به مناسبت قهرمانی مجدد یزدانی در جهان

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

کشتی‌گیر پرافتخار کشورمان یک بار دیگر بزرگی خود را به رخ جهانیان کشید.

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

حسن یزدانی، کشتی گیر بزرگ کشورمان، که سابقه 6 مدال جهانی و المپیک را در کارنامه داشت، دیشب با اقتدار به فینال وزن 86 کیلوگرم کشتی آزاد قهرمانی جهان رسید تا برای چهارمین بار با دیوید تیلور آمریکایی، سرشاخ شود. یزدانی و تیلور، آخرین بار چند ماه پیش در فینال المپیک 2020 رو در روی هم قرار گرفتند که یزدانی در ثانیه های پایانی، مسابقه را به رقیب بزرگ خود واگذار کرد.

دیشب اما داستان مسابقه کاملا متفاوت از المپیک بود و حسن یزدانی برخلاف کشتی بسته المپیک توکیو، از همان شروع مصاف، هجومی مسابقه داد و تا آخرین لحظه برتری خود را به قهرمان المپیک دیکته کرد تا بعد از 3 باخت، مقابل تیلور به برتری رسید و با رسیدن به قهرمانی جهان، بغضش بترکد و فریادش سالن کشتی نیه جوردال آمفی در اسلوی نروژ را پر کند.

براین اساس، محمد امیرپور بعد از المپیک توکیو، ماجرای بازدید گروه خبری‌شان از روستای لپوصحرای شهر جویبار مازندران، محل زندگی خانواده حسن یزدانی، در اسفند 95 و بعد از قهرمانی حسن در المپیک 2016 ریو، را در قالب رشته توئیتی خواندنی منتشر کرده بود که بد ندیدیم با قهرمانی مجدد حسن در جهان، آن را در طرفداری هم منتشر کنیم که می خوانید:

اسفند 95 بود که حسن یزدانی را به عنوان یکی از چهره‌های ورزش سال ایران انتخاب کردیم و قرار شد برای ویژه‌نامه نوروزی 1396 با او گفتگو کنیم. چندماه قبل مدال طلای المپیک گرفته بود، اما از شانس بد یکی دوهفته پیش در جام جهانی کشتی آزاد با شکست خورده بود.

با این‌ که در تهران بود و بغل گوش‌مان، اما قهرمان المپیک حاضر به مصاحبه نمی‌شد. بعد از ناامیدی از گرفتن مصاحبه، تصمیم گرفتیم به جویبار و روستای محل زندگی‌اش برویم و با پدر و برادرانش گپ بزنیم و گزارشی هم از روستایشان بگیریم. پس راهی جویبار شدیم.

ردپای قهرمان المپیک در جویبار خیلی پررنگ بود. تمام سوله‌های شهر پر از پسربچه‌هایی بود که چندماه پیش همشهری‌هایشان یزدانی و کمیل قاسمی در المپیک مدال گرفته بودند و شاید قهرمان المپیک 2024 هم بین‌شان روی تشک بود. پرس‌وجوها درباره خانه حسن یزدانی ما را به روستای لپوصحرا رساند.

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

حوالی عصر همراه مهدی شادمانی به روستا رسیدیم. اول جاده روستا از مردی مسن پرسیدیم خانه یزدانی کجاست و جوابش جالب بود؛ توی این روستا همه یزدانی و فامیل هستند. بعد هم توضیح داد دوران رضا شاه دوبرادر از سوادکوه به اینجا تبعید می‌شوند و همه ساکنان روستا از نسل همین دوبرادر هستند.

پیرمرد آدرس را به ما می‌دهد. ماشین را کنار دیوار خانه پارک می‌کنیم و از پسر جوانی که گله گوسفندها را به سمت آغل هل می‌دهد، می‌پرسیم خانه حسن یزدانی همین جاست؟ پسر به سمت‌مان می‌آید و با چهره‌ای متعجب می‌پرسد چه کارش دارید؟

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

بعد از این‌که می‌فهمد خبرنگاریم و از تهران آمده‌ایم و می‌خواهیم گزارش بگیریم؛ خودش را معرفی می‌کند؛ «من برادرش هستم». امیر برادر کوچک حسن که برخلاف او هیچ علاقه‌ای به کشتی ندارد و اصرارهای پدر هم نتوانسته بود او را در باشگاه کشتی نگه دارد.

در غیاب حسن که زندگی‌اش در اردو و روی تشک کشتی می گذشت، مسئولیت کارهای خانه برعهده امیر بود. برادر کوچک و خوش‌قیافه‌ای که خبر خوبی بهمان داد:" حسن دیروز از تهران اومده و الانم با بابا رفتن قائمشهر و برمی‌گردن".

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

امیر می‌گفت حسن هر وقت می‌بازد، برمی گردد روستا. توی خودش می‌رود و چند روزی با کسی حرف نمی‌زند. هر روز صبح هم از اینجا تا دریا که فاصله‌ای ۵کیلومتری است می‌دود و برمی‌گردد. تنها راه به آرامش رسیدنش دویدن تا ساحل و تنهایی است.

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

بعد از چندروز تلاش بی‌نتیجه برای مصاحبه، حالا جلوی خانه پدرش در لپو صحرا منتظر بودیم. با این بیم و امید که ممکن است اصلا مصاحبه نکند. تماس امیر با برادرش استرسمان را بیشتر کرد: "حسن میگه مصاحبه نمی کنم."

نیم ساعتی گرم حرف زدن با امیر و چندتایی از پسرعموهاش بودیم که یه ال۹۰ سفید از جاده باریک روستا معلوم شد و رسید به ما و جلوی در خونه ایستاد. حسن یزدانی و پدرش سمتمان آمدند.

بعد سلام و احوالپرسی و گفتن این‌ که از تهران آمده‌ایم و فکر نمی‌کردیم او را اینجا ببینیم، خودم را جمع‌وجور کردم تا هر جوری هست رضایتش را برای مصاحبه بگیرم؛ اما نیازی نبود. فروتن و متواضع برای این‌ که این همه راه برای دیدنش آمده‌ایم، سرش را انداخت پایین و دعوتمان کرد داخل خانه خانه قهرمان المپیک و جهان، هنوز هم اصالتش را حفظ و تغییری نکرده بود. روی دیوار پذیرایی عکسی از حسن یزدانی بود که مدالش را گاز گرفته و کاپ بهترین بازیکن مسابقات کشوری هم گوشه اتاق بود. توی پذیرایی نشستیم و مشغول صحبت شدیم.

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو به وضوح معلوم بود دل و دماغ ندارد؛ اما با محبت و روی باز جواب سوال‌هایمان را می‌داد. حسن اهل حرف زدن نیست؛ سوال‌ها را گاهی انقدر کوتاه جواب می‌داد که پدرش به کمکش می‌آمد. بین هر یکی دوتا سوال هم میوه‌ای هم پوست می‌کند و می‌خورد.

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

مصاحبه تمام شد و ازش خواستیم وسایل تمرینش در خانه را نشانمان دهد. تنها وسیله‌ ورزشی‌ داخل خانه یک میز هالتر کهنه و قدیمی بود، با یک تاب آهنی داخل حیاط که طنابی بلند ازش آویزان بود و برای حفظ آمادگی از آن بالا می‌رفت. و البته دویدن‌های هر روز صبح تا دریا.

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

می‌گفت حوصله باشگاه رفتن در جویبار را ندارد. گاهی هفته‌ها همین‌جا می‌ماند و با همین‌ وسایل ساده تمرین می‌کند. قهرمان محجوب، با این وسایل دوست‌داشتنی، خانه‌ ساده پدری و برادری که هنوز گوسفندها را چرا می‌برد، چقدر دوست‌داشتنی بود.

تعریف می‌کرد که بعد از گذشت شش‌ماه هنوز پاداش المپیک را نداده‌اند، اما هفته‌ای چندبار آدم‌های مستمند به خیال اینکه وضعش عالی است، دم خانه‌اش می‌آیند و او یا پدرش کارشان را راه می‌اندازند، چون مردم گناهی ندارند و پاداش نگرفتن من به آنها ربطی ندارد.

حوالی 9 شب کارمان تمام شد. اما اجازه نمی‌داد مهمان‌های ناخوانده‌اش شام نخورده از خانه‌‌اش بیرون بروند. کلی اصرار کرد اما بهانه آوردیم که همین الان هم دیرمان شده و باید زودتر راهی تهران شویم بالاخره رضایت داد و تا دم ماشین آمد و بدرقه‌مان کرد. لحظه آخر هم نصیحت که آرام بروید.

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

حسن یزدانی از آن روزی که توی 15سالگی در مستند گوش‌های شکسته بازی کرد، تا همین دیروز که فینال المپیک را باخت، بدون تغییر مانده؛ پسری خجالتی، کم‌حرف، بی‌توقع و دوست‌داشتنی. جز صورتش که از رنج مسئولیت‌هایی که روی دوش‌اش گذاشته‌اند سال‌ها پیرتر شده.

داستان بازدید گروه خبری از روستای محل زندگی حسن یزدانی بعد از المپیک ریو

حسن یزدانی حالا برای سومین بار قهرمان جهان شده و بزرگترین رقیب خود را هم با اقتدار شکست داده تا ادامه دوران کشتی خود را انگیزه و امیدواری بیشتری طی کند. باید منتظر بود و دید چه مدال های خوش رنگ دیگری از سوی حسن آقای یزدانی، نصیب ایران خواهد شد.

منبع: طرفداری. همشهری جوان

38

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • مهیاراسلامی
    0

    باسلام ودرود به فرزند باغیرت ایران برادرعزیزترازجانم حسنن آقای یزدانی ازصمیم قلبم بهت تبریک میگم بینهایت دوستت دارم چه ببری چه ببازی در قلب مایی

    نظرات شما -
    • مظاهر
      0

      دمت گرم پهلوان دل یه ملتو شاد کردی

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها