اگر از کسی متنفر هستید بخوانید

اگر از کسی متنفر هستید و هیچگونه عشقی نسبت به او ندارید بهتر است که این مطلب را بخوانید تا بدانید تنفر با روح انسان چه می کند.

اگر از کسی متنفر هستید بخوانید

متنفر شدن از کسی به این معناست که دیگر از آن انسان به عنوان یک انسان درست یاد نمی کنید و هیچ عشق و علاقه ای نسبت به او در ذهن خود ندارید اما متنفر شدن از عشقبسیار بدتر از متنفر شدن از کسی است که هیچ ربطی به شخصیت و شما ندارد عشق کسی است که باید او را دوست داشت و پای به پای او به هرکجای زندگی رفت و در صورت تنفر از او به هیچ هدفی در زندگی با او نمی توان دست یافت . متنفر شدن از عشق را بخوانید.

مقابله با متنفر شدن از عشق

متنفر شدن از آدمها مطمئناً خیلی آسان‌تر از بخشیدن کسانی است که به شما بدی کرده‌اند .نمی‌خواهیم بگوییم که بخشش چیزی است که باید راحت آن را خرج کنید. بخشش همه اراده شما را می‌گیرد و در روند آن مجبور خواهید شد بخشی از آنکه هستید را هم بدهید.بسیاری از متخصصین ادعا می‌کنند که برای گذشتن از آسیبی که کسی به شما می‌زند،

باید تمایل به بخشیدن آن فرد داشته باشید.بااینکه گفتن این سخت نیست اما در واقعیت آنقدرها هم که تصور می‌کنید آسان نیست.برای خیلی‌ها ممکن است سال‌ها طول بکشد تا بتوانند کسی را ببخشند، مخصوصاً در مواردی که فرد متوجه آسیب جدی شده باشد.و البته کسانی هم هستند که هیچوقت کسانی که به آنها صدمه می‌رسانند را نمی‌بخشند.پس چرا بخشیدن کسانی که به شما بدی کرده‌اند تا این اندازه مهم است؟ دلایل مختلفی برای آن وجود دارد.

مهمترین این دلایل این است که وقتی احساس نفرت را درون خود نگه می‌دارید، رنج خودتان را بیشتر می‌کنید. همچنین حق گذشتن از اتفاقات و شاد بودن دوباره را از خود می‌گیرید.وقتی کیسه نامرئی تنفر را با خود حمل می‌کنیم، به آرامی بخشی از آنچه که هستید را ویران می‌کنید و به کسی که از او متنفر هستید اجازه می‌دهید روی شما کنترل پیدا کند.درآخر این احساس تنفر شما را سوزانده و تخریب فاجعه‌باری در زندگی و روابطتان ایجاد می‌کند.

بهترین راهکار برای متنفر شدن از عشق

اگر می‌خواهید تاثیری که بر زندگی شما داشته‌اند را از میان بردارید، باید راهی برای بخشیدن آن فرد پیدا کنید.نکته آن این است که چطور باید این کار را بکنید؟ آیا باید ملاقاتی رودررو برای صحبت کردن درمورد آنچه برایتان اتفاق افتاده با آن فرد داشته باشید و به او بگویید که او را بخشیده‌اید؟

به این بستگی دارد که خودتان فکر می‌کنید چه روشی برایتان بهتر است.یک پاسخ قطعی برای همه اتفاقات وجود ندارد و نمی‌توان استانداردی خاص تعیین کرد. بخشش می‌تواند آسیب‌هایی به دنبال داشته باشد.اگر درمورد شما هم همینطور است، پس هنوز برای آن آمادگی ندارید.البته بخشش راه‌های دیگری هم دارد.یکی از روش‌هایی که آسیب کمتری به دنبال خواهد داشت این است که نامه‌ای برای آن فرد بنویسید و کارهایی که آن فرد در حق شما کرده را با مقدار جزئیاتی که می‌خواهید شرح دهید.

حتماً نامه را بازخوانی کنید تا مطمئن شوید که چیزی که می‌خواستید بیان کنید کاملاً در آن وجود داشته باشد.هر جزئیات دیگری که می‌خواهید را به آن اضافه کنید و البته این را هم قید بکنید که آن فرد را بخاطر کارهای بدی که در حقتان کرده است،

بخشیده‌اید.مرحله بعدی خیلی مهم است.اینکه آن نامه را برای آن فرد بفرستید یا خیلی راحت آن را بعنوان نشانه‌ای از بخشیدن آن فرد، از بین ببرید.برای خیلی‌ها بهتر است که آن نامه را جایی چال کنند یا حتی آن را بسوزانند.بخشیدن آدمها یکی از سخت‌ترین کارهایی است که از عهده انسانها برمی‌آید. به هیچ وجه نباید برای آن عجله کرد یا آن را آسان گرفت؛ بخشیدن آدم‌ها یک کاتالیزور خوب برای جلو رفتن در زندگی است.

عشق و تنفر معمولاً کاملاً متضاد همدیگر قلمداد می‌شوند؛ در این مورد، نمی‌توان بدون درگیر شدن در تناقض منطقی درمورد تنفر از کسی که دوست داریم صحبت کنیم. دو بحث کلی در این زمینه ایجاد می‌شود. اول اینکه عشق مقیاس بسیار وسیعتری نسبت به تنفر دارد زیرا به ویژگی‌های بسیار بیشتری از آن چیز اشاره می‌کند. درنتیجه، در تنفر آن چیز اصولاً عامل بدی است اما در عشق آن چیز هم خوب و هم جذاب است. دوم اینکه، هر احساس انواع مختلفی دارد (و انواع عشق بسیار بیشتر از نفرت هستند) و هر نوع نمی‌تواند متضاد دقیق انواع مختلف احساس دیگر باشند.

عشق و نفرت تجربیاتی متضاد نیستند، بلکه تجربیاتی متفاوت‌اند: در بعضی جنبه‌ها شبیه به هم و از بعضی جنبه‌ها با هم تفاوت دارند. بنابراین وقتی کسی رابطه خود را رابطه‌ایعشقی-نفرتی می‌نامد، ممکن است به ویژگی‌های مختلف هرکدام از این تجربیات اشاره داشته باشند.

سختی که درنتیجه احساس کردن عشق و نفرت نسبت به فردمقابل ایجاد می‌شود، نه فقط در یک زمان خاص بلکه در طول زمان، مثل سختی برخورد با یک ناهنجاری احساسی شدید است. بااینکه داشتن احساسات مختلط لزوماً سردرگم‌کننده نیست، اما داشتن احساسات مختلفی که هر دو شدید باشند مثل عشق و نفرت نسبت به یک نفر خاص، از نظر روانشناختی ناسازگار است.

1980

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها