی خود عکس چندانی ندارند، سعی می‌کنند برای فرزند خود جبران کنند و از ماه‌ به ‌ماه و سال ‌به ‌سال بزرگ‌شدنش تصویر ثبت کنند و با دیگران به اشتراک بگذارند. علاوه ‌بر این، والدینی هم تلاش می‌کنند زیبایی، خوش‌سخنی یا رفتارهای متفاوت دیگر کودک خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و حالا صفحات پربیننده‌ای هم ساخته‌اند.

«مهسا» مدیر یکی از این صفحات است که تصاویر و فیلم‌هایی از فرزند خود و دیگر کودکان فامیل منتشر می‌کند. او البته چنین رفتارهایی را عادی و درست می‌داند: «واقعیت این است که بچه‌های امروز خیلی شیرین و باهوش‌اند. دنیای بچه‌ها هم دنیای زیبایی است. خبری از دروغ و دغل در آن نیست. صفحه من همین موارد را تولید می‌کند و روحیه بینندگانش را تغییر می‌دهد. خیلی‌ها پیام می‌دهند و این موضوع را می‌گویند. همین برای من کافی است.»

او می‌گوید که انتشار تصاویر بچه‌ها یا رفتارها و ژست‌های‌شان جلوی دوربین، تعارضی با حقوق کودک ندارد: «همه ما در دوران کودکی کتک خورده‌ایم، آسیب دیده‌ایم و بسیاری از خواسته‌هایمان برآورده‌ نشده است. آسیب، این رفتارهاست، نه این‌که از رفتار کودکان فیلم بگیریم یا منتشر کنیم. ما که به زور از آنها فیلم نمی‌گیریم.»

علاوه ‌بر صفحاتی که به کودکان و تصاویر و ویدیوهای آنها اختصاص دارد، والدین زیادی هم در شبکه‌های اجتماعی تصاویر فرزندان خود را منتشر می‌کنند. «مرتضی» پدر یکی از این بچه‌هاست و می‌گوید فکر نمی‌کند کار نادرستی باشد: «ببین! ما که نمی‌توانیم از بچه بپرسیم عکست را منتشر کنیم یا نه. بچه که قدرت تشخیص ندارد. بچه یکی - دو ساله هم که اصلا نمی‌تواند حرف بزند. یعنی ما باید تشخیص دهیم و خب بهتر است که تصاویری نادرست منتشر نکنیم.»

مشابه این دلایل را می‌توان از والدین دیگری هم که روزانه به انتشار تصاویر و فیلم‌های فرزندان خود مشغولند، شنید. آنها که تلاش می‌کنند زیبایی، خوش‌سخنی یا هر رفتار جذاب فرزند خود را به نمایش بگذارند یا حتی از کودکان می‌خواهند رفتاری برای ضبط فیلم یا عکس انجام دهند.

کلاس، کلاس و باز هم کلاس

«احمدرضا هشت‌ساله است و انگلیسی را تا حد متوسط می‌فهمد و حرف می‌زند، کار با چرتکه را بلد است، کلاس‌ شنا رفته و در شطرنج هم پدرش را مات می‌کند.» اینها بخشی از توصیف یک پدر درباره تواناهایی فرزند خود است. او کارمندی ساده است و می‌گوید ساعت‌های زیادی اضافه‌کاری تحمل کرده تا فرزندش کمبودی حس نکند: «احمدرضا از چهارسالگی کلاس‌های مختلفی را شروع کرد و الان خدا را شکر در زمینه‌های زیادی پیش افتاده است. وظیفه ما این است که شرایط را فراهم کنیم که توانایی‌اش شکوفا شود و وقتی بزرگ‌ شد خودش تصمیم بگیرد در چه حوزه‌ای فعال شود.»

او می‌گوید احمدرضا هم به این روند علاقه دارد و کمتر پیش می‌آید شکایت کند: «بچه که صلاح خودش را نمی‌تواند تشخیص دهد. ما وظیفه داریم که شرایط را برای او فراهم کنیم. بله، بعضی وقت‌ها خسته می‌شود یا دوست ندارد کلاس برود ولی مطمئنا برایش خوب است.»

این توضیح البته روایت یکی از این پدران است و پدر و مادرهای زیادی با امید ساختن دنیای بهتر برای آینده فرزندانشان، این روزها بین آموزشگاه‌ها و کلاس‌های مختلف در رفت‌ و ‌آمدند.

«محمدرضا سرگلزایی»، روانپزشک پیش از این و در یادداشتی با عنوان «لطفا به کودکانتان رحم کنید» با اشاره به رابطه مستقیم والدین و مدارس و تاثیرگذاری این دو نهاد بر روند تربیت کودکان، نوشته است: «به گمان من در این چرخه معیوب، مدرسه و خانواده هر دو در عین حال که نقش جلاد را به عهده دارند، نقش قربانی را هم به دوش می‌کشند. معلمان و مدیران این مدارس هم می‌گویند این الگو محصول توقعات خانواده‌هاست؛ خانواده‌هایی که انتظار دارند فرزندانشان در کنکور تیزهوشان یا در امتحان ورودی سایر مدارس گران‌قیمت پرآوازه قبول شوند و اگر مدارس در جهت این توقعات پیش نروند، رقبای آنها گوی سبقت را می‌ربایند. بنابراین پدران و مادران، معلمان و مدارس را تحت فشار می‌گذارند و مدارس و معلمان هم متقابلا پدران و مادران را! به این دلیل است که می‌گویم خانواده و مدرسه، هم نقش جلاد را بازی می‌کنند و هم نقش قربانی را. تنها کسانی که قربانی بی‌گناه این نظام تفاخر، رقابت کور و نمایش تظاهر و ریاکاری‌اند فرزندان ما هستند که بیماری‌های فرهنگی و اجتماعی ما، حال و آینده آنها را به تاراج می‌برد.»

شما مالک کودکان نیستید

آن‌ چه آزارهای مدرن و کمترشناخته‌شده کودکان را به یک مسأله تبدیل می‌کند، ظاهر دلسوزانه این ‏آزارها است و در این موارد کمتر اثری از خشونت عریان دیده می‌شود. والدین و اطرافیان کودک بر ‏اثر آن‌چه آینده‌نگری یا دل‌سوزی می‌دانند، رنجی را به کودک تحمل می‌کنند و آن‌ طور که ‏روانشناسان اجتماعی می‌گویند، کمتر به عواقب این رنج فکر می‌کنند.

«فرشید یزدانی» کارشناس ‏حوزه رفاه و سیاست‌گذاری اجتماعی و فعال حقوق کودکان معتقد است که این آزارهای مدرن از نگاه ‏کالایی و بازاری حاکم بر جامعه نشأت می‌گیرد. او درباره شرایط کلی جامعه امروز ایران و ‏رعایت حقوق کودکان به «شهروند» می‌گوید: «شرایط وضع کودکی در ایران بسیار بغرنج است و ‏عملا جامعه ما تبدیل به جامعه‌ای بدون کودکی شده است و جامعه بدون کودکی جامعه‌ای در حال ‏کماست. رویکردی در حوزه کلان و عمومی کشور وجود دارد که به حوزه کودکان هم وارد شده ‏است؛ رویکرد بازارمحور خودتنظیم‌گری. وقتی نظام اقتصادی به سمت نگاه سرمایه‌محوری می‌رود ‏که در آن انسان در حاشیه است، روی هر موضوعی نگاه بازاری حاکم می‌شود.»

او درباره آزارهای ‏تازه باب‌شده درباره کودکان هم می‌گوید: «هر موردی که به توانمندی کودکان آسیب بزند و باعث ‏شود که زندگی معمول خود را نداشته باشند و در آنها آشفتگی روحی ایجاد کند یا حتی ‏اعتمادبه نفس کاذب ایجاد کند، کودک‌آزاری محسوب می‌شود. این‌ که بچه مجبور شود روحیه ‏بزرگسال بگیرد (مثلا بچه‌ را مجبور کنند کتاب بنویسد) یا با نیت کمک به آینده دردی و رنجی ‏به کودک تحمیل کردن، آسیب است. این‌ که بچه دو ساله را در پوزیشن‌های مختلف قرار می‌دهند و ‏از او تصویر برای اینستاگرام ثبت می‌کنند، نادیده‌گرفتن ابتدایی‌ترین حقوق یک کودک است.»

یزدانی درباره ریشه و عامل کودک‌آزاری‌های مدرن که به نظر می‌آید از سر دلسوزی والدین هم ‏ایجاد می‌شود، می‌گوید: «پدر و مادر فکر می‌کنند که مالک کودک‌اند؛ در حالی‌ که والدین مسئول ‏کودک‌اند و نه مالک او. کودک ابزاری برای رفع نیازهای احساسی و عاطفی والدین نیست و این ‏موضوعی است که باید مورد توجه جدی قرار بگیرد. کودک نباید ابزاری برای رفع خواسته شهرت، ‏دیده‌ شدن و... شود.»

اما چرا والدین امروز ایران، تا این اندازه به آینده‌نگری درباره کودکان ‏می‌اندیشند که زمینه‌ساز کودک‌آزاری شود؟ این فعال حوزه کودکان در پاسخ به این پرسش از نگاه ‏ابزاری بعضی والدین به کودکان خود می‌گوید: «انسان‌ها شکست‌های خود را می‌خواهند به وسیله ‏کودکان حل کنند. آنها برای رسیدن به احساس خوشبختی و با نیت رفع آرزو و حسرت‌های کودکی ‏خود با بچه چنین برخوردی می‌کنند. این‌ که بچه را در تابستان در شش کلاس ثبت‌نام می‌کنند از ‏همین نگاه نشأت می‌گیرد. یک مناسبات سالم می‌گوید نباید نیازهای سرکوب‌شده خود را به کودک ‏اعمال کرد.»

راه‌ حل و شیوه مقابله با چنین آزارهای کودکان چیست و چگونه می‌شود مانع از چنین فشارهایی به ‏‏۲۵‌درصد جامعه ایران یعنی کودکان شد؟ یزدانی در پاسخ به این پرسش از لزوم آموزش ‏فرزندپروری می‌گوید: «خانواده‌های ما آموزش فرزندپروری ندارند و تا زمانی که این آموزش رخ ‏ندهد، هر روز شاهد آزارهای تازه خواهیم بود. پیش از ازدواج، موقع ثبت‌ ازدواج است و پیش از ‏فرزندآوری باید به والدین آموزش‌هایی داده شود و باید آموزش‌های ابتدایی اجباری شود.»

او درباره ‏آزار تازه مدشده اپیلاسیون کودکان هم از نگاه بازاری حاکم بر جامعه می‌گوید که به حوزه کودک ‏هم مانند دیگر حوزه‌ها وارد شده است: «این نگاه و این سبک و در حالت کلی فرهنگ آرایشگری از ‏فرهنگ مردسالاری جامعه ما و نمایشی که در زنان وجود دارد، ایجاد می‌شود. اپیلاسیون کودک ‏‏۱٢-۱٠ ساله محصول نگاه بازاری است که نگاهی کالایی به زن دارد و این نگاه از طرف مادر به ‏دختر هم اعمال می‌شود. بازار آرایشگری که در ایران خیلی رواج دارد از نگاه بازاری و کالایی به زن ‏و همچنین فرهنگ نمایشگری در ایران نشأت می‌گیرد که از کودکان هم در این بین به‌عنوان کالا ‏استفاده می‌شود و قطعا کودکان در آینده از این مورد بیشتر رنج خواهند برد تا مشکلی که ممکن ‏است از اپیلاسیون‌ نکردن ایجاد شود.»

منبع: شهروند

24

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 4
  • من
    0

    آرایشگاه برا پول هر کاری میکنه

  • ف.ص
    0

    خاک بر سر اینجور مادرا کنن !!!! احتمالا دارن با بدن بچه هاشون پول درمیارن وگرنه چه دلیلی داره این جنایتها!!! اینو نمیفهمن که اینکار یک مسئله کاملا شخصیه که فقط و فقط به خود فرد مربوطه نه مادرش نه کس دیگه .مگر اینکه اون بچه برده باشه و مادرش مالک !!!!حیف اسم مادر !!عقده ایهای بیمار.متاسفم واقعا

    نظرات شما -
    • کاربر ناشناس
      0

      حسین متأسفانه باید به این افراد گفت احمق در احمق

  • حسین
    0

    خدا نگذره از این جور خانواده ها که این بلا رو سر بچه‌ها شون میارن

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها