اقشار توانمندتر هزینه‌های بیشتر پرداخت کنند

در چند ماه اخیر با افزایش قیمت در تمامی زوایای معیشتی مواجه بودیم، قیمت مسکن، اجاره خانه، مواد غذایی، امکانات درمانی و در کل همه چیز افزایش یافت و باعث محدود شدن فعالیت‌های زندگی در همه ابعاد شد.

اقشار توانمندتر هزینه‌های بیشتر پرداخت کنند

به گزارش خبر فوری ، مردم کمتر گوشت خوردند، خانه‌های خود را کوچکتر و در مناطق پایین‌تر شهر انتخاب کردند، از تفریحات کاستند و هر کاری که می‌توانستند کردند تا خرج‌های زندگی را پایین آورند. با این حال زندگی خرج‌هایی دارد که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت، یکی از آنها نیاز به انتقال افراد در سطح شهر است.

هرچند یکی از روش‌های محدود کردن هزینه‌ها به‌صورت کاهش استفاده از تاکسی و ماشین کرایه ای نمایان شد، مردم در نهایت باید از اتوبوس و مترو برای رسیدن به نقطه مورد نظر استفاده کنند. این در حالی است که خبرهایی درباره افزایش بهای خدمات شهری به گوش می‌رسد.

اواسط اسفند 97 یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران در ارتباط با تصمیم شورای شهر تهران درباره افزایش 20‌درصدی خدمات شهری در سال 98 گفت: چاره‌ای جز افزایش بهای خدمات نداشتیم. سیدمحمودمیرلوحی پیش از این گفته بود هزینه واقعی بلیت مترو 10‌هزار تومان است، اما با کار کارشناسی که با شهرداری تهران صورت گرفته قیمت واقعی بلیت مترو 11‌هزار تومان تعیین شده است.اینها در حالی است که افزایش دستمزد کارمندان برای سال آینده 20‌درصد در نظر گرفته شده است، افزایشی که در صورت عملی شدن پاسخگوی نیازهای مردم نیست.

با این وجود مردم در سال آینده ممکن است با افزایش بهای خدمات شهری مواجه شوند. یک جامعه‌شناس شهری دراینباره به «آرمان» می‌گوید: افزایش هزینه خدمات شهری جدای از باقی هزینه‌های جاری کشور نیست. زمانی که همه چیز گران می‌شود، اصولا هزینه‌های خدمات شهری هم افزایش پیدا می‌کند، اما اینکه افزایش بهای خدمات چه تاثیری بر زندگی مردم دارد؟ افشین خاکی با بیان اینکه مهم‌ترین نکته این است که این خدمات شهری نباید به شکل یکنواخت افزیش پیدا کند، ادامه می‌دهد: برخی از خدمات شهری مختص گروه‌های پایین دست جامعه است و تبعات تغییر در آنها بیشتر شامل حال این طبقه از جامعه می‌شود.

خدماتی که امروزه ارائه می‌شود و هزینه ای که برای آنها دریافت می‌شود شاید برای خانواده‌هایی که در قسمت‌های بالای شهر تهران زندگی می‌کنند ناچیز باشد و اصلا به چنین مسائلی توجه نکنند، اما برای مردمی که در قسمت‌های حاشیه‌ای و پایین شهر زندگی می‌کنند، اهمیت زیادی خواهد داشت.

خاکی با بیان اینکه خدمات شهری را می‌توانیم به نوعی در راستای مالیات شهری بدانیم، توضیح می‌دهد: چون اینها منبع درآمد مدیریت شهری است و مدیریت شهری با دریافت عوارض این خدمات فعالیت می‌کند. باید مقداری دقت کنیم که شهر متعلق به شهروندانی است که آنها هم حقوقی دارند. ما سیستم نظام‌مندی نداریم که خدمات شهری با نیازهای جامعه متناسب باشد؛ مثلا در شهری مانند تهران افرادی که در محدوده‌های توسعه یافته‌تر شهر هستند از خدمات شهری با کیفیت بهتری استفاده می‌کنند و باید هزینه بیشتری بپردازند.

این جامعه‌شناس شهری با اشاره به اینکه ممکن است درآمد شهرداری از مناطق شمال شهر تهران نسبت به جنوب بیشتر باشد، می‌گوید: اینها بیشتر در درآمدهای ناپایدار شهری جای می‌‎گیرد مانند عوارض، تراکم و دریافت پروانه‌های نوسازی. در مقابل درآمد بالاتری که شهرداری کسب می‌کند خدمات بهتری هم ارائه می‌کنند، اما شما شاهد این مساله هستید که افزایش خدمات شهری برای تمام نقاط شهر یکسان است.

اینها باید تناسبی داشته باشد یعنی می‌توانیم روی خدماتی که مختص اقشار فرودست جامعه است آن نرخ را تعدیل کنیم و در عوض برای اقشار توانمندتر و افرادی که از منابع اقتصادی بیشتری برخوردارند در زمینه خدمات شهری هم هزینه‌های بیشتری دریافت شود. به گفته این جامعه‌شناس شهری سیاست‌ها باید پلکانی و متناسب با درآمد باشد و وزنی باشد یعنی افرادی که از طبقات بالا خدمات شهری لوکستری دریافت می‌کنند، عوارض بیشتری هم پرداخت کنند.

او ادامه می‌دهد: خدماتی که به بخش پایین‌تر جامعه پراخت می‌شود باید ارزان‌تر باشد در مساله یارانه ‌ها هم این بحث را می‌بینیم همواره شاهد این بودیم که بحث قطع شدن یارانه‌ها برای دهک‌های بالا مطرح شد، اما می‌بینیم که تمام جامعه در یک سطح از این یارانه‌ها دریافت می‌کنند در حالی که این منصفانه نیست.

در حالی امروز خبر از افزایش بهای خدمات شهری عنوان شده است که ادعای ثابت‌بودن قیمت‌ها از سال 95 مطرح می‌شود اما شهروندانی که هر روز از وسائل نقلیه عمومی استفاده می‌کنند، شاهد افزایش بهای این خدمات در سال 97 بودند. سارا یکی از کارمندانی است که هر روز برای رفت و آمد از خانه به محل کار و عکس آن از مترو استفاده می‌کند، او می‌گوید: اگر هزینه مترو افزایش یابد هم مجبورم از همین وسیله استفاده کنم چون فاصله خانه تا محل کارم به اندازه‌ای نیست که بتوانم مسیر را پیاده طی کنم، همچنین مترو در ترافیک تهران گرفتار نمی‌شود. اما امیدوارم با این درآمدهایی که داریم و خرج‌های زندگی، مسئولان بتوانند کاری کنند که هزینه روزانه ما بیشتر از این بالا نرود.

خاکی توضیح می‌دهد: ما این بی‌ثباتی‌ها را در دوره‌های تکرار‌شونده می‌بینیم. برای مثال همین مساله را در قیمت خودرو و مسکن شاهد هستیم. در عرض یکسال 200 تا 300‌درصد افزایش قیمت داشتیم که نشان‌دهنده بی‌ثباتی است. اگر خود را با کشورهای توسعه یافته مقایسه کنیم، ما شاهد چنین افزایشی در کشورهای توسعه یافته نیستیم با نرخ ثابت و مشخصی که همواره با نرخ رشد تورم متناسب است.

اما کشورهای هم رده ما که ثباتی ندارند هم دچار چنین نوساناتی هستند مگر اینکه در کشورهای منطقه به‌عنوان سوبسید چیزی پرداخت شود. این جامعه‌شناس شهری با اشاره به اینکه در مناطقی از کشورهای اسکاندیناوی که به‌دلیل سیاست‌هایی در راستای حفظ محیط زیست و پایداری شهری، خدمات شهری با کمترین هزینه ارائه می‌شود، می‌گوید: چنین سیاستی در این کشورها اتخاذ شده است تا با سیاست تشویقی از مترو بیشتر استفاده شود و همچنین مسیرهای مناسبی برای دوچرخه ساخته می‌شود در اصل از یک سری هزینه‌ها کاسته می‌شود و در راه دیگر از آنها استفاده می‌شود در هر صورت نظام متعادلی دارند و هدفمند کار می‌کنند.

سیاستگذاری‌های ما در حد نوسانات است یا پشتوانه لازم و کافی را بدست نمی‌آورد و در حد حرف باقی می‌ماند. می‌بینیم که نوساناتی اتفاق می‌افتد. به گفته خاکی در خیلی از موارد دیدیم جای اینکه نرخ عوارض با شیب ملایم سالانه‌ای متناسب با نرخ تورم افزایش داشته باشد، یکباره رشد چندصددرصدی داشت که نشان‌دهنده این است که ما در این زمینه ثبات لازم را نداریم.

روند افزایش بهای خدمات شهری به‌صورتی است که بیشتر فشار روی طبقه کم درآمد که مجبور به استفاده از وسایل نقلیه عمومی هستند وارد می‌شود. درحالی که همین طبقه از افزایش 20‌درصدی افزایش حقوق هم سود کمتری می‌برند، چرا که میزان حقوق پایه این گروه پایین است و افزایش 20‌درصدی حقوق برای آنها، معنای چندانی نخواهد داشت. خاکی با بیان اینکه نتیجه اتفاق‌هایی مانند افزایش بهای خدمات شهری را در بخش‌های دیگر دیدیم، توضیح می‌دهد: با افزایش بهای مسکنی که در تهران اتفاق افتاد ریزش طبقاتی داشتیم برای مثال طبقه متوسط سکوت و به بخش‌های پایین‌تر شهر تهران مهاجرت کرد و از نظر کیفیت زندگی و مسکنی که داشته افت کردند. افرادی که در مناطق پایین‌تر تهران زندگی می‌کردند، مجبور شده‌اند به شهرک‌های اطراف تهران مهاجرت کنند و از تهران بیرون روند.

این جامعه‌شناس شهری ادامه می‌دهد: خیلی از افراد طبقه پایین دسترسی‌شان را به امکانات شهری در مرکز شهر و امکانات کاری را از دست می‌دهند و این روند باعث می‌شود افرادی وارد چرخه فقر شوند. این روند ممکن است پروسه طولانی مدتی را طی کند و نه اینکه از فردا افراد به‌دلیل گران شدن مترو فقیر شوند اما در مجموع می‌بینیم دسترسی افراد به یکسری از منابع، آموزشی، کاری، درمانی و خدمات مختلف شهری کمتر و محدودتر خواهد شد و توانمندی آنها کاهش پیدا می‌کند که منجر به فربه‌تر شدن طبقات فرودست جامعه می‌شود.

برنامه‌ریزان مدیریت شهری باید در این زمینه کار کنند. مهدی در یک شرکت خصوصی کار می‌کند، به‌دلیل اینکه محل شرکت در محدوده ترافیک شهر است از بی.آر.تی برای جابجایی استفاده می‌کند. همسر مهدی هنرمند است و به‌صورت پروژه‌ای کار می‌کند برای همین حقوق ماهانه مهدی اهمیت زیادی در خانه دارد. وقتی با او درباره افزایش بهای خدمات شهری صحبت می‌کنم، می‌گوید: اگر قرار باشد برای اتوبوس سوار شدن آن هم با این شلوغی و امکانات هزینه بیشتری از ما بگیرند، ترجیح می‌دهم برای خودروی شخصی‌ام طرح ترافیک بگیرم و با آن جابه‌جا شوم. اگر قرار است ما در زندگی شهری آلودگی کمتری تولید کنیم، دولت هم باید به ما کمک کند.

منبع: روزنامه آرمان

28

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها