عذاب وجدان، قاتل دختر جوان را به دادسرای جنایی کشاند

دختر جوان تنها چند روز پس از خرید خانه ای جدید در آنجا به قتل رسید و اسرار این جنایت زمانی فاش شد که مردی آشنا به دلیل عذاب وجدان راهی اداره پلیس شد تا راز قتل او را برملا کند.

عذاب وجدان، قاتل دختر جوان را به دادسرای جنایی کشاند

شامگاه ٢٧ تیرماه با پیدا شدن جسد دختری جوان به نام پریسا در خانه اش تحقیقات برای کشف راز این جنایت آغاز شد.

مقتول در خانه جدیدی که به تازگی در مرکز شهر خریده و قصد بازسازی آن را داشت، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود و نخستین فردی که با جسد مواجه شده بود برادر وی بود. او می گفت که خواهرش قرار بوده برای انجام تعمیرات خانه جدید به آنجا برود اما چون چند ساعتی گذشته و خبری از او نشده، نگران شده و به آنجا رفته و پس از ورود به خانه با جسد خونین او در سالن پذیرایی مواجه شده بود.

بررسی ها حکایت از این داشت که قتل از سوی یک آشنا رخ داده و کیف پول و گوشی موبایل دختر جوان سرقت شده بود.

در حالی که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی مصطفی واحدی بازپرس جنایی تهران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل این جنایت آغاز کرده بودند، روز یکشنبه مرد جوانی به اداره پلیس رفت و به قتل دختر جوان اعتراف کرد.

او دوست مقتول بود که می گفت در درگیری با وی دست به جنایت زده و در این مدت یک شب خواب راحت نداشته و به شدت عذاب وجدان داشته تا اینکه تصمیم گرفته خود را معرفی کند. وی پس از اقرار به جنایت با قرار قانونی بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

من نمی خواستم او را به قتل برسانم اما پریسا تهدیدم کرد. گفت اگر ده میلیون به او پول ندهم عکسی که از من دارد را به همسرم نشان می دهد و آبرویم را می برد. من هم عصبانی شدم و اصلا نمی دانم چه شد که در درگیری جانش را گرفتم.

چند وقت از آشناییتان می گذشت؟

حدود یک ماه قبل با او آشنا شدم. آشنایی ما مربوط به مسائل کاری بود. او در یک مغازه کار می کرد و من برای خرید به آنجا می رفتم. وقتی متوجه شد که در یک تولیدی لباس کار می کنم و دوزنده هستم پیشنهاد داد تا برایش تعدادی تی‌شرت ببرم. همین مراواده ها باعث آشنایی بیشتر ما شد. گاهی در واتس‌آپ به من پیام می داد اما مربوط به کار بود. من به او گفتم بودم که متأهلم و فرزند دارم.

از روز حادثه بگو؟

صبح روز حادثه از من خواست تا او را به مقابل خانه ای که تازه خریده برسانم. می گفت وسایل خریده و قرار است تعمیرکار برای بازسازی به خانه اش برود. من هم همراه او رفتم و بعد اصرار کرد که به داخل آپارتمان بروم و آنجا را ببینم. من هم رفتم و بعد گفت به خاطر خرید خانه حدود ۱۰۰ میلیون تومان بدهکار شده است.

یکی از طلبکاران دوستش بود که ۲۰ میلیون تومان پولش را می خواست. پریسا هم شرایط برگرداندن پولش را نداشت. او از من خواست تا به او پول قرض بدهم. گفتم ندارم. گفت حداقل ۱۰ میلیون تومان برایش جور کنم. من یک کارگر ساده بودم و این مبلغ را هم نداشتم. بحث مان شد و تهدیدم کرد که عکسم را برای همسرم می فرستد و همین باعث شد تا کنترلم را از دست بدهم و با ضربات چاقو جانش را بگیرم.

بعد از قتل هم فقط موبایلش را برداشتم نه کیف پولش را. موبایل را هم به خاطر عکس شخصی که از من داشت و پیام هایی که رد و بدل شده بود با خودم بردم. اما از آن روز به بعد به شدت عذاب وجدان دارم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم تا شاید کمی از بار این احساس بد از روی دوشم برداشته شود.

منبع: حادثه 24

68

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • .
    0

    کاری کردی یا کاری نکرده کلت سر دار.

  • ناشناس
    0

    اره فقط باهاش در مورد کار حرف زدی چطور عکست رو داشت که می‌ترسید ی خانواده ات ببینن

  • ناشناس
    0

    خیلی خوبه متنی که مینویسید ملاحظه خانواده مرحوم را داشته باشید. و هر حرفی را ننویسید حتی اگه حرف شما درست باشه. چون گفتن بعضی حرفها روح خانواده یابستگان را جریحه دار میکند.‌ضمنا دور از شانیت و ادب شخصیت خود شما پیام گذار است....سربلند باشید....

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها