پیروزمندانه‌ترین تساوی تاریخ فوتبال ایران در 8 آذر 76

روزی که 60 میلیون ایرانی روی هوا بودند /خاطره‌بازی با حماسی‌ترین روز فوتبال ایران

تیم ملی ایران در هشت آذر 76 موفق شد در ملبورن استرالیای پرستاره را شکست دهد و به جام جهانی صعود کند.

روزی که 60 میلیون ایرانی روی هوا بودند /خاطره‌بازی با حماسی‌ترین روز فوتبال ایران

امیرمحمد سلیمانی: اول آذر ۱۳۷۶؛ تری ونه بلز، سرمربی تیم ملی استرالیا پس از آن‌که فهمیده بود به مصاف قدرتمندترین تیم آسیا می رود، حرف های عجیبی زده بود. این که ایران کشوری خطرناک است و مردمش تروریست هستند؛ حرف هایی که بوی بی سوادی می داد. او حتی برای افزودن آتش جنگش با ایرانی ها، به همراه تیمش آب معدنی آورده بود. چون در حرف هایش گفته بود در ایران آب آشامیدنی وجود ندارد.

بازی نخست پلی آف آسیا - اقیانوسیه در تهران آغاز می شد. پیرلوییجی پیرتتو سوت آغازی بازی را نواخت تا در رقابتی حیاتی با حضور ۱۲۸ هزار تماشاگر ایرانی، استرالیایی ها زودتر به گل برسند. گل هری کیول در خانه حریف، مردان زمین کانگورو را هوایی کرد. آن ها در رویاهایشان می دیدند که پس از ۲۴ سال دوباره به جام جهانی صعود می کنند. اما خداداد عزیزی اجازه نداد استرالیایی ها یک نیمه هم پیروزِ آزادی باشند. او در دقیقه چهل، سانتر دیدنی مهدی مهدوی کیا را درون گل قرار داد تا ایران روحیه باخته اش را برگرداند. بازی در نیمه دوم با همان نتیجه ۱-۱ به اتمام رسید تا همه چیز به ملبورن کشیده شود.

هشتم آذر ۱۳۷۶؛ استرالیایی ها استادیومی نداشتند که صد هزار تماشاگر را گرد هم بیاورد. در نتیجه در مجهزترین ورزشگاه آن روزهایشان با ۸۰ هزار نفر فریاد می کشیدند. کریکت گراند ملبورن، نشان داد چرا استرالیایی ها با وجود فرهنگ و زبانی اروپایی-آمریکایی هنوز به هیچ قاره ای به اندازه آسیا شباهت ندارند. آن ها پیش از آغاز دیداری که شاید بزرگترین حسرت فوتبالی‌شان را رقم می زد، سرود ملی ایران را مسخره کردند.
جو استادیوم ملبورن تاثیر زیادی روی مردان ویرا گذاشته بود. هری کیول دوباره دروازه تیم ملی ایران را گشود، در دقیقه ۳۲ و روی پاس ویدمار. نیزه های چهل تکه استرالیایی ها هیچ فرصتی برای نفوذ به ایران نمی داد و مهاجمان یکی از طلایی ترین نسل های فوتبال ایران در ۴۵ دقیقه نخست تنها یک موقعیت نصفه و نیمه داشتند. اما سپاه احمدرضا عابدزاده و سربازانش هم چون رزم‌آورانی که هیچ چیز برای از دست دادن نداشته باشند، می جنگیدند. واکنش های بی نظیر عابدزاده تیم ملی ایران را در ملبورن نگه داشته بود و شاید اگر محمد خاکپور و مهدی پاشازاده نبودند، تیم ملی ایران در همان نیمه نخست آرزوی صعود به جام جهانی را فراموش کرده بود. اما نیمه نخست در نهایت با پیروزی استرالیایی ها به پایان رسید. نتیجه ای که رقیب ایران را راهی جام جهانی می کرد.


پانزده دقیقه در تفکر یک سرنوشت نامعلوم گذشت تا تیم ملی ایران دوباره به زمین مسابقه بازگردد. تنها سه دقیقه از حضور دوباره هم تیمی های خداداد عزیزی در زمین استرالیا می گذشت که آئورلیو ویدمار ضربه ای دیگر به دروازه تیم ملی ایران زد. حالا ایران دو گل عقب بود و جز با تساوی بازی، راهی برای صعود به جام جهانی نداشت. اما برای نتیجه گرفتن، گاهی هم باید به بیگانه امیدوار بود. بیمار اسکیزوفرنی معروف استرالیایی ها، پیتر هور به داخل زمین دوید و تور دروازه ایران را پاره کرد. نفوذ این استرالیایی به زمین دشمن، بر خلاف صحنه های هیجان انگیز قبلی چندان برای میزبان جالب نبود و بازی را ده دقیقه متقوف کرد. یازده مرد درمانده ایرانی در میان انبوهی از استرالیایی ها، به جنون رسیدند. خداداد عزیزی و ابراهیم تهامی توپ را ربودند و به کریم باقری رساندند. او با ضربه ای استادانه دروازه مارک بوسنیچ را باز کرد تا آغازی باشد بر نخستین بیت یک حماسه بی پایان. شاگردان والدیر ویرا ترس را رها کردند. سرمربی برزیلی آن روز های ایران درباره آن بازی می گوید: «من فقط روی نیمکت نشستم و دعا می‌کردم».

در آستانه دقیقه نود؛ خداداد عزیزی که منتظر دقایق زیاد تلف شده بود، توپ را از علی دایی تحویل و در موقیت تک به تک قرار گرفت. ضربه بغل پای او، یک ملت را غمگین کرد. جواد خیابانی، چند صد متر دورتر از زمین بازی، فریاد می کشید: «باز هم روی زمین! باز هم روی زمین!» مردان سرزمین پارس که تا چند ثانیه پیش ناامید ترین نمایندگان یک ملت بودند، حالا از شادی بی پایانشان سر از پا نمی شناختند. ساندرو پل، قاضی بازی که باید طرف میزبان را می گرفت، هشت دقیقه وقت اضافه را اعلام کرد. اما چه چیزی می تواند امید را از مردان عاشق برباید؟ آن تیم ملی دوست داشتنی، جنگید و ادامه داد تا در پایان هشت دقیقه هم برنده باشد. ایرانی ها با قانون گل زده در خانه حریف به عنوان آخرین تیم ملی راهی فرانسه شدند. اما شاید این صعود، چیزی از قهرمانی در جهان کم نداشت. حالا ۲۱ سال از آن شب تاریخی می گذرد. لذتی تا ابد ماندگار که شیرینی اش، هنوز لا به لای دویدن های خداداد عزیزی حس می شود. تجربه ای شگرف از زیباترین ورزش جهان برای یکی از ده ها ملتی که فوتبال، یکی از مهم ترین ارکان زندگی‌شان است. آن مساوی، شاید پیروزمندانه ترین تساوی تاریخ فوتبال ایران باشد. حماسه ای که برای تکرارش به چیزی فراتر از یک جادو نیاز است؛ حماسه ملبورن.

منبع: خبر فوری

31

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها