ملزومات رونق تولید چیست؟

رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامگذاری سال‌های اخیر توجه ویژه‌ای به تولید محصولات داخلی داشته‌اند و امسال نیز به عنوان سال رونق تولید از سوی ایشان نامگذاری شده است.

ملزومات رونق تولید چیست؟

در این رابطه با دکتر عبدالمحمد کاشیان؛ عضو هیات علمی دانشگاه سمنان گفت و گو کردیم؛‌

به نظر شما علت نامگذاری سال 98 به رونق تولید چیست؟

شعار رونق تولید، در واقع جامع شعار سال‌های گذشته است. به عبارتی سال 1398 علاوه بر سال رونق تولید، سال حمایت از کار و سرمایه ایرانی، سال حمایت از کالای ایرانی، سال تولید و اشتغال، اقدام و عمل، همدلی و همزبانی دولت و ملت است و در شرایط فعلی رونق تولید پیشران موفقیت جریان بزرگتری یعنی اقتصاد مقاومتی است.

چرا علی رغم ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و سخنرانی‌های مکرر مقامات اجرایی و وعده‌های متعدد دولت در مورد رونق اقتصادی، چنین اتفاقی نیفتاده و وضعیت کشور اینچنین است؟

جدای از بی‌توجهی به اصلاحات ساختاری و نهادی در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد وضعیت امروز کشور حاصل تفکری است که وزن مسائل خارجی در حل مشکلات کشور را بیش از حد بزرگ کرده و اشتباه استراتژیک این جریان، گره زدن مسائل اقتصادی کشور به مسائل سیاست خارجی بود در حالی که وزن مسائل خارجی در حل مشکلات اقتصادی کشور هر چند مهم اما در حدی نبود که تصمیم‌گیری فعالان اقتصادی خصوصا در کسب و کارهای متوسط و کوچک و انتظارات آنان که نقش مهمی در اقتصاد دارد، به آن گره بخورد. همین موضوع سبب شده است که کنش‌ها و واکنش‌های طرف‌های خارجی بلافاصله آثار خود را در بازارهای اقتصادی نشان می‌دهد و همین موضوع سبب از بین رفتن ثبات در بازارهای اقتصادی و افزایش ریسک سیاسی و البته اقتصادی شده است. البته معقول‌ترین رفتار در چنین شرایطی کم‌اهمیت جلوه دادن رفتارهای طرف‌های خارجی و پر اهمیت جلوه دادن نقش سرمایه‌های داخلی در رونق تولید و پیشرفت اقتصادی است تا زمینه را برای تصمیم‌های بزرگتر فراهم کرد و البته باید به این موضوع اعتقاد داشت.

درسی از تاریخ؛‌ تجارت با اروپا یعنی صادرات مواد خام و واردات مصنوعات و نه تکنولوژی از آنها

تسنیم: با توجه به اهمیت روابط خارجی و نقش اقتصاد باز در رونق تولید، آیا این موضوع به معنای پرداختن صرف به داخل و بی‌توجهی به مسائل خارجی است؟

پاسخ قطعا منفی است. اینکه نباید از اهمیت اقتصاد باز در پیشرفت اقتصادی غافل بود نکته درستی است، اما این موضوع مستلزم چرخش در دیپلماسی اقتصادی است. تجریه تاریخی کشور نشان داده است که هر گاه اقتصاد ایران به سمت اروپایی‌ها و حتی توسعه یافته‌های شرق آسیا رفته است، عمدتا صادرکننده مواد خام به آنان و واردکننده مصنوعات داخلی آنان بوده‌ایم و این در حالی است که در خصوص کشورهای منطقه عمدتا صادرکننده کالاهای داخلی بوده ایم. شرایط ما در منطقه غرب آسیا و خصوصا پیوندهای فرهنگی و ایدئولوژیک و جمعیت قریب به 600 میلیون کشورهای منطقه به گونه‌ای است که فرصت بسیار خوبی برای بازارهای هدف صادراتی کشور فراهم آورده است و این موضوع یکی از راهبردهای اساسی برای رونق تولید در کشور است. مشکل اساسی بخش مهمی از تولیدکنندگان نه تامین مالی بلکه در بازاریابی و فروش محصولات است که دیپلماسی صحیح اقتصادی راه را برای این موضوع هموار می‌سازد.

اقداماتی چون سفر اخیر رئیس جمهور به عراق که با توجه به حذف روادید به نظر آینده‌ای روشن برای تجارت ایران و عراق باز کرد؛‌ نظر شما در این رابطه چیست؟

این سفر هر چند دیر اما بسیار امید بخش بود و دستاوردهای بسیار زیادی به همراه داشت که ثمرات آن حتما به رونق تولید منجر خواهد شد و این دست سفرها می‌بایست با شدت بیشتری ادامه یابد. حذف هزینه ویزای عراق جدای از تسهیل سفر برای فعالان اقتصادی، سبب گسترش توریسم در انواع آن خواهد شد و این موضوع تاثیر بسیار زیادی در گسترش روابط اقتصادی خواهد داشت. ضمن اینکه این توافق به مثابه دوبرابر کردن یارانه بیش از2 میلیون زائر ایرانی به کربلای معلی است که تاثیر بسیار خوبی در سطح رفاهی جامعه نیز دارد.

خلاصه این بخش کلامتان این بود که برای رونق تولید باید به دنبال دیپلماسی اقتصادی برای یافتن بازار منطقه بود راهبردی که دولت پس از 6 سال و با شکست جریان غربگرا در برجام برگزید نظر شما در این رابطه چیست؟

هرچند تفکر غرب‌گرا در کشور بعد از آشکار شدن ضعف راهبردی خود تلاش دارند که مسیر خود را از دولت جدا کنند تا دولت را مقصر اصلی نشان دهند و در ماه‌‌های اخیر با همه خدم و حشم خود سکوت کرده و یا در مسند منتقد نشسته‌اند، اما واقعیت این است که این جریان می‌بایست به اشتباهات خود و نقش خود در وضعیت فعلی اقرار کند و مسئولین نیز می‌بایست با درس گرفتن از گذشته به جای چشم امید داشتن به مرحمت! طرف های خارجی، به اصلاحات ساختاری و سیاستی اقتصاد کشور بپردازند. حداقل در 7 سال اخیر آسیب‌های بسیار جدی به اقتصاد کشور وارد شده است که منشا اصلی آن خوش‌بینی مفرط به طرف های خارجی یا عدم اتحاد در میان مسئولین داخلی و در بسیاری از مواقع فاصله گرفتن از سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بوده است. امروز می‌بایست با تمام توان تفکری در مقابل تفکر غرب‌زده ایستاد و با خشوع و خضوع از سیاست‌ها و برنامه‌های صحیح دولت حمایت کرد و البته نقدهای منصفانه و دلسوزانه را بیان کرد.

بعد از برجام ضعف تفکری که گشایش و رفاه اقتصادی را به مثابه کالایی می‌دانست که باید از غرب وارد شود به خوبی مشخص شدکه تفکری شکست خورده است؛‌برخی از طرفدارن این تفکر مسأله شکست سیاستهای اقتصاد لیبرال را به جریان سیاسی حاکم در آمریکا ارتباط می دهند در صورتی که در زمان قبل از جریان حاکم در آمریکا نیز گشایش آنچنانی حاصل نشد یا حداقل حاضر نشد زیر بار قرارداد و تعهد محکمی برود که امکان زیر پا گذاشتن آن برای جریان رقیب وجود نداشته باشد همانند آن تعهدی که برای طرف ایرانی روی داد که هیچ گروهی نمی توانست آن را زیر پا بگذارد؛‌ با این وجود آیا باز هم می‌بایست در مقابل این تفکر ایستاد و این جریان برای آینده حرفی برای گفتن دارد؟

اینکه در انتخابات بعدی ریاست جمهوری آمریکا، تغییراتی ایجاد شود ، محتمل است مثلا فرض کنید ترامپ رای نیاورد، بدون تردید جریان غرب‌گرا مجددا به بهانه تغییرات در آمریکا مساله مذاکرات را به موضوع روز کشور تبدیل خواهند کرد و دوباره موضوعاتی مانند برجام را اولویت اصلی کشور قلمداد خواهند کرد. به همین دلیل می‌بایست با رفتار عقلانی وزن مناسبی برای مسائل خارجی در نظر گرفت و آن را برای مردم به درستی تبیین کرد و اجازه نداد که کشور در کش و قوس‌های سیاسی طرف‌های خارجی، دچار نوسانات شود و ثبات از بین رود. این موضوع مشروط به رفتار منتقدانه در برابر تفکر غرب زده و تبیین صحیح برای مردم است.

شگفت آور بودن بی برنامگی دولت در سهمیه بندی بنرین سال 98

اولویت های کشور برای تحقق رونق اقتصادی چیست؟

رونق تولید مساله‌ای است که هم نیاز به سیاست‌های بلندمدت و هم میان مدت و هم کوتاه مدت دارد و الزاما نمی‌تواند در یک سال به همه اهداف رسید. همانطوری که عرض شد وضعیت اقتصادی کشور نیاز به اصلاحات جدی و ساختاری دارد و هرچه زمان می‌گذرد بر پیچیدگی موضوع افزوده می‌شود. اصلاح وضعیت بانک‌ها و نظام تامین مالی درکشور همراه با تعمیق بازار سرمایه، نظام توزیع، شبکه گمرکی و قاچاق کالا، نظام مالیاتی، خصوصی سازی اقتصاد و کاهش نقش دولت و نیز بهبود فضای کسب و کار همگی از این دست مسائل هستند که باید همگام با هم پیش روند. در کنار همه این مسائل چند مساله اساسی است که نیاز به توجه بیشتری دارد.

اولین مساله اصلاح نظام ارزی کشور است. نظام ارزی کشور در وضعیتی قرار دارد که جدای از رانت‌های فروانی که از تفاوت قیمت ارز ایجاد کرده است، به مثابه فنری است که در حال فشرده شدن است و اگر مورد توجه قرار نگیرد دیری نخواهد پایید که مجددا اقتصاد را دچار شک ارزی خواهد کرد. از طرفی امکان افزایش یک‌باره نرخ ارز وجود ندارد. لذا در وهله اول پیشنهاد می‌شود که ضمن کاهش آثار روانی تصمیم‌گیری طرف‌های خارجی در بازار، از یک نظام ارزی خزنده که در آن نرخ ارز با یک افزایش تدریجی همراه است، استفاده شود تا حداقل بعد از یک دوره 10 ساله نرخ ارز دولتی به نرخ ارز بازاری نزدیک شود. در این میان مدیریت تقاضای ارز دولتی و مبارزه جدی با رانتخواری نیز یک اولویت اساسی است.

مساله دوم که خطر جدی برای اقتصاد کشور ایجاد کرده است، نظام یارانه‌های کشور است. کم‌توجهی به قانون هدفمندی یارانه‌ها همزمان با افزایش هزینه تولید حامل‌های انرژی و کاهش ارزش پول داخلی اقتصاد را به وضعیتی شبیه به قبل هدفمندی یارانه‌ها نزدیک کرده است. افزایش قاچاق، مصرف بی‌رویه سوخت و حامل‌های انرژی در کنار یارانه زیادی که دولت پرداخت می‌کند؛ بازگشت به قبل از هدفمندی یارانه‌ها و حتی شرایطی بدتر از آن است. اینکه در سال 1398 هیچ برنامه‌ای برای سهمیه بندی بنزین مطرح نشد نیز از عجائب است. این موضع نیز چنانچه مورد توجه قرار نگیرد؛ منجر به آسیب‌های زیادی برای کشور و نیز منجر به ناکارایی در مصرف حامل های انرژی خواهد شد.

مساله سوم نیز موضوعات مربوط به تحریم‌هاست که احتمالا در سال جاری با شدت بیشتری مورد توجه آمریکا و به یقین همراهی طرف های اروپایی قرار خواهد گرفت. اتخاذ سیاست‌هایی که هزینه تحریم‌ها را حداقل نماید، نیز ضروری به نظر می‌رسد. گسترش پیمان های دوجانه پولی، ایجاد پول های رمزپایه و روش‌هایی برای دور زدن تحریم و ایجاد ممناع مشترک بیشتر با کشورهای منطقه همگی برخی از پیشنهادات در این زمینه است.

منبع: تسنیم

728

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها