خاتمی انگیزه و توانایی به حرکت درآوردن اصلاح طلبان را دارد؟

جریان اصلاحات با سابقه طولانی تاریخی و به تعبیری از مشروطه تاکنون، حذف‌شدنی نیست اما به گفته برخی، شرایط اصلاح‌طلبی مرسوم به معنای جبهه سیاسی اصلاحات با نیروهای کنونی مورد تردید مردم است.

خاتمی انگیزه و توانایی به حرکت درآوردن اصلاح طلبان را دارد؟

اینکه آیا هنوز می‌توان اصلاحات را با همین عرف سیاسی حاکم در این جبهه و البته با رویکرد اصلاح‌طلبان کنونی پیش برد؟ پاسخ به این پرسش را می‌توان از رویکرد خود اصلاح‌طلبان دریافت کرد. اصلاح‌طلبان در سال‌های اخیر بیش‌ازپیش از لحاظ معرفتی و عملی به چند دسته تقسیم شده‌اند. نخست آنان که بقای اصلاح‌طلبی را با حضور در قدرت سیاسی تعریف می‌کنند و حتی حاضرند برای این حضور از برخی اصول خود عبور کنند و برای مثال با نیروهای غیراصلاح‌طلب مانند روحانی، لاریجانی و... وحدت یا به تسامح، ائتلاف کنند.

این دسته در تعاریف نظری خود دارای چند مشکل اساسی است؛ نخست آنکه نمی‌تواند از حیث نظری برای عملکرد خود هویت مشخصی تعریف کند؛ یعنی به تعبیری آنها هم می‌خواهند اصلاح‌طلب باقی بمانند، هم به اصولگرایان نزدیک می‌شوند و می‌کوشند نظر آنها را نیز جلب کنند. با نگاهی پراگماتیستی ابایی از دورشدن مقطعی و شاید دائمی از گفتمان سنتی اصلاح‌طلبی ندارند. طبیعی است مخاطبان اصلاحات با نگاه تردید به این طیف بنگرند و اگر در سال 92 به سیاست ائتلافی تن دادند، دیگر تکرار این سیاست را پذیرا نباشند و آن را نوعی فریب تلقی کنند.

مشکل دیگر این طیف آن است که تجربه نشان داده در پی این شکل از تعاملات نتیجه مدنظر هم حاصل نمی‌شود؛ یعنی نیروهای عمل‌گرای اصلاحات گرچه از اصول سنتی خود عبور و به اصولگرایان نزدیک می‌شوند تا بتوانند پایگاه اصلاحات در قدرت رسمی را حفظ کنند؛ اما هر بار با رد صلاحیت‌های گسترده روبه‌رو می‌شوند و به‌نوعی نهاد نظارتی به این رفت‌وآمدهای آنها در دو جبهه اصلاح‌طلبی و اصولگرایی وقعی نمی‌نهد.

دسته دوم اما گروهی است که به‌ظاهر به مخاطبان اصلاحات نزدیک‌تر است و سخنانی صریح‌تر از دسته اول را مطرح می‌کند و بیشتر کلامش نزدیک به کلام بدنه اجتماعی است؛ اما آنها نیز مشکل مهمی دارند؛ آنکه گرچه بر گفتمان سنتی اصلاحات و بازگشت به آرمان‌های دوم خرداد تأکید می‌کنند؛ اما نمی‌دانند که شاید مردم از گفتمان سنتی اصلاح‌طلبان هم عبور کرده باشند و دیگر نمی‌توان با صرف تکیه بر گفتمان توسعه سیاسی و مورد توجه‌ قراردادن طبقه متوسط مردم را پای صندوق رأی کشید و اصلا دیگر این طبقه متوسط، آن طبقه متوسط دو دهه پیش نیست و نسل‌های جدید مطالبات تازه‌ای دارند که باید به آن مطالبات پاسخی متناسب داده شود.

به تعبیری این دسته هم در گذشته مانده است و حتی سخنان تند راهبران این گروه رنگ‌وبوی کهنگی می‌دهد. با دسته سوم هم که کاری نیست؛ زیرا تعدادی بدون داشتن هرگونه هویت سیاسی می‌خواهند از نردبان اصلاح‌طلبان بالا بروند، شهرت و اعتباری کسب کنند و به وقت بزنگاهی خاص، همه آنها را در دامن رقیب سیاسی بریزند؛ مانند آنها که ستاد اصلاح‌طلبان حامی رئیسی را ایجاد کرده بودند.

منبع: روزنامه شرق

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها