« زن آقا» داستان سفر زن و شوهری طلبه

کتاب « زن آقا» نوشته زهرا کاردانی که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

« زن آقا» داستان سفر زن و شوهری طلبه

طراوت بهاری آرامشی سرشار از عشق با خود به همراه دارد که می تواند ساعاتی خوش را برای علاقه مندان به کتاب فراهم کند. کتابخوان ها ایامنوروز را فرصتی مغتنم برای مطالعه کتاب های مورد علاقه خود شمارده و خود را به نوشیدن فنجانی چای با طعم کتاب دعوت می کنند. در این خبر باشگاه خبرنگاران جوان شما را با کتاب « زن آقا» آشنا می کند.

کتاب « زن آقا»
کتاب « زن آقا» نوشته زهرا کاردانی که توسط انتشارات سوره مهر در سال 1397 و در 140 صفحه و با قیمت 18 هزار تومان به چاپ رسیده است. این کتاب خاطرات سفر، حضور و زندگی با یک طلبه جوان که برای اولین بار به سفر تبلیغی رفته است. زن و شوهری طلبه همراه با فرزندانشان برای ایام ماه مبارک رمضان به نقطه ای در جنوب ایران سفر می کنند. در این سفر علاوه بر مهربانی و مهمان نوازی مردم تجربه و اتفاقاتی برایشان رقم می خورد که به پخته شدن آن‌ها کمک می کند.

در بخشی از کتاب می خوانیم:

ظهر بود. قبل از نماز در زدند. پیرزن آبله رویی بود. گیس‌های حنا بسته‌اش را از وسط باز کرده بود. جثه درشتی داشت. چادرش را به گردن بسته و یک آفتابه روی دوش گرفته بود. فهمیدن حرف هایش از بقیه راحت تر بود. واضح و کم لهجه صحبت می‌کرد. جلوی در می‌خواست دستم را ببوسد که اجازه ندادم. اخم هایش را کشید توی هم و گفت حتما توی گوش سیدعلی باد رفته یا بهش بو خورده و یک سری تشخیص‌هایی که ازش سر در نمی‌آوردم. آفتابه را داد دستم و گفت: «این کریشکه! بچه را می‌بری حمام. خوب سر و بدنش رو می‌شوری. آخرِ کار این آفتابه رو می ریزی روی تمام بدنش. فهمیدی؟» اسمش چقدر هندی بود. و هند چقدر به جادو و اینجور خرافات نزدیک. لابد یک جوری آن محلول به جادو و جنبل مرتبط بود. توی آفتابه را نگاه کردم. آبِ سیاهی لب پَر می‌زد. بوی عجیب و تلخی داشت. ترکیب پودر بال مگس با استخوان مارمولک آفریقایی و خون پشه!؟ تصورش هم چندش آور بود.

منبع: باشگاه خبرنگاران

1696

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها