حقیقت شُکر این است که انسان بفهمد عبد است/ سیره پیامبر در شکرگزاری

آیت الله مدرسی در جلسه تفسیر سوره انسان گفت: حقیقت شکر این است که انسان جوهر ذات خود را درک کند و بفهمد که یک عبدی بیش نیست.

حقیقت شُکر این است که انسان بفهمد عبد است/ سیره پیامبر در شکرگزاری

آیت الله سید محمد تقی مدرسی، از مراجع تقلید کربلای معلی در جلسه سوم تفسیر و تدبر سوره انسان که در شب‌های ماه مبارک رمضان برگزار می‌شود، بامداد پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه گفت: آنچه به نظر می‌رسد بشر موجودی است که از بدو خلقت دو جنبه داشته است که جنبه اول او جنبه نورانیت که خدا این جنبه را به او عنایت کرده و جنبه دیگر جنبه ظلمانیت و تاریکی است که این تاریکی از طبیعت خودش بوده است. شاید این یکی از معانی «َمْشَاجٍ» باشد، ولی این اختیار به انسان داده شده که او می‌تواند با این اختیار از ظلمات نجات پیدا کند و کلاً نورانی شود.

وی ادامه داد: این تحول در حقیقت یک تحول ذاتی و جوهری است، ظاهری تنها نیست؛ یعنی انسان نورانی با انسان ظلمانی خیلی فرق می‌کند. ما می‌توانیم بفهمیم که فاصله بین قله کوه و عمق یک دشت چقدر است، ولی نمی‌توانیم فاصله بین بهشت و جهنم را درک کنیم این قابل درک نیست. یعنی دو نفر با هم زندگی می‌کردند، حالا یکی از آن دو نفر به بهشت برین رفته و مهمان حضرت حق است، اما فرد دیگر به جهنم رفته و در آتش می سوزد. این دو خیلی با هم فاصله دارد، اما انسان می‌تواند آن را انتخاب کند که بهشت برود یا اینکه جهنم برود و این انتخاب کردنی است.

صفت کفران و شکر نعمت

این مجتهد شیعی با اشاره به آیه دوم سوره انسان درباره کفران و شکر نعمتها بیان کرد: در بین صفاتی که انسان باید این صفات را ذاتاً تغییر بدهد، به نحوی که تغییر جوهر و ذاتی در خود ایجاد کند، همین صفت کفران نعمت یا شکرانه نعمت است. که خداوند متعال نیز در این سوره می‌فرماید: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا».

وی افزود: شکر یک کلمه یا موضع گیری نیست، بلکه حقیقت شکر بیش از اینها است؛ اصلاً حقیقت شکر چیست و چه کنیم به این حقیقت برسیم؟ حقیقت شکر این است که انسان جوهر ذات خود را درک کند و بفهمد که یک عبدی بیش نیست. بداند که من یک چیز ناچیزی بودم و هستم و آن چه به من اضافه شده همه و همه از خداست؛ یعنی حقیقت عبودیت و وقتی انسان به حقیقت عبودیت برسد که من عبد و مخلوقی محدود و ناقص هستم و اصل من بر نقص و محدودیت است و ذات من نیز تاریک است. حالا که به این مطلب رسید اینک می‌گوئید این داده‌هایی که دارد و خدا به او داده همه نعمت خدا است و این نعمت‌ها بر انسان تجلی می‌کند.

این استاد برجسته حوزوی اظهار کرد: به فرض مثلاً فردی چشم درد داشت و نزد پزشکی رفت ولی چشم او درمان نشد و این فرد نابینا شد، اما بعد از نابینا شدن نزد پزشک دیگری می‌رود و آن پزشک او را درمان می‌کند و بینایی او بر می‌گردد و بینا می‌شود. حالا این فرد وقتی بینا شده تصور کنید، ببینید چقدر خوشحال است.

چگونگی نگاه کردن به نعمت‌ها

آیت الله مدرسی با اشاره به چگونگی جنبه‌های نگریستن به نعمت‌ها گفت: باید به تمام نعمت‌ها چنین نگاه کرد؛ که این چشم را که من دارم آن را خدا به من داده و در هر لحظه می‌تواند این نعمت را از من بگیرد. انسان باید به نعمت‌ها اینجور توجه کند که این نعمت‌ها خیلی بزرگ است و قابل از دست رفتن است و اینکه خدا به من یک نعمتی داده است و این باعث می‌شود که روح شکر هر لحظه در من تجلی کند و همه اش احساس می‌کند چه نعمتی است که من میبینم، می شنوم، عافیت دارم، امنیت دارم، غذا دارم؛ و وقتی به این درجه رسید کم و کاست های زندگی برای او مهم نیست.

وی با اشاره به فرازی از دعای ماه رجب بیان کرد: فرازی از دعایی که در روزهای ماه رجب خوانده می‌شود، این است: «اللَّهُمَّ إِنِّی‏ أَسْأَلُکَ‏ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ‏ لَکَ‏ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ» خدایا من از تو صبری می‌خواهم که افراد شکور این صبر را دارند. چرا؟ چه ربطی بین صبر و بردباری با شکر است؟ ربطش این است که وقتی من به عظمت نعمت‌های خدا فکر کنم آن وقت اگر یک نعمت کم شد خیلی به رو نمی آورم و کم و کاستی زندگی برایش مهم نیست.

این مفسر قرآنی ادامه داد: آقا امیر المومنین (ع) درباره مؤمن سخنی دارند و می‌فرماید زلزله‌ای رخ می‌دهد که از زلزله‌های زمین شدت آن بیشتر است، ولی این فرد مؤمن مثل کوه ایستاده و حرکتی هم نمی‌کند و وقار خود را از دست نمی‌دهد. چون مؤمن است و مؤمن نعمت‌ها را در نظر دارد و در نظر دارد که دست خدا با او است. این حالت را باید درک کنیم و سعی کنیم آن را در خودمان ایجاد کرده و به این کمال برسیم.

ماه رمضان می‌آید و می‌رود چقدر پیشرفت کردید؟

این استاد حوزوی با اشاره به گذر عمر اظهار کرد: عمری از خدا گرفتید و این ماه رمضان چندمین ماه رمضان ما است، که نسبت به بنده بیش از ۷۰ سال است. حالا این ماه رمضان می‌آید و می‌رود، ببینید چقدر پیشرفت کردید، آن هم نه در مسائل ظاهری، بلکه ببینید چقدر ذات ما تغییر کرد؟ چقدر روح شکر در ما تجلی کرد و به عبودیت رسیدیم؟ و اینکه ما هر چه داریم از آن خداست و این کاری است که در این شبهای رمضان باید انجام داد. وقتی دعای سحر می‌خوانید در لحظات تجلی الهی که خدا خودش را به ما نشان می‌دهد باید به این نتیجه برسید. حالا اگر به این تجلی رسیدیم چه می‌شود؟ اول اینکه ما از نعمت لذت می بریم. از داشتن نعمت‌هایی چون چشم و گوش و صحت و سلامتی لذت می بریم.

آیت الله مدرسی بیان کرد: بدن ما احتیاج به غذا و قوت دارد، چون بدن دارد از آن کم می‌شود و ما باید به آن اضافه کنیم که بماند، و روح ما هم چنین احتیاجی دارد. همانطور کسی که غذا می‌خورد این غذا برای بدنش است و این غذا را برای جسم می‌خورد، می‌تواند یک غذایی هم به روح بدهد. همین که سفره پهن شد، ابتدا شکر آن نعمت و غذا را بکنید و بگویید خدایا امنیت دارم و خیلی‌ها ندارند، خدایا صحت و سلامت دارم و خیلی‌ها ندارند، خدایا این غذا را برای من تهیه کردی که خیلی‌ها ندارند و با بیان این نعمت از خدا تشکر کند که با این تفکر و شکر کردن این غذای جسم را که می‌خورید، نوش جانتان می‌شود و روح هم از این غذا استفاده می‌کند.

نعمت عظیم ولایت امیرالمومنین (ع) و امام زمان (عج)

نویسنده تفسیر هدایت، نعمت ولایت را از اعظم نعمت‌ها بر شمرد و گفت: کسی که ولایت علی بن ابی طالب (ع) را دارد و امام زمان (عج) را قبول دارد، بداند که این کم نعمتی نیست، این نعمت ولایت را به هر کسی نداده اند و نمی‌دهند. اینجور نیست هر کس دلش بخواهد هر نعمتی را بگیرد، اینها یک نعمت‌هایی خدا دادی است که پدرها و مادرهای ما زحماتی که کشیدند و دعاهایی که کردند و نان حلالی که داشتند، دست به دست هم داده اند که نتیجه آن ما مؤمن و ایمان به خدا و اهل بیت (ع) پیدا کردیم.

حالا این نعمت را نباید شکر کرد؟! نمی گویم زبانی بگویید شکرلله، بلکه می گویم این نعمت را احساس کنید و قدر بدانید.

وی ادامه داد: وظیفه ما در برابر نعمت‌ها این است که این نعمت را نگه دارید. مثلاً نعمت عافیت و سلامتی چقدر نعمت بزرگی است. از حضرت می پرسد من شب ۲۳ را درک کردم و بهترین دعا چیست که از خدا بخواهم؟ حضرت فرمود: از خدا عافیت بخواه. میلیون‌ها نعمت جمع می‌شود و اسم آن عافیت است، عافیت چشم و گوش و دهان نیست، بلکه باید سراسر وجود شما باید منظم و سالم باشد تا بگویند شما در عافیت هستید که اگر یکی از اینها کم شود، عافیت بهم می‌ریزد.

این استاد برجسته حوزوی با اشاره به شکر روزانه پیامبر (ص) گفت: پیامبر اکرم محمد مصطفی (ص) در هر روزی ۳۶۰ مرتبه شکر می‌کردند. گفتند ۳۶۰ رگ در بدن انسان است که اگر یکی از این رگ‌ها نزند و بهم بریزد، دیگر انسان عافیت ندارد. حالا این یک مثال است که حضرت فرمودند و از اینها بیشتر است. ما سعی می‌کنیم عافیت را نگه داریم؛ اولاً در آنکه خدا گفته به کار می‌بندیم قرآن می‌خوانیم زیبایی‌های طبیعت را می‌بینیم و شکر خدا را می‌کنیم و این چشم خیلی می‌تواند ثواب برای شما جمع کند.

نگاهی به سیره پیامبر (ص) در شاکر بودن

آیت الله مدرسی با توصیه به مطالعه سیره و زندگی نبی اکرم (ص) بیان کرد: ما باید سیره پیامبر (ص) را بخوانیم و بدانیم چگونه پیامبر شب‌ها می‌خوابیدند و شب را به صبح می‌رساندند. حضرت اول شب که نماز تمام می‌شد به منزل می‌آمدند و بعد از نماز عشاء مقداری در منزل مکث می‌کردند، اگر غذا می‌آوردند می‌خوردند و بعد می‌رفتند و می‌خوابیدند و زنان پیامبر (ص) می‌گفتند: هیچ وقت حضرت نگفتند این غذا شور یا تلخ است، بلکه همیشه شاکر بودند.

وی گفت: وقتی می‌خوابیدند، در بالای سرشان یک مقدار آب و مسواک می‌گذاشتند. ثلث اول شب که تمام می‌شد، بلند می‌شدند و اول با آن مسواک که بالای سرشان بود، مسواک می‌زدند و بعد با آن آب، وضو می‌گرفتند و بعد ظاهراً بیرون از حجره می‌رفتند و یک نگاهی به آسمان‌ها می‌کردند، می‌گفتند خدایا این ستارگان و کهکشان‌ها را بیهوده نیافریدی! بعد آیات اواخر سوره آل عمران را می‌خواند: «رَبَّنَا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ؛ رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ؛ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَی رُسُلِکَ وَلَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ»؛ این سه چهار آیه را می‌خواندند که همه اش عرفان و تجلی خدا بود.

منبع: مهر

1981

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها