خشن‌ترین و مهم ترین کودتاهای تاریخ را بشناسید/ از کودتای خشن در سودان تا کودتای مالی با پانزده هزار کشته

کودتای مالی با 15هزار کشته، کودتای سودان با 300هزار کشته و آواره، در کنار کودتای شیلی و چکسلواکی خشن ترین و خونین ترین کودتاهای تاریخ بوده اند.

خشن‌ترین و مهم ترین کودتاهای تاریخ را بشناسید/ از کودتای خشن در سودان تا کودتای مالی با پانزده هزار کشته

کودتا سرنگونی ناگهانی و خشن دولت وقت توسط گروهی کوچک است. پیش نیاز اصلی یک کودتا کنترل تمام یا بخشی از نیروهای مسلح است. برخلاف انقلاب که معمولاً توسط عده زیادی از مردم که برای تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به وقوع می پیوندد. کودتا تغییر در قدرت از بالااست که صرفاً به جابجایی شخصیت‌های سیاسی حاکمیت می انجامد.

در طول تاریخ، کودتاهای بسیاری در سراسر دنیا رخ داده است. برخی از این کودتاها نرم و بی‌خونریزی بوده اند و برخی دیگر بسیار خشن بوده اند به طوری که منجر به قتل عام بسیاری از انسانها شده است.

به مناسبت فرا رسیدن 28 مرداد و سالروز کودتای آمریکا علیه دولت مصدق به بررسی برخی از مهم ترین کودتاهای جهان در طول تاریخ پرداخته ایم.

کودتای نظامی مشهور به انقلاب باشکوه در سال 1688

بسیاری انقلاب باشکوه را به این علت که بدون درگیری به پیروزی رسید با عناوینی چون انقلاب بدون خونریزی یا انقلاب 1688 و انقلاب آرام می‌نامند. بر اساس این انقلاب و با توافقی که صورت گرفت حکومت جمهوری، جایگزین نظام پادشاهی شد. با این حال، نباید فراموش کرد که این کودتا پس از پیروزی منجر به کشتار بسیاری در انگلستان و خارج آن شد.

وقتی پادشاه جیمز دوم توسط اتحادیه نمایندگان پارلمان و نیز به وسیله یک ارتش مهاجم تحت رهبری ویلیام سرنگون شد، ویلیام سوم به تخت سلطنت نشست. این اتفاق یکی از مهمترین کودتای نظامی در تاریخ است و علاوه بر کشتار وسیع به سه جنگ عمده در ایرلند و دو درگیری قابل توجه در انگلستان منجر شد.

کودتای هجدهم برومر در سال 1799

کودتای 18 برومر (۹ نوامبر) سال 1799 ناپلئون بناپارت را به عنوان قدرت اول فرانسه به روی کار آورد. خیلی از مورخین این کودتا را پایان انقلاب فرانسه میدانند.

این کودتا را نقطه ی پایانی بر انقلاب فرانسه و آغاز حکومت فردی ناپلئون بناپارت می دانند. در سال 1799 دولت انقلاب با مشکلات پرشمار اقتصادی و نظامی روبرو بود. خطر کودتای هواداران سلطنت و ژاکوبن های نو افزایش یافته بود. امانوئل ژوزف سیس، یکی از اعضای هیئت رییسه ی دولت انقلاب، اعلام کرد که فرانسه به «شمشیر برنده ای» نیازمند است. او خواهان مرد قدرتمندی بود که ولو با قهر، نظام جمهوری را در فرانسه تثبیت کند.

بازگشت ناپلئون از مصر، چنین امکانی را فراهم ساخت. در هجدهم برومر سال ۱۷۹۹ مجلس ملی به بهانه ی کودتای ژاکوبن های نو، به قصر سن کلود در حومه ی پاریس نقل مکان کرد. مخالفان ناپلئون از هیئت رییسه کنار گذاشته شدند و امنیت پاریس به ناپلئون و سپاه او محول شد.

در تاریخ نوزدهم برومر، دولت انقلاب عملا بدون رهبری بود. اعضای هیئت رییسه یا بازداشت یا برکنار شده بودند. سربازان ناپلئون قصر سن کلود را محاصره کردند. نمایندگان مجلس ملی با تغییر قانون اساسی و تفویض قدرت به ناپلئون مخالف بودند. سخنرانی ناپلئون در برابر نمایندگان شورای پانصدنفره با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» ناموفق ماند.

لویی بناپارت، برادر ناپلئون که عضو شورای رهبری هیئت پانصد نفره بود، به یاری او آمد و به سربازان اطلاع داد که ناپلئون به مرگ تهدید شده است. سربازان وارد قصر شدند و نمایندگان را بیرون راندند. سرانجام زیر فشار نظامیان، شماری از نمایندگان با تغییر قانون اساسی موافقت کردند. دولتی موقت به رهبری سه کنسول تشکیل شد که ناپلئون نیز جزو آنان بود. بعدها با تغییرات تازه ای که در قانون اساسی ایجاد شد، ناپلئون بناپارت به کنسول اول تبدیل شد و سرانجام توانست حکومت فردی خود را تحمیل کند.

کودتا و قیام ووچانگ در سال 1911

قیام ووچانگ قیامی بود که مقدمهٔ انقلاب شین‌های محسوب می‌شود و به سقوط دودمان چینگ، دو هزار سال حکومت امپراتوری در چین و روی کار آمدن جمهوری چین ختم شد. این قیام از نارضایتی مردم در مورد وضعیت کنترل یک ریل راه آهن آغاز شد. سپس به سرعت به یک شورش مردمی تبدیل شد که اساس آن، ضدیت با دودمان چینگ بود. چند روز بعد در 10 اکتبر 1911، گروهی از سربازان با نام ارتش جدید در شهر ووچانگ واقع در ایالت هوبئی علیه فرماندهان خود دست به کودتا زدند و بسیاری را از دم تیغ گذراندند.

کودتای چکسلواکی در سال 1948

این اتفاق در تاریخ‌نگاری کمونیستی با نام فوریه پیروز خوانده می‌شود - رویدادی در اواخر فوریه بود که طی آن، حزب کمونیست چکسلواکی با حمایت شوروی، کنترل کامل حکومت چکسلواکی را به دست آورد که آغازی بر چهار دهه دیکتاتوری کمونیستی در آن کشور بود.

اهمیت این کودتا فراتر از مرزهای چکسلواکی گسترش یافت، زیرا نشانهٔ روشنی از گسترش همه‌جانبهٔ جنگ سرد بود که تا آن زمان نیز به خوبی پیش رفته بود. این رویداد زنگ خطری برای کشورهای غربی بود و به آن‌ها کمک کرد که به سرعت طرح مارشال را اجرا کنند. از نتایج دیگر این رویداد، ایجاد دولت در آلمان غربی، اتخاذ معیارهای شدید برای دور نگه داشتن کمونیست‌ها از قدرت در فرانسه و به‌ویژه ایتالیا، برداشتن گام‌هایی در زمینهٔ امنیت متقابل که پس از بیش از یک سال منجر به تشکیل ناتو شد و طرح قطعی پرده آهنین تا سقوط کامل کمونیسم در 1989 بود.

با کاهش قدرت حزب کمونیست در مجلس چکسلواکی، آنها در ماه فوریه سال 1948 برای انتخابات مجلس شرکت نکردند تا کودتای خود را به مرحله اجرا برسانند. کودتای کمونیستها که با حمایت شوروی به وقوع پیوست آنقدر عمیق و وحشتناک بود که تقریبا تمام ارگانهای نظامی مستقل چکسلواکی را از بین برد و آن را به دست کمونیست ها انداخت. به همین دلیل، چکسلواکی تا زمان انقلاب مخملی در سال 1989 تحت دیکتاتوری کمونیستی باقی ماند و هیچگاه نتوانست از سیطره کمونیسم بیرون بیاید.

کودتای عراق در سال 1936

این کودتا که همچنین به عنوان کودتای بکر صدقی شناخته می‌شود، نه تنها اولین کودتای نظامی در عراق مدرن است، بلکه اولین کودتا در بین کشورهای عربی نیز بوده است. کودتایی که سرآغاز قیامهای بسیاری در بین کشورهای عربی شد. یاسین الهاشمی، نخست وزیر وقت عراق، طی این کودتا توسط بکر صدقی و حكمت سلیمان سرنگون شد. صدقی در این کودتا علاوه بر تسلط بر ارتش و قوای نظامی، همچنین جعفر العسکری، وزیر دفاع نخست وزیر مخلوع را به قتل رساند و الهاشمی را به استانبول تبعید کرد. در این کودتا چندین و چند هزار نفر کشته، زخمی و یا دستگیر شدند.

کودتای 1952 مصر

انقلاب 23 ژوئیه 1952 توسط گروهی از افسران جوان ارتش مصر که با نام "ضباط الاحرار" به رهبری محمد نجیب و جمال عبدالناصر رخ داد. در پی این کودتای نظامی ملک فاروق پادشاه مصر از قدرت خلع شده پسرش ملک فواد جانشین او شد. چندی بعد جانشین او ملک فواد دوم نیز خلع شده و نظام پادشاهی مصر با یک حکومت جمهوری جایگزین شد.

کودتا چیان در پی عمل خود، اقداماتی را برای از بین بردن سلطنت و اشرافیت مصر و سودان، ایجاد جمهوری و پایان دادن به اشغال کشورتوسط بریتانیا، ملی شدن کانال سوئز انجام دادند. کودتای 1952 مصر الهام بخش انقلابها و جنبش های سایر کشورهای عربی و وآفریقایی بود.

کودتای پاکستان در سال 1958

کودتای پاکستان به مجموعه ای از رویدادهایی که در 7 اکتبر رخ داد گفته می‌شود. در این کودتا رئیس جمهور اسکندر میرزا قانون اساسی را لغو کرد و حکومت نظامی اعلام کرد. در تاریخ و 27 اکتبر 1958، ژنرال ایوب خان حکومت نظامی و قانون نظامی را نقض کرده و قدرت را در دست گرفت. در نخستین کودتای موفق در پاکستان، نه تنها قانون اساسی کشور لغو شد بلکه احزاب سیاسی نیز ممنوع الفعالیت شدند و ایوب خان نیز به عنوان فرمانده ارشد ارتش و سپس به عنوان نخست وزیر منصوب گردید. با این حال، میرزا در 27 اکتبر مجبور به استعفا از ریاست جمهوری شد و در نهایت به لندن تبعید گردید.

کودتای 1973 شیلی

در انتخابات ریاست جمهوری 1970 شیلی، سالوادور آلنده با تفاوت بسیار کمی بیشترین مقدار آرا را بدست آورد و با ۳۶٫۶ درصد آرا از خرخه الساندرو رودریگز (رئیس‌جمهور سابق شیلی با گرایش‌های محافظه کار) با ۳۵٫۸ درصد آرا، و رادومیرو تومیک (با گرایش‌های دموکرات مسیحی) با ۲۷٫۹ درصد آرا جلو افتاد. از سالوادور آلنده به عنوان اولین رئیس‌جمهور مارکسیست که با رأی و دموکراسی به قدرت رسید نام می‌برند. به دلیل این‌که آلنده اکثریت مطلقی به‌دست نیاورد، برای انتخاب شدن‌اش نیاز به یک رأی اضافی از طرف مجلس ملی شیلی داشت. برطبق قانون اساسی شیلی، این رأی باعث منصوب شدن سالوادور آلنده به پست رئیس‌جمهوری شیلی شد.

بخش‌های مختلفی از جامعهٔ شیلی، و هم‌چنین ایالات متحده آمریکا، به رئیس‌جمهور شدن آلنده اعتراض داشتند. آمریکا به‌همین دلیل فشار اقتصادی و دیپلماتیک زیادی روی دولت شیلی آورد. در ۱۱ سپتامبر، ۱۹۷۳ ارتش با همراهی سازمان سیا سالوادور آلنده را برکنار کرد. آلنده در این کودتا، به همراه نزدیک به سه هزار نفر از یارانش کشته شد و آگوستو پینوشه قدرت را در دست گرفت.

کودتای 2012 مالی

این کودتا در تاریخ 21 مارس 2012 رخ داد. برخی سربازان متخاصم مالی کمیته ملی اصلاحات دموکراسی را تشکیل دادند و پس از قدرت گیری به پایتخت مالی حمله کردند. آنها دولت رسمی را برکنار نمودند و کاخ ریاست جمهوری، سربازخانه های نظامی و تلویزیون دولتی را تصرف نمودند. شورش مالی یکی از سری شورشیهایی بود که از سال 1916 به بعد توسط استقلال طلبان شمال مالی رخ داد. شورش سال 2012، 100000 غیرنظامی را آواره کرد و تقریبا 15000 سرباز در این شورش کشته شدند.

کودتای سودان در سال 1989

عمر البشیر، سرهنگ عضو ارتش سودان در 30 ژوئن 1989، کودتای خونینی را علیه دولت بی ثبات صدیق المهدی، نخست وزیر وقت سودان، رهبری کرد. با این حال، او 22 سال با خشونت شدید و اعدام بسیاری از امرای ارتش، نابودی انجمن های احزاب سیاسی و بستن روزنامه های مستقل و نیز زندانی کردن بسیاری از نخبه های سیاسی و روزنامه نگاران قدرت را حفظ کرد.

ارتش او از طریق بمباران و کشتن تعداد بی شماری از غیرنظامیان باعث شد که 100000 نفر از کشور فرار کنند. عمر البشیر در سال 2003 توسط دادگاه بین المللی کیفری به اتهام نسل کشی 300000 نفر، جنایات جنگی و اختلاس میلیون ها دلار محکوم شد.

منبع: خبر فوری

38

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها