چگونه خلق و خوی‌مان را بهتر کنیم؟

در این مقاله می‌خواهیم بدانیم زمانی که عاملی بیرونی حال‌مان را بد می‌کند، برای تغییر حال‌مان چه کارهایی می‌توانیم انجام بدهیم. همچنین قصد داریم یاد بگیریم که چطور حال‌ خودمان را خوب کنیم.

چگونه خلق و خوی‌مان را بهتر کنیم؟

چگونه حال بدمان را مدیریت کنیم؟

تا حالا به این موضوع توجه کرده‌اید که هرچندوقت یکبار پیش می‌آید که حال روحی خوبی نداشته باشید؟ اگر بخواهید این زمان‌ها را ثبت کنید احتمالا به چنین فهرستی می‌رسید:

وقتی شب را خوب نخوابیده‌ام؛
وقتی آب‌وهوا نامساعد است؛
وقتی ساعت‌ها در ترافیک مانده‌ام؛
وقتی همکارم آدم جالبی نباشد؛
وقتی به من بی‌احترامی می‌کنند.

اتفاقات بد همواره درحالِ رخ‌دادن هستند و اوضاع همیشه آن‌گونه که ما می‌خواهیم پیش نمی‌رود. حتی پولدارترین و سالم‌ترین و خوشحال‌ترین افراد هم اتفاقاتی را تجربه می‌کنند که برایشان آزاردهنده‌ است. برای بهبود هر شرایطی، ابتدا نیاز داریم نسبت به آن شرایط آگاه باشیم. پس اگر می‌خواهیم حال بد خود را مدیریت کنیم، باید به مشکل‌مان آگاه باشیم.

مشکل اصلی رخ دادن اتفاقات بد نیست، بلکه این است که بدانیم نباید از چیزهایی که موجب حال‌ بدمان می‌شود، اجتناب کنیم. زیرا آنچه به‌ ما آسیب می‌زند، نه خود آن اتفاق بلکه واکنش ما به آن اتفاق است.

فراموش نکنید که هیجانات منفی می‌توانند مفید باشند. آنچه مشکل‌ساز می‌شود تجربهٔ هیجانات نیست، بلکه ماندن طولانی‌مدت در آن حالت منفی است. کاری که باید انجام بدهید تا این حال را کنترل کنید، پیدا کردن عواملی است که موجب آن می‌شود. برای این کار، کافی است دفتری تهیه کنید و همهٔ حس‌وحالی را که طی دو هفتهٔ آینده تجربه می‌کنید یادداشت کنید.

به‌خاطر داشته باشید، قصد ما از انجام این تمرین، اجتناب از تجربهٔ حال بد نیست. فقط قصد داریم آگاهی خود را افزایش دهیم. زیرا تنها راهی که به ما کمک می‌کند تا از غرق شدن در هیجانات منفی نجات پیدا کنیم، افزایش آگاهی‌مان نسبت به آن است. پس از اینکه آگاهی‌تان را نسبت به آنچه حال‌تان را بد می‌کند، افزایش دادید باید روی گام بعدی متمرکز شوید.

گام بعدی این است که یاد بگیرید غرایز اولیه‌تان را دنبال نکنید. گاهی اوقات ممکن است پیام‌های تندی از دوستان یا اطرافیان‌مان دریافت کنیم. از آنجاکه واکنش اولیهٔ ما، همیشه واکنشی هیجانی است بهتر است قبل از پاسخ چند لحظه صبر کنید و تمام جوانب را در نظر بگیرید.

فرض کنید با دوست‌تان دچار مشکل شدید. چیزی که به‌نظر اتفاق می‌افتد این است: وقتی من عصبانی ‌شوم، او مأیوس می‌شود و مادامی که عصبانی هستم نمی‌تواند با من صحبت کند. پس کار درست این است که خودم را کنترل کنم و به هیجاناتم اجازه ندهم روابطم را خراب کنند. اگر روابط‌تان برای‌تان ارزشمندند بهتر است تند صحبت نکنید، حتی اگر با این کار آرام می‌شوید.

مدیریت خلق و خو کار آسانی نیست؛ مهارتی است که بدون تلاش به‌دست نمی‌آید. اما اگر به خودتان زمان بدهید و آن را تمرین کنید، بر آنچه روی خلق و خوی‌تان تأثیر می‌گذارد کنترل زیادی به‌دست می‌آ‌ورید.

بهترین کاری که می‌توانید هنگام وقوع اتفاق بد انجام دهید، تصور کردن چیزهای خوب است. باید کاری کنید تا میزان سروتونین مغزتان افزایش پیدا کند. برای خود هدف تعیین کنید که بیش از ۱۰ دقیقه در حال بد باقی نمانید.

تسلیم نشوید

هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که تاکنون حال بدی نداشته است. زندگی پیش‌بینی‌ناپذیر است و شرایط معمولا طوری رقم می‌خورند که ذهنیت منفی را افزایش دهند. اما آنچه باعث تفاوت افراد مثبت و منفی می‌شود این است که افراد مثبت در حال بد و منفی باقی نمی‌مانند و همواره تلاش می‌کنند راهی برای رهایی بیابند.

زندگی کوتاه‌تر از آن است که غرق در بدبختی باشیم و لذت نبریم. پس تا زمانی که زنده هستید و زندگی می‌کنید سعی کنید حال‌تان خوب باشد.

منبع: چطور

1980

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها