در نشست نقد و بررسی کتاب حاجی خودتی مطرح شد؛

علی طهماسبی: ما در برابر پرسش‌های بزرگ، پاسخ‌های حقیر می‌گذاریم/ راحت‌تریم با ایمانِ سنگ‌شده زندگی کنیم، نه با تردید/ در هیچ کجای قرآن بیت الله الحرام نیامده است

یک پژوهشگر دینی معتقد است: ما در زندگی برای پاسخ به پرسش‌های بزرگ، پاسخ‌های حقیر می‌گذاریم و این یکی از بزرگ ترین فاجعه‌ها به ویژه در مضامین دینی و اسطوره ای است.

علی طهماسبی: ما در برابر پرسش‌های بزرگ، پاسخ‌های حقیر می‌گذاریم/ راحت‌تریم با ایمانِ سنگ‌شده زندگی کنیم، نه با تردید/ در هیچ کجای قرآن بیت الله الحرام نیامده است

به گزارش خبر فوری ، نشست نقد و بررسی کتاب "حاجی خودتی" اثر حسن محدثی که کتابی انتقادی با نگارش طنز است در محل خبرگزاری ایکنا برگزار شد.

حسن محدثی در این نشست درباره سبکی که انتخاب کرده، گفت: در مناسک حج تصمیم گرفتم خاطرات خود را بنویسم، همان زمان شروع به یادداشت برداری کردم. پس از آن، کتاب را چند بار نوشتم اما اثر خود را نپسندیده و آن را پاره کردم. در سالها تجربه وبلاگ نویسی و تلگرام نویسی سبک نگارشم عوض شد. 10 سال تجربه کسب کردم تا سبک دیگری از نگارش را تمرین کنم و آن زمان به این نتیجه رسیدم که می‌توانم بنویسم.

نویسنده کتاب حاجی خودتی تشریح کرد: در دوره ای به سر می‌بریم که بسیاری از مخاطبان حوصله خواندن متنی درباره دین ندارند. بر اساس تجربه خود می‌گویم که با نوعی واکنش در برابر موضوعات دینی مواجه هستیم. از همین رو من شیوه نگارش طنز را انتخاب کردم تا مخاطب من بتواند متن را با شادی و لذت بخواند و لابه لای چنین نگارشی بتوانم حرف‌های جدی خود را بگویم.

او گفت: عموما دینداران از تجربه‌های خود چیزی نمی‌نویسند و بسیاری از ابعاد تجربه‌های دینی ناگفته می‌ماند.

محدثی اشاره کرد: موضوع دیگری که مدنظرم بود تقدس زدایی از فرهنگ دینی است. اکنون اگر حرفی از دین حرف زده می‌شود، با تقدس آمیخته است و فرهنگ دینی نقد نمی‌شود. حتی آل احمد که او را جامعه شناس می‌دانم فرهنگ دینی مسلمانان را نقد نمی‌کند. من تلاش کردم این فرهنگ دینی را نقد کنم.

نویسنده کتاب تاکید کرد: من نگاه اسلام گرایانه دارم و در کار خود تلاش کردم نگاه دینی را وارد کنم. نگاه دینی اصلاح گرایانه و نگاه نقادانه دانه‌های تسبیح این کتاب را به هم وصل می‌کند.

در ادامه جلسه، علی طهماسبی، پژوهشگر دینی اظهار کرد: این کتابی نثر صمیمی و ساده دارد که مخاطب را با خودش همراه می‌کند. از کلمات قلمبه ای که برخی برای اظهار فضل استفاده می‌کنند خالی است. اما گاهی از ایهام‌هایی برخوردار است، مثلا در جایی می‌گوید این نگاه اسطوره‌ای در شیعه است. من از خود پرسیدم چرا عبارت خرافه را نیاورد؟ چراکه عبارت اسطوره محل مناقشه است. اسطوره را نمی‌توان معادل افسانه دانست.

او توضیح داد: ایهام به این معناست که عبارت، ذهن را متوجه معنای خاصی می‌کند ولی وقتی بیشتر دقت می‌کنی ذهن را به معنای دیگری سوق می‌دهد. شاید عمدی در استفاده از عبارت اسطوره بوده که هر دو طرف بتواند این عبارت را هضم کنند.

نویسنده کتاب حج گفت: نکته دیگر نقد رفتار حاجیان به ویژه آفریقایی‌هاست که پابرهنه راه می‌روند، در پس این انتقاد آرزوی رفتار متمدنانه است. محدثی سپس به این موضوع می‌پردازد که چرا شیعیان از این مناسک دلخورند.

طهماسبی اظهار کرد: در این کتاب در برخی موارد موضوعات معنایی مطرح می‌شود. در نوشته‌های عین القضات همدانی به شیطان می‌گوید: جوانمردا که تو بودی که خلعت ان علیه لعنتی پوشیدی که گویی تحلیل آقای محدثی، تحلیلی همانند است.

او تاکید کرد: موضوع دیگر در کتاب، اهمیت زندگی در تردید است. زندگی در تردید با همه مشقت‌هایی که دارد بسیار بیشتر اهمیت دارد نسبت به زندگی با ایمان سنگ شده. این بخش برای من اهمیت زیادی داشت. ما در زندگی برای پاسخ به پرسش‌های بزرگ، پاسخ‌های حقیر می‌گذاریم و این یکی از بزرگ ترین فاجعه‌ها به ویژه در مضامین دینی و اسطوره ای است.

طهماسبی با اشاره به اینکه برخی مثلا درباره دوگانه خدا و شیطان برخی پاسخ حقیری می‌گذارند، توضیح داد: زندگی در تردید، امر مهمی است. کشتی گرفتن با پرسش‌های بزرگ آدم را قوی تر می‌کند، آدم را به پرسش‌های بزرگ می‌رساند. وقتی تو هر شب با خدا کشتی می‌گیری و زمین می‌خوری بسیار بهتر است از اینکه ایمان سنگ شده داشته باشی.

طهماسبی سپس درباره تغییر ارزشی مفهوم حاجی توضیحاتی را ارائه کرد: در کتاب آمده طبق برخی پژوهش‌ها لفظ حاجی در طول 40سال اخیر از بار معنایی مثبت به بار معنای منفی تبدیل شده است. این را من هم تجربه کرده ام. وقتی به حج رفتم به خودم لعنت فرستادم که دوباره با این مردم به حج بیایم. حال سوال این است که آیا فقط در جمهوری اسلامی چنین روندی طی شده است یا در تجربه‌های تاریخی حکومت‌های تند این امر تکرار شده است؟

او اظهار کرد: در قرآن کلمه بیت الحرام آمده است در هیچ کجای قرآن بیت الله الحرام نیامده است. حال بیت چه معنایی دارد؟ بیت با مسکن فرق دارد. بیت محل اجتماع فامیل است. مثلا در آیین یهود بیت دین داشتیم که جایی بود که مردم در آنجا جمع می‌شدند و اگر تظلمی به آنها رفته است واگویه می‌کردند. یا بیت عتیق داریم. عتیق یعنی آزاد شده، یعنی خانه ای که در آنجا همه آزادند و کسی حق ندارد به کسی دستور بدهد، یعنی خانه ای که در آن شاه و گدا برابر می‌نشینند.

طهماسبی در ادامه روایت تاریخی ارائه کرد و گفت: بنی امیه خیلی حواسشان به حرمت‌های کعبه نبود. سه واقعه بزرگ کل بنی امیه را بی اعتبار کرد. بعدا بنی عباس آمدند و گفتند که می‌خواهند عدالت را برقرار کنند. منصور، دومین خلیفه حرم کعبه را گسترش می‌دهد؛ در این زمان نام بیت الحرام به بیت الله الحرام تبدیل می‌شود و کلمه امیرالمونین تبدیل به خلیفه الله می‌شود. انها کلمه "الله" را مفت خرج می‌کردند؛ آن هم نامی از خدا که برای انسان قابل تجربه نیست. به تدریج خدای همه جهانیان، تبدیل به خدای یک قوم خاص شد که این قوم، امپراطوری ملت اسلامی را در دست دارد. خدای این امپراطوری باید همه را بترساند که با قسم‌هایش مردم را به جهنم تهدید کنند. متصوفه‌هایی در آن زمان بودند که هر شب از خوف خدا تا صبح گریه می‌کردند.

او افزود: در زمان هارون الرشید مسیر رفتن به حج، آباد شد و سفره‌های بزرگی در راه حج برگزار می‌شد. همان زمان بود که شاعر عرب سروده بود که ای کاش ظلم بنی امیه برمی‌گشت. در این زمان خدا هر کاری دوست دارد می‌کند و به کسی هم پاسخگو نیست، خلیفه اش هم همینطور است او هم می‌تواند از این رانت استفاده کند.

او سپس روایت بیهقی از علی بن عیسی بن ماهان را شرح داده و می‌گوید: بیهقی روایت می‌کند علی بن عیسی بن ماهان، والی، تمامی خراسان را بسوخت و بکند و هدیه ای برای خلیفه فرستاد؛ همان خلیفه ای که سفره‌ها برای حج برگزارمی‌کرد. درست زمانی که او در خراسان والی است بایزید بین 10 تا 15 سال دارد.بایزید در خراسان بزرگ می‌دید که چطور وطنش را غارت می‌کنند و برای خلیفه می‌برند. برای این است که وقتی موذن می‌گوید الله اکبر، بایزید می‌گوید انا اکبر منه! این سخن کفرآمیز را توضیح نداند اما اگر تاریخ را بخوانید متوجه می‌شوید ماجرا چه بوده است.

او با تاکید بر اینکه ما از تاریخ خود بی خبریم و نمی‌دانیم چه اتفاقاتی افتاده است. ما می‌گوییم ابوالحسن خرقانی اما نمی‌دانیم از چه بزرگی حرف می‌زنیم، ادامه داد: بعد از بایزید کسی که این راه را پیش می‌گیرد حلاج است با این تفاوت که بایزید در خراسان است و دست خلیفه به او نمی‌رسید و حلاج در بغداد بود. طبری که همان زمان زنده بود در تاریخ طبری نوشته است اتهام حلاج این بود که گفته به جای حج، 30 فقیر را اطعام کنید.

این دین پژوه گفت: در همان زمان‌ها ابو سعید می‌گوید یحیی ماورالنهری به خراسان می‌آید به استقبالش بروید. ابوسعید از او می‌پرسد کجا می‌روی می‌گوید به حج می‌روم. ابوسعید حرفی نمی‌زند و یحیی به حج می‌رود و بعد از یک سال برمی‌گردد و می‌گوید: "رفتیم و دیدیم و شنیدیم و یار آنجا، نه!" ابوسعید تکان می‌خورد. از او می‌خواهد از نو بگوید. بنابراین درست است که در نوشته‌های تاریخی خودمان درباره حاجی‌ها نفرتی نداریم. اما این روایت‌های می‌گوید چه نفرتی بوده است.

در ادامه این نشست، محمود نجاتی حسینی سخن را در دست گرفت. این استاد فلسفه سیاسی گفت: برای نقد، آشنایی با هنر نقد لازم است و تاکنون از نقد هر کتابی طفره رفتم. اما وقتی موضوع حج بود دست و دلم شل شد. من حج نرفتم و چون این تجربه زیسته را ندارم می‌توانم بهتر نقد کنم.

عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی ادامه داد: نتیجه ای که ناصر خسرو قرن‌ها پیش رسیده است محدثی عزیز در قرن بیست و یک رسیده است و در کتاب، دوست فرضی اش به او می‌گوید: تو حج نکردی! محدثی در بخشی از کتاب شریعتی است و در بخش بیشتری از کتاب تبدیل به جلال آل احمد شده است.

نجاتی حسینی گفت: 400 سفرنامه حجی وجود دارد که عمده آنها چاپ شده است. اینها هم تنبیه نامه، هم تنبه نامه، هم تذکر نامه، هم تجربه نامه و... است.در حاجی خودتی گاهی تجربه حاجی و هم نقد آن گفته می‌شود و جاهایی مثل جلال به سیاست عرب‌ها گیر داده می‌شود. آل احمد درباره سیاست صحبت زیادی ندارد اما محدثی جسارت زیادی دارد و با آزاد اندیشی به خود جسارت نقد می‌دهد. این آزاد اندیشی نشان از شیعه علوی بودن دارد.

او اظهار کرد: این متن پرسشی را بر می‌انگیزد چرا سفرنامه‌های حج ما خواسته یا ناخواسته حج پرهیزی را تقویت می‌کند. چه خواننده متخصص باشد و چه عام، باشد متوجه این می‌شود که خواندن این کتاب حج رفتن را ترغیب می‌کند. کتاب حاجی خودتی نوعی سکولاریسم را تقویت می‌کند و این امر جای نگرانی دارند. این زحمتی که کشیدند معنویت را تقویت نمی‌کند. با خواندن کتاب شریعتی من ترغیب شدم به حج بروم اما با کتاب محدثی ترغیب نشدم.

محمدباقر تاج الدین، نویسنده و پژوهشگر سخنران بعدی این نشست بود. او گفت: این کتاب فرهنگ دینی ایرانیان در حج را مورد نقد جامعه شناسانه قرار داده است. برای من آداب و رسوم عرب‌ها بسیار جذاب بود اما فکر می‌کنم موضوعات مهم در کتاب به صورت شتابزده مطرح شده است و موضوعات بازتر می‌شد.

تاج الدین تاکید کرد: جایی در کتاب موضوع امر قدسی مطرح می‌شود اما خوب بود که صفحاتی به امر عرفی و جهل مقدس اختصاص می‌دادند. موضوع عوامزدگی در کتاب مطرح شده است و اهمیت بسیاری دارد. ما متخصصان بسیاری در کشور داریم که عوامزده هستند.

18

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها