اوایل امسال مردی هراسان نزد مأموران رفت و مدعی شد:«روبه‌روی ایستگاه BRT ایستاده بودم که مردی با تهدید چاقو سراغم آمد و تلفن همراهم را ربود و فرار کرد.»

پس از اظهارات شاکی، مأموران در بازبینی دوربین‌های مداربسته محل سرقت، سارق را شناسایی و او را دستگیر کردند، اما وی اتهامش را نپذیرفت.

مردی سراسیمه و هراسان با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از سرقت گوشی تلفن خود خبر داد.

به دنبال دریافت این خبر، بلافاصله گروهی از نیروهای تجسس کلانتری سپاد، برای بررسی موضوع عازم میدان سپاد شدند و تحقیقات پلیسی را در حالی آغاز کردند که مال باخته ۶۳ ساله در تشریح ماجرای سرقت به نیروهای انتظامی گفت: در حاشیه خیابان ایستاده بودم که دختر جوانی با ادب و عذرخواهی زیاد از من خواست تا گوشی تلفنم را برای تماس با خانواده اش در اختیار او بگذارم. من هم که وقار و ادب آن دختر جوان را دیدم، بدون تامل گوشی را برای تماس ضروری به او دادم ولی آن دختر در حالی که وانمود می کرد مشغول گفت و گو با خانواده اش است آرام آرام از من فاصله گرفت و در یک لحظه ناپدید شد. 

چند شب قبل مرد سالخورده‌ای در تماس با پلیس از سرقت خانه‌اش توسط چند مرد مسلح خبر داد.

وقتی کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت به خانه مرد سالخورده رفتند، وی گفت: «من و همسرم در پذیرایی نشسته بودیم که متوجه سر و صدایی از داخل اتاق شدم، خودم را به اتاق رساندم و با سه مرد نقابدار مواجه شدم. آنها با مشاهده من اسلحه‌ای که به همراه داشتند را به سمتم گرفته و دست و پای من و همسرم را بستند و از خانه‌ام حدود 3 میلیارد تومان سرقت کردند.» 

سرهنگ دکتر نبی‌الله مرادی افزود: در پی انتشار کلیپی از زورگیری گوشی تلفن همراه با تهدید سلاح سرد توسط ۲ سارق خیابانی، دستورات لازم صادر و تحقیقات پلیسی با توجه به سرنخ‌های موجود آغاز شد.

اواخر سال گذشته مرد طلافروشی با مراجعه به پلیس از سرقت گاوصندوق خانه‌اش خبر داد و گفت: «وقتی در خانه نبودم سارقان با تخریب در ورودی، وارد شده و گاوصندوقم را که حاوی جواهرات، شمش، دلار و سکه طلا به ارزش 15 میلیارد تومان بود به سرقت برده‌اند.»

دوربین‌های مداربسته نشان داد دو مرد که لباس‌های سر تا پا مشکی به تن داشتند با صورت‌های پوشیده وارد خانه شده‌اند.

در دستور قضایی دادیار جانشین شعبه ۲۶ بازپرسی دادسرای ناحیه ۲ کرج آمده است که پرونده مطروحه در این شعبه به هویت «خانم بدریه میرزا بیگی» فرزند احمد به اتهام چندین فقره «سرقت از طلافروشی» که توسط پلیس آگاهی اداره مبارزه با سرقت شهرستان کرج دستگیر و اقرار نموده است.

بنا براین گزارش ، در راستای بند ب ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری نسبت به انتشار تصاویر متهم به جهت شناسایی سایر شکات اقدام شود.

چند روز قبل پیرزنی با پلیس تماس گرفت و گفت: «روبه‌روی ساختمان ما یک خانه ویلایی است که زنان و مردان زیادی به آنجا رفت و آمد دارند و گاهی هم بوی مواد مخدر به مشام می‌رسد.»

به دنبال این تماس، مأموران راهی محل شده و با زیر نظر گرفتن خانه ویلایی و پس از هماهنگی‌های قضایی وارد عمل شده و با ورود به خانه، سه مرد را دستگیر کردند و مشخص شد این محل پاتوق خلافکاران است. در بازرسی از خانه مقداری اموال مسروقه و مواد مخدر کشف شد.

چند روز قبل نیروهای کلانتری شفای مشهد با انجام یک سری فعالیت های اطلاعاتی و بهره گیری از منابع و مخبران محلی،به سرنخ هایی از موتورسواران گوشی قاپ رسیدند که لباس های آبی رنگ به تن دارند و در خیابان ها گوشی شهروندان را می ربایند. در حالی که بررسی های تخصصی پلیس برای ریشه یابی و شناسایی دزدانی با لباس های آبی رنگ آغاز شده بود، عوامل گشت انتظامی در نقاط احتمالی تردد سارقان تقویت شدند و با صدور دستورهای ویژه ای از سوی سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفا) به جست و جوهای هوشیارانه و پلیسی پرداختند. طولی نکشید که عوامل گشت انتظامی هنگام انجام وظیفه در خیابان عبدالمطلب صحنه تصادفی را مشاهده کردند که چند جوان موتورسوار با یک دستگاه پژو ۲۰۶ برخورد کرده اند و یکی از سرنشینان موتورسیکلت در حالی که پایش را گرفته، کف آسفالت خیابان نشسته بود. وقتی ماموران انتظامی برای کمک به حادثه دیدگان وارد عمل شدند ناگهان جوان خیابان نشین دچار اضطراب عجیبی شد و به افسران گشت گفت: از کسی شاکی نیستم و اتفاقی هم برایم نیفتاده است!...

او این جملات را بر زبان راند و سعی کرد به همراه دیگر دوستانش از محل فرار کند! اما یکی از نیروهای کارآزموده کلانتری شفا با مشاهده اضطراب موتورسوران و پوشش های آبی رنگی که به تن داشتند، دیگر یقین پیدا کرد که راز پنهانی در این اضطراب عجیب نهفته است.

این فرد که از محل سرقت‌ها ثروت قابل‌توجهی به‌دست آورده بود، از مأموران درخواست کرده بود او را به زندان بازگردانند تا در امنیت، استراحت و سرمایه‌گذاری کند! این پرونده اکنون با دستور مقام قضایی در حال بررسی دقیق‌تر است.

چند روز قبل مأموران گشت پلیس در تماس یک شهروند از دستگیری دو سارق موتورسوار با خبر شدند. وقتی به محل رفتند مرد جوانی که آنها را دستگیر کرده بود در تحقیقات گفت: «سوار بر موتورسیکلتم در حال عبور از خیابان بودم که متوجه فریاد کمک خواهی زن جوانی شدم که دو سارق گوشی آیفون 17 او را سرقت و فرار کرده بودند.

من به تعقیب سارقان رفتم و آنها که موتورشان با مانعی برخورد کرده بود زمین خوردند و من هم گرفتمشان.با انتقال متهمان به اداره پلیس و اعتراف آنها سه عضو دیگر از جمله سردسته باند نیز دستگیر شدند. وقتی کارآگاهان به مخفیگاه سردسته باند رفتند علاوه برکشف گوشی‌های سرقتی، دفترچه‌ای پیدا کردند که مرد جوان جزئیات مدل گوشی‌های سرقتی، نام فردی که سرقت را انجام داده بود و مبلغ فروش گوشی را داخل آن نوشته بود. طبق مطالب داخل دفترچه آنها در صدمین سرقت بازداشت شده بودند.

به دنبال وقوع چندین فقره زورگیری و گوشی قاپی در بولوار گاز مشهد، تحقیقات گسترده ای با دستور محرمانه سرهنگ مجتبی حسین زاده (رئیس کلانتری رسالت) برای شناسایی عامل یا عاملان سرقت های مذکور آغاز شد.

طولی نکشید که عوامل انتظامی با بهره گیری از اطلاعات مردمی به شناسایی سارقان محلی پرداختند و به یک سارق سابقه دار به نام «ح-ف» رسیدند که به گوشی قاپی شهرت داشت.

وی افزود: هیچ یک از گلوله‌ها به شهروندان اصابت نکرد و نیرو‌های انتظامی و امنیتی برای تعقیب مجرمان وارد عمل شدند.