حضرت زهرا (س) الگوی امام زمان(عج) بودند/صدیقهی طاهره مطیع محض ولایت
زمانی که تاریخ اسلام را بررسی میکنیم، نکات عجیبی از ولایت پذیری محض حضرت زهرا (س) از امام علی (ع) میبینیم.
زمانی که به دنبال نخستین انسانهای ولایت مدار بگردیم و ورق به ورق تاریخ صدر اسلام را مطالعه کنیم، به نامی آشنا برخورد میکنیم. نامی که تمامی خصایص خالی از ناپاکی رسول اکرم (ص) را به دوش میکشید و پس از شهادت پدر، پشتوانهی قرص و محکم، ولی زمانش یعنی امیر المومنین (ع) بود.
پیش از اینکه برای امیر المومنین (ع) در مقام همسر باشد، در مقام ولایت پذیر بود. سیرهی عملی صدیقه طاهره (س) به طور کامل نمایانگر این موضوع است. هر چند حد فاصل میان شهادت خاتم الانبیاء (ص) و شهادت حضرت زهرا (س) بسیار کم بود، اما این فرصت ۷۵ یا ۹۵ روزِ حتی اگر ۷۵ یا ۹۵ سال هم بود، تمامی کنش و واکنشهای بی بی دو عالم (س) برای بقای اسلام و امر ولایت، تغییری نمیکرد. در سورهی انعامآیه ۱۲۴ آمده است: ««اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه؛ خدا داناتر است که رسالت خویش را در کجا قرار دهد.» شاید کسی که حق کلام الله مجید را تمام و کمال انجام داده است، حضرت زهرا (س) است.
مشخص نیست که چرا ولایت مداری حضرت زهرا (س) در لا به لای زندگی پر از عشق و مصیبتهای حقیقتا دردناک ایشان گم شده است. ولایت مداری که شاید نیاز همهی انسانها در طول تاریخ است و باید به اندازهی مصائب دردناک و حتی بیش از آن بیان شود. نکتهی دیگر تلاش حضرت زهرا (س) برای اشاعهی فرهنگ ولایت مداری بود. روایتی جالب این موضوع را به دنبال کنندگان تاریخ اسلام، اثبات میکند.
«محمود بن لبید» میگوید: پس از رحلت پیامبر (ص)، حضرت زهرا (س) را در کنار قبر حضرت حمزه در احد، در حال عزاداری و گریه مشاهده کردم. فرصت را غنیمت شمرده، پرسیدم: ... بانوی من! چرا امام علی (ع) سکوت کرد و حق خود را نگرفت؟ حضرت زهرا (س) پاسخ دادند، رسول خدا (ص) فرمودند، «مَثَلُ الْاِمَامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ اِذْ تُؤْتَی وَلَا تَأْتِی؛ مثل امام مانند کعبه است؛ مردم باید در اطراف آن طواف کنند، نه آنکه کعبه دور مردم طواف نماید.» (بحارالانوار، ج. ۳۶، ص۳۵۳)
حضرت در جواب بهانهجویان اینگونه میفرمود: «فَمَا جَعَلَ اللهُ لِاَحَدٍ بَعْدَ غَدِیرٍ خُمٍّ مِنْ حُجَّةٍ وَلَا عُذْرٍ؛ خداوند پس از غدیر خم، برای هیچکس عذر و بهانهای باقی نگذاشته است.» (نهج الحیاة، ص۵۲، حدیث ۱)
آن حضرت در خطبهای به این سؤال که «چرا عدهای از امیرالمؤمنین (ع) اعراض نمودند؟» پاسخ دادند: «این عده اعراض نکردند، مگر به خاطر شمشیر او که سران مشرکین را درو کرد و به اینکه او نسبت به مرگ بیاعتنا بود و در جنگ آنچنان پیش میرفت که دشمنان را میگرفت، میکشت و برای رضای خدا خشم میگرفت.» (بحارالانوار، ج. ۴۳، ص. ۱۶۰)
حمایت فاطمه (س) هرگز به نقل حدیث و روایت درباره شخصیت والاى على (ع) و تکیه کردن بر امامت و جانشینى او خلاصه نمىشد، بلکه فاطمه (س) همراه امام خود به مجالس انصار مىرفت تا شاید آنان را از خواب غفلت بیدار کرده و به یاری علی (ع) بشتابند و حق ایشان را بازستاند.
ابن قتیبه دینوری مورخ بزرگ مىنویسد: «على (ع) فاطمه (س) را سوار بر مرکب مىکرد و همراه خود شبانه به مجالس انصار مىبرد تا به دفاع از حق على (ع) پرداخته و از آنان یارى بطلبد.» (الامامه والسیاسه، ج. ۱، ص. ۹۱.)
در روایت آمده که حضرت زهرا (س) همراه همسر و فرزندانش شبانه به در خانههای مهاجرین و انصار میآمد و میگفت: «ای مهاجرین و انصار! به یاری خدا بشتابید. من دختر پیامبر شما هستم و شما با آن حضرت بیعت کردهاید که از او و فرزندانش مثل خود و فرزندانتان دفاع کنید، بنابراین بر تعهدات خود عمل نمایید.» (عوالم، ج. ۱۱، ص. ۶۰۰)
در خصوص خصایص گمگشتهی حضرت فاطمه (س) با حجت الاسلام و المسلمین سید جلال موسویان کارشناس مذهبی و پژوهشگر دینیگفتگو کردیم. وی به خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،گفت: قرآن کریم راه دستیابی انسان به هدایت را الگوبرداری از رسول خدا میداند. در آیه ۲۱ سوره احزاب آمده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا قطعا براى شما در [اقتدا به]رسول خدا سرمشقى نیکوست، براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مى کند.»
این کارشناس مذهبی با اشاره به الگو گیری ائمه اطهار (ع)، بیان کرد: خود اهل بیت (ع) نیز از پیامبر اکرم (ص) و حضرت زهرا (س) الگو میگرفتند. امام زمان (عج) در حدیثی فرمودند که الگوی من صدیقهی طاهره (س) است. وقتی این سخن حضرت مهدی (عج) را کنار آیهی مذکور میگذاریم، متوجه میشویم که چیزی در شخصیت حضرت زهرا (س) وجود دارد که ایشان الگوی امام زمان (عج) شده اند. آنچه که در سیرهی حضرت فاطمه (س) وجود دارد و کمتر به آن پرداخته شده است، موضوع ولایت مداری است. ایشان به مقام تسلیم رسیده بودند که الگوی حضرت حجت (عج) شدند.
حجت الاسلام و المسلمین موسویان دربارهی ولایت پذیری حضرت زهرا (س) ادامه داد: ما در زندگی هایمان باید از ولایت پذیری حضرت فاطمه (س) الگو بگیریم. این الگو گرفتن نیاز مهم امروز جامعهی ماست. در دنیای امروز انسان فقط به حرف دلش گوش میکند، در حالی که این موضوع، خلاف چیزی است که در زندگی ائمه اطهار (ع) وجود داشته است. زمانی که رسول خدا (ص) زنده بود، حضرت زهرا (س) فقط به حرف پدر گوش میکردند. زمانی هم که حضرت محمد (ص) از دنیا رفتند، مطیع دستور امام علی (ع) بودند.
این پژوهشگر دینی در ادامه روایتی از ماجرای آمدن دو تن از صحابه به خانهی امیر المومنین (ع) نقل کرد و گفت: پس از آن که رسول خدا (ص) از دنیا رفتند و ماجرای کسالت شدید حضرت زهرا (س) پیش آمد، دو تن از صحابه برای عیادت از دختر رسول اکرم (ص) به خانهی ایشان و امیر المومنین (ع) آمدند. حضرت علی (ع) در خصوص چگونگی پذیرایی صحابه از حضرت زهرا (س) سوال کردند؛ حضرت زهرا به امام علی (ع) گفتند: «این جا خانهی شماست. شما مختار هستید، هر کاری که مایلید انجام دهید و من هم کنیز شما هستم.» حضرت زهرا اینگونهتسلیم مقام ولایت بودند، اما این موضوعات را ما کمتر بیان میکنیم.
حجت الاسلام و المسلمین موسویان در پایان اضافه کرد: امیر المومنین پیش از اینکه در مقام همسر، حضرت زهرا (س) باشند، در مقام ولایت بودند. حضرت فاطمه (س) هم به این موضوع توجه داشتند. هر چند امیر المومنین (ع) به وظایف همسر بودنشان از جمله، فرزند داری و کمک به خانواده و محبت به همسر، عمل میکردند، اما ولایت موضوع مهمتری بود. وقتی کسی از امام علی (ع) خواست که اسلام را توصیف کنند، حضرت امیر (ع) فرمودند: «اسلام را به گونهای توصیف میکنم که تا به حال کسی اینگونه توصیف نکرده باشد. اسلام یعنی اینکه انسان در برابر خدا تسلیم و آیینهی تمام نمای الهی باشند.» حضرت زهرا (س) اینگونه بودند.
منبع: باشگاه خبرنگاران
1981
به سر دبیری پایگاه خبر فوری / دوشنبه 01/11/1397 --- آیا دفاع علمی از دین و مذهب متولی وفا دار دلسوزی دارد؟؟؟!!! --- آی کاش بجای حذف اتقادهای منطقی برخاسته از قرآن و عقل در باره طرز دین داری ناهنجار آمیخته با من در آوردیهای بشری که اکثریت مردم دچار آن هستند چنانچه نقد منطقی موجه تری به این انتقادها وجود دارد این نقد را در کنار انتقادها مخالف منتشر می ساختید تا مردم دین دار فهیم خرد گرا بتوانند سره از نا سره ی طرز دین داری را تشخیص دهند و به گمراهی که عاقبت اخروی شوم برگشت ناپذیر با خود دارد دچار نگردند. مشخص نیست چرا دین شناسان نخبه ی جامعه که غالبا با وجوهات شرعی مردم مؤمن به آموزش خدا پسندانه و عالمانه ی دین و به پاسخگویی قرآنی – علمی به شبهه های مطرح علیه دین و مذهب موظفند از ورود عالمانه با دلایل قطعی انکار ناپذیر به عرصه ی حیاتی پاسخگویی علنی در این زمینه استنکاف می ورزند و مردم متدین را در مقابل این انتقادها و شبهات بی سلاح رها می کنند؟؟؟!!! چرا باید دین و مذهب روز به روز ، با سکوت و مدارای دین شناسان نخبه ، با انبوه من در آوردیهای تخیلات بشری بیشتر آمیخته شوند و دین شناسان بجای آشکار کردن علم خود با بیان و ترویج حقایق قرآنی و عقلی در دفاع عالمانه از دین و مذهب سکوت و خاموشی را پیشه کنند و عرصه را به روی دین فروشان مروج من در آوردیهای متضاد با قرآن و عقل فراخ باز بگذارند؟؟؟!!! چرا باید انتقاد خداپسندانه ی بحق از من در آوردیهای دین زدای ناهمگن و ناهماهنگ با شناختهای فرهنگ دین داری قرآنی ، توسط جاهلان و غافلان و مغرضان با ترفندهای دین فروشان شیاد و با دغل بازی با سکوت و مدارای دین شناسان نخبه عنوان وارونه ی انتقاد از مذهب حق تشیع و دشمنی با اهل بیت را به خود بگیرد؟؟؟!!! آیا رضایت خداوند توانای آگاه به همه چیز برای دین شناسان اولویت دارد یا رضایت عوام ناتوان ناآگاه به همه چیز اولویت دین شناسان است؟؟؟!!!