استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی:

چرا همدیگر را قبول نداریم؟/ ایران خاص نیست و به راحتی می تواند از چین، اندونزی، هند و کرۀ جنوبی بیاموزد

استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی نوشت: مادامی که ایرانی ها برای یک دیگر جا باز نکنند، با فکرهای گوناگون، طبیعی برخورد نکنند و اِلیت نسازند، هم چنان در فراز و نشیب های تاریخی مُعلق خواهند بود.

چرا همدیگر را قبول نداریم؟/ ایران خاص نیست و به راحتی می تواند از چین، اندونزی، هند و کرۀ جنوبی بیاموزد

یادداشت محمود سریع القلم با عنوان «چرا همدیگر را قبول نداریم» به شرح زیر است:

در سیستمِ حکمرانی، چینی‌­ها جز استبداد، اقتدارگرایی و دیکتاتوری تجربۀ دیگری ندارند. اما چند سرمایۀ اجتماعی باعث شده که حداقل در رشد و توسعۀ اقتصادی، دستاوردهای منحصر به فردی را کسب کنند:

فرهنگِ همکاری، هماهنگی و حمایت از یکدیگر که 2600 سال پیش توسط کنفوسیوس،عموم مردم از کشاورز، کارآفرین، متخصص تا مجری را بهم متصل و قفل کرد؛ اقتدار گرایی چینی بر خلافِ اقتدارگرایی خاورمیانه­‌ای، تابعِ تشکیلات، هرم و طبقاتِ مرتبط با شاه بود. این سنت در دوران حکومت کمونیستی نیز ادامه پیدا کرد. شاهِ چینی نه تنها با طیف وسیعی از نخبگان و سیاست مداران مشورت می کرد بلکه بدونِ دستیابی به اجماع، سیاستی را پیش نمی­‌برد. این روش حکمرانی و تصمیم گیری یک اثر مهم داشت و افراد را نسبت به ثقلِ حکومت، علاقمند، وفادار و تعلق پذیرمی کرد. در مقامِ مقایسه، دراقتدارگرایی صدام یا ناصرالدین شاه، نه وزیر امنیت داشت نه وکیل و نه مشاور. اقتدارگرایی هرمی چینی هزاران نفر کارگزار و نخبۀ سیاسی را فراتر از پول و مقام، به یک دستگاه حکومتی متمایل و دل بسته می کرد.

یکی از شاهکارهای آموزشی کنفوسیوس، تعلیمِ «وظیفه شناسی» و نپذیرفتن کاری که فرد در آن مهارت ندارد است. این نوع آموزش‌­ها و سیستم‌ها (Functionalism) در قرن نوزدهمِ غرب اروپا و آمریکای شمالی از مبنای فلسفی دیگری مانند اصالتِ فایده (Utilitarianism)، کارآمدی، صنفی شدن(Unionization) و لیبرالیسم سرچشمه گرفته و به تدریج نهادینه شد. در مقابل، وظیفه شناسی و تخصص به عنوانِ پیش نیازهای رشد و پیشرفت با version چینی آن، بیش از دو هزار سال در روح و روان جامعه و فرهنگ ناگفتۀ اقتدارگرایی چینی ریشه دارد.

حکومت‌­های اقتدارگرای چینی عموماً متشکل از هیات حاکمه بودند و نه مبتنی بر یک فرد مانند صدام، قذافی یا حُسنی مبارک. وقتی هیات حاکمه یا گروه اِلیت وجود دارد، هم زمان جریان های فکری، سیاسی، فراکسیون ها، اکثریت / اقلیت و از همه مهم‌تر «فرآیند اجماع سازی» در درون طیفی از افراد با مهارت ها و تخصص‌­های مختلف وجود دارد. وجودِ گروه اِلیت که نسبت به موقعیت و اندیشۀ خود، حسِ امنیت و اهمیت داشته باشد در سیر رشد و توسعه جهان امروز کلیدی است به طوری که موقعیتِ مثبتِ برزیل، مکزیک، هند، اندونزی، مالزی، سنگاپور و ویتنام را در این چارچوب نظری می توان تحلیل نمود. کشورهای غربی از رهیافتِ نظامِ حزبی به اِلیت و هیات حاکمه رسیدند و غیر غربی­‌ها از مسیر فرهنگ سازی، ضرورت توسعه اقتصادی و مانند چین به موجب فرهنگ کنفوسیوسی؛ تحولاتِ چشمگیر اقتصادی برزیل، هند، ویتنام، کرۀ جنوبی، اندونزی و چین در سی سال گذشته صرفاً در درون حاکمیت متشکل از جریان های مختلف و وجودِ هیات حاکمه و اِلیت اتفاق افتاده است. شهروندان این کشورها چه انتظاراتی داشتند: ثبات اقتصادی و ثبات در تصمیم سازی ها. حس یادگیری و مشورت از یک طرف و اعتقاد به تخصص و تقسیم کار از طرف دیگر باعث منطقی شدن تصمیم­‌سازی­‌های این طیف از کشورها با سابقه اقتدارگرایی و استبداد شده­‌اند. این اعتماد به دانش و تخصص تا آنجا پیش رفته که چینی‌ها با توجه به اینکه سهامدار عمده بانک سرمایه گذاری عمرانی چین (Asian Infrastructure Investment Bank) هستند اما دو معاون کلیدی بانک را به دو فرد مُجرب بانکداری آلمانی و انگلیسی (Joachim von Amsberg and Daniel Alexander) سپرده­اند. چینی­ها نسبت به فرهنگ، تمدن و تاریخ خود بسیار مفتخر و مغرور هستند ولی اِبایی از مشورت و یادگیری در مدیریت ندارند و بعضاً با مهم‌ترین مراکز مشورتی مانند McKinsey & Company طرح‌­های خود را در میان می‌گذارند. این اعتماد به نفس ناشی از تعلقِ خاطر مجموعه اِلیت و هیات حاکمه نسبت به خود، اهداف خود، سرزمین خود و آیندۀ خود است. وقتی کشوری اِلیت داشته باشد، خارجی به راحتی نمی‌­تواند در آن نفوذ کند.

وقتی کارگزاران یک کشور به مجموعۀ حاکمیت احساسِ تعلق نکنند، زمینۀ نفوذِ خارجی فراهم می شود. وقتی کشوری اِلیت داشته باشد و بهترین ها و دانا ترین ها را در هیات حاکمه جمع کند، دقیق حرف زدن و صحیح عمل کردن، قاعده می شود. وفاداری به کشور و حفظ و بسط آن تابع وجود اِلیت هایی است که در درون خود بسیار بحث می کنند، ملاک بحث آن­ها کل کشور است و جمعی تصمیم می گیرند. دموکراسی زمانی آغاز می شود که این اندیشه ها و تصمیم های اِلیت، زمینۀ حمایتِ عامۀ مردم را نیزداشته باشد که در نهایت به قرارداد اجتماعی منتهی می شود. اگر اِلیت‌­های چینی نه از طریق لیبرالیسم غربی، بلکه با تعالیمِ کنفوسیوسی به تقسیم کار، وظیفه شناسی، تخصص، نظم و هرم سازمانی اعتقاد نداشتند، نمی توانستند سه تریلیون دلار ذخائر ارزی جمع کنند و به اکثریت کشورهای جهان وام بدهند (Debt Diplomacy).
تاریخ سیاسی ایران، تاریخ افراد است؛ از خوارزمشاه و ملکشاه و بهرامشاه و سلطان حسین و شاه اسماعیل و شاه سلیمان گرفته تا کریمخان و آقا محمد خان و مظفرالدین شاه و رضا شاه و محمدرضا شاه. جزئیات تاریخی به وضوح نشان می‌­دهد که تناسبی میان سطح قدرت شاه و اطرافیان، حتی وزرا و دربار نبوده است: شاه بوده و عده وسیعی از افراد اُپراتور. اِلیت یا هیات حاکمه به معنایی که با آن­ها مشورت شود، در قدرت سهیم باشند و مسئولیت جمعی برای حفظ کشور و سرزمین داشته باشند، وجود نداشته است.

اِلیت یعنی طیفی از افرادِ عاقل، دانا، متخصص، سیر، متعادل و نرمال که تصادفی رشد نکرده باشند بلکه قدم به قدم و با توانایی ارتقا پیدا کرده باشند. خوانندگانِ محترمی که با اِلیت هند، اندونزی، برزیل، کرۀ جنوبی و سنگاپور آشنایی داشته باشند به خوبی می توانند این مقایسه را انجام دهند.

وقتی کارگزاران یک کشور به مجموعۀ حاکمیت احساسِ تعلق نکنند، زمینۀ نفوذِ خارجی فراهم می شود. وقتی کشوری اِلیت داشته باشد و بهترین ها و دانا ترین ها را در هیات حاکمه جمع کند، دقیق حرف زدن و صحیح عمل کردن، قاعده می شود

رضا شاه و محمدرضا شاه هر چند دوره ای با اِلیت ها کارها را پیش بردند اما به خصوص در پنج سال آخر حکمرانی خود، با قضاوت و ذهنیت شخصِ خودشان تصمیم می گرفتند. وقتی کشوری اِلیت نداشته باشد، اُپراتورها با صلاحیت و دانش انتخاب نمی­‌شوند بلکه صرفاً بر اساس وفاداری و پیروی تام از دستورات منصوب می­‌شوند. در چنین قالبی، اُپراتورها نیز زیرمجموعۀ خود را بر اساس وفاداری به سِمَت می گمارند. هرچند در ظاهر، عموم این افراد حکمرانی می کنند اما در باطن نه یکدیگر را قبول دارند و نه تعهدی به یک سیستم سیاسی یا سرزمینی دارند. پنج ماه قبل از انقلاب در 27 شهریور 1357، کارمندان بانک مرکزی فهرست 177 تن از افراد سرشناس پهلوی دوم که بالغ بر 2 میلیارد دلار از کشور خارج کرده بودند را منتشر کردند (این نویسنده، اقتدارگرایی ایرانی در عهد پهلوی، 1397، صص 291-290). همین ­که اُپراتورها از اواسطِ 1357 آسیب پذیری های شاه را حس کردند، صحنه را ترک گفتند. اما اگر اِلیت وجود داشت، مشکلات و چالش ها را رصد می کرد، به موقع در پی حل و فصل آنها می­‌بود، حکمرانی در ذهن و مصالح یک نفر خلاصه نمی­‌شد و اُپراتورها تبدیل می‌­شدند به سهامداران، مشترکین و اعضای اِلیت یک حکومت. وقتی اِلیت نباشد، اُپراتورها یکدیگر را قبول ندارند زیرا خود را وفادار به فرد می دانند و این فرهنگ نفی یکدیگر به تدریج به کلیت جامعه منتشر می شود.

از منظر روان شناسی اجتماعی، ممکن است بحث کنیم که افراد یکدیگر را قبول ندارند چون این خصلت ها را دارا هستند: انحصار طلب، خودخواه، خود محور، خود بزرگ بین، شهرت طلب، جاه طلب و خود حق بین. اما اینها معلول اند و علل ظهور این خصایص را باید در سیستم حکمرانی و مدیریت جستجو کرد. این خصلت‌ها را می­‌توان در شهروندان عموم کشورها پیدا کرد ولی سیستم مدیریت اجازۀ ظهور و بروز آن­ها را یا نمی‌­دهد و یا محدود می‌­کند. ویتنام و چین هردو اقتدارگرا هستند ولی حداقل در حیطۀ مسائلِ اقتصادی و روابط بین‌­المللی، به شدت تخصصی، حرفه‌­ای و مبتنی بر دانش بشری، data و fact اداره می شوند. وقتی وزیری در موضوع وزارت خود حتی چند کتاب نخوانده و سال ها وزیر می ماند، رهیافت تصمیم­‌سازی در سازمان خود را به طور طبیعی به سَمت ناکارآمدی، اشتباهات پی در پی، بی تفاوتی و تملق سوق می دهد.

شاید دلیلِ اصلی که روسیه با قدمتِ تاریخی، وسعتِ جغرافیایی، شوکتِ ادبی، ذخائرِ منحصر به فرد طبیعی و حدودِ ده هزار کلاهک هسته ای، حتی یک کالای قابلِ عرضه در سطح جهانی ندارد به خاطر فقدانِ اِلیت باشد به طوری که جمعی تشکیل دهد و با بحث و گفتگو، بهینه سازی منابع، مشورت و یادگیری، این کشور فوق العاده را مدیریت کند. تاریخ روسیه نیز تاریخ افراد است. همین نظریه اِلیت در بنگاه‌داری هم صدق می کند. وقتی کارمندان و کارگران بنگاه‌­هایی مانند عالی نسب، ایران ناسیونال، تویوتا، پاناسونیک، و سامسونگ نسبت به کلیت سازمان، احساس «تعلق» می­‌کنند و با انگیزه کار می‌­کنند ، در عین حال وفاداری خود را در فراز و فرود شرکت نشان می‌دهند. در یکی از جلسات داوس پیرامون حکمرانی مطلوب، خانم مرکل که دو ماه دیگر بازنشسته می‌شود، یک باراظهار داشت: مادامی که در مورد یک سیاست، میان دولتِ آلمان، پارلمان، احزاب و مجموعۀ بخش خصوصی اجماع ایجاد نکرده و سپس آن را با افکار عمومی محک نمی زد به انجام آن مبادرت نمی‌­ورزید. به عنوان یک نمونه، خطِ لولۀ گاز روسیه به آلمان (Nord Stream 2) که چنین اجماعی را کسب کرده بود علی‌رغم نزدیک به ده سال مخالفتِ دولت‌های آمریکایی، همچنان پیش رفت و در نهایت دولت بایدن چند هفتۀ پیش مجبور شد در مقابل اجماع حکومت و مردم آلمان کوتاه بیاید.

مورگان شوستر که در اواخر قاجار برای سامان دادن به نظام مالی و مالیاتی به ایران دعوت شده بود هفت ماه بیشتر دوام نیاورد زیرا در برابر یک سیستم، هیات حاکمه، حاکمیت و اِلیت قرار نگرفته بود بلکه آن گونه که در کتاب خود می گوید مدام باید افراد را راضی می‌کرد. وقتی اِلیت باشد، قاعده مندی رشد می کند. وقتی نسبت به سرزمین حسِ مسئولیت باشد، اِلیت ها شکل می گیرند و وقتی مردم اِلیت ها را انتخاب کردند، دموکراسی آغاز می‌شود. شاید از منظرِ سنت‌های رایج و قدیمی ایرانی و جهانی، این مهم نبود که ناصرالدین شاه 48 سال و 4 ماه پادشاهی کرد بلکه مشکل این بود که همۀ امور کشور تابع مصالح، تلقیات، ذهنیت، برداشت و ملاحظات یک نفر بود و پروسه­ای برای سنجیدن، سبک سنگین کردن و یادگیری نبود (Policy Process). فرانکو چهل سال بر مردم اسپانیا حکم راند (1975-1935) اما در دورۀ او بخش خصوصی و ارتباطات اقتصادی بین المللی به شدت رشد کرد و مکاتبِ گوناگون حکمرانی فرصت ظهور پیدا کردند به طوری که یک دهه بعد از مرگ او، این کشور با سابقۀ چهل سال دیکتاتوری به عضویتِ اتحادیه اروپا درآمد و در کنار برجسته ترین دموکراسی های جهان قرار گرفت. چه در کشورهای دموکراتیک و چه غیر دموکراتیک، اختلاف نظرهای فراوان در مورد جهت گیری­ها و سیاست­گذاری­ها وجود دارد. وجود هیات حاکمه باعث می شود تا دیالوگ درون حاکمیتی جدی شود و مصلحتِ کلِ کشور مد نظر باشد. وقتی در یک کشور اِلیت وجود داشته باشد، استدلال کردن اهمیت پیدا می کند ، روش القاب­ گذاری بر مخالفان برچیده می شود، تک­ تک اعضای اِلیت برای یکدیگر جا باز می­‌کنند و برای اقناع و جدل منطقی تلاش می­‌کنند. در فقدانِ تخصص، دانش، اجماع سازی و طرح سیاست گذاری­های رقیب، کشور، وطن، کارآمدی، آینده و Nation-State بارور نمی شوند. وقتی نظام اِلیت شکل بگیرد، افرادِ توانمند جذب مدیریت­ها می شوند. وقتی نظام اِلیت وجود نداشته باشد، افرادِ ضعیف و در پی پول و مقام، اُپراتورهای حکمرانی می­شوند. افرادِ توانا نیازی به اثبات خود ندارند چون هم قواعد رقابت را می­‌دانند و هم از اینکه در کنار بزرگانِ فکری دیگر باشند لذت می‌برند. وقتی اِلیت شکل بگیرد، افراد مجبور می‌شوند به خاطر یک کلیت، یکدیگر را بپذیرند و این تمایل به تدریج به فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود.

مکزیک در 300 سال گذشته با سه قدرت ( فرانسه، اسپانیا و آمریکا) در گیر بوده اما با دیالوگ‌های درون حکومتی و به کار گیری بهترین‌ها در یک سیستمِ اِلیت، هم اکنون بالای یک تریلیون دلار تولید نا خالص داخلی دارد. کرۀ جنوبی ( و قبلاً کره) همیشه درگیر ژاپن، چین و روسیه بوده اما با انسجام خارق العاده در سطح الیت ها، به یک کشور با اهمیتِ جهانی تبدیل شده است. بنابراین، استدلالِ حملۀ مغول ها و نقش روسیه و انگلستان را باید پایان داد. کشورها نیز مانند افراد به اعتماد به نفس نیاز دارند و با جمع کردن توانا ترین در یک سیستم اِلیت و جا باز کردن برای طیف دیدگاه ها (Inclusiveness)، نه تنها از خود حفاظت می‌کنند بلکه شروع به رشد می‌کنند. از منظر تاریخی، اگر ایرانی ها اِلیت داشتند، روسیه و انگلیس نمی توانستند رضاشاه را در چهار ساعت عزل کنند. طرف خارجی ها در ایران، فقط یک نفر بود. مادامی که ایرانی ها برای یک دیگر جا باز نکنند، با فکرهای گوناگون، طبیعی برخورد نکنند و اِلیت نسازند، هم چنان در فراز و نشیب های تاریخی مُعلق خواهند بود. ایران خاص نیست و به راحتی می تواند از چین، اندونزی، هند و کرۀ جنوبی بیاموزد. آشنا شدن با این جهانِ شگفت انگیز و بیرون آمدن از لوپِ بسته، اولین شرطِ فکری برای ساختنِ یک اِلیتِ منسجم جهت پیشرفت و توسعه یافتگی است.

منبع: ایسنا

66

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 29
  • س
    0

    ۸ سال گذشته شما ایران را عقب افتاده کردید ملت را محروم حالا دست پیش را می گیرید پس نیفتید آقاجان باید پاسخگو باشید..

  • یوناس
    0

    ملت ایران مگر مثل شما واداده و از خود بیگانه هست که آنچه ز خود داشت ز بیگانه تمنا کند فرهنگ و تمدن و عقبه علمی و فکری ایران نشان میدهد ایرانیان در طول سالیان دراز تاثیر گذار بوده اند تمدن ساز و تمدن را به دیگر کشور ها صادر میکردن شما برو تفاله های غرب رو نشخوار کن

  • دن کیشوت
    0

    جناب سریع الشلغم! به عقیده بنده شما نه استاد دانشگاه که استاد w.c تشریف دارید، به چه ذلتی دچار شده اید که می خواهید از چین بیاموزید؟ چین با بیش از یک میلیارد جمعیت، هنوز یک مریم میرزاخانی و یک پروفسور سمیعی به خود ندیده،قبل از انقلاب، کره ایها در این کشور کارگری می کردند،حالا ما از آنها چه چیزی بیاموزیم؟ کفر و الحاد و خوردن سگ و گربه و حشرات و موش و جنین انسان را،خجالت بکشید،کشوری با این همه ظرفیت و استعداد بالقوه که بر اثر بی تدبیری مشتی آخوند و پاسدار،به جای شکوفا شدن، پژمرده، حالا با هفت هزار سال قدمت برود،برود شاگردی اندونزی تازه به دوران رسیده را کند؟ننگ بر شما عقب مانده های ذهنی!

    نظرات شما -
    • ق
      0

      قبل از انقلاب سگ آمریکاییها در ایران چنان قابل احترام بود که شهروند ایرانی موظف به احترام بود متاسفانه شما مغرضانه پیام می گذارید قطعا قبل از انقلاب را ندیده اید..این جماعتی هم که موجبات کندی پیشرفت کشور و محرومیت مردم شده اند طی ۸ سال گذشته از طیف شما هستند..

    • رامین
      0

      چرا همه‌ی ما به جای نقد دیگران، به هتاکی روی می‌اوریم؟! خوب است بدانید، 6 دانشگاه چینی در100 دانشگاه برتر جهان جای دارند و ما یک دانشگاه دربین 300 تای اول نداشته ایم. در رتبه بندی QS تعداد دانشگاه‌های برتر آن ها 33 درصد 300 دانشگاه اول جهان است. متقاضیان زیادی از ژاپن و آمریکا برای تحصیل به دانشگاه های معتبر چین می روند. کره ای ها نیز 4 دانشگاه در صد تای اول دارند. چینی ها دو نوبل فیزیک دارند و ما هیچ! سال 2015 یک خانم چینی جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی را گرفت. چین یک‌پنجم انتشارات علمی جهان را تولید کرده است. چین در دهه اخیر توانست از نظر تعداد مقالات از آمریکا پیشی گیرد و در دهه پیش رو نیز ممکن است کشورهای اتحادیه اروپا را هم پشت سر بگذارد. رشد سریع اقتصاد در این کشور و توجه دولت به انجام پژوهش‌های گوناگون نقش مهمی در توسعه چین بازی می‌کند. چین برای قدردانی از زحمات محققان پاداشی را برای آنان در نظر می‌گیرد. این روش هنوز در آمریکا و اتحادیه اروپا باب نشده است. منظورم از همه‌ی این مطلب این است که کاش یاد بگیریم بدون بیرون زدن رگ های غیرتمان از دیگران بیاموزیم و اینگونه علاقه و عرقمان به ایران را نشان دهیم.

  • شهرام.ر
    0

    در سیستم قدرت گرایی ما چه کسی امنیت دارد ؟ رییس‌جمهور (احمدی) ؟ وزیر امور خارجه (موسوی)؟ و یا جانشین رهبری (منتظری)؟

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      چه ربطی داره؟ توی همین کره جنوبی هم تا حالا سه تا رئیس جمهورشونو محاکمه کردن آخرین رئیس جمهورشونو به خاطر فساد و رانت دوستش الان ما توی ایران احمدی رو محاکمه کردیم؟قرار نیست کسی امنیت داشته باشه بلکه باید اینقدر وجود داشته باشن وقتی کسی تخلفی میکنه محاکمه اش کنن!

    • شهرام.ر
      0

      سلام. فرقش اینه که تو کشورهای دیگر (مث کره جنوبی) ، براساس «قانون اساسی کشور» اقدام به محاکمه مسوولان نظام میکنند ولی در کشور ما براساس (مصلحت نظام!!) عده‌ای را محاکمه و عده‌ای را حتی پاداش (ارتقاء رتبه) میدهند . وقتی افرادی بالاتر از قانون باشند ، هیچکس دیگه ای امنیت واقعی رو (که قانون به ملت میدهد) تجربه نمیکند.

    • ایران
      0

      شهرام :عالی بود !!

  • کریمی قدوسی
    0

    ایران کشوری خاص است با وجود دانشمندانی چون حضرت آیت الله العظمی دکتر سید رئیسی مد ظله العالی ،دکتر سیدان لاریجانی ها،پروفسور احمدی نژاد و ......جهانیان باید از ما درس بگیرند.

    نظرات شما -
    • داد
      0

      این نوشتی جوک بود دیگه نه ؟؟؟!

  • دلارجهانگیری
    0

    بهتره اول این سوال رو از خودت بپرسی! جناب اندیشمند محترم که وقتی به در بسته می خوری تازه به فکر این مزخرف بافی ها می افتی اون موقع که مشاور دولت فریدونی بودی سعی می کرد این رویه رو پیشه کنه نه حالا که دستت به گوشت نمی رسه!!

  • محسن
    0

    ما فقط امام خامنه ای دامت برکاته و امام خمینی رحمه الله علیه و امام موسی صدر و امام سید دکتر حسن نصرالله را قبول داریم.

    نظرات شما -
    • کیا
      0

      چند ماه پرداخت چند ملیون دلاری که نصرالله و صدر هر سال از ایران باج می گیرند ، عقب بیافتد خواهیم دید هردو بیطرفی میروند که پول بیشتری بدهد .

    • سید موسی ابراهیمی
      0

      ما هر چی امامه را قبول داریم.

  • غفاری
    0

    جناب سریع القلم اگر از زاویه انصاف و مروت نگاه کنیم خود شما حضرات روشنفکر کتاب خوان در گیج کردن مردم نقش بسزایی داشته اید ...... نسخه نپیچید بهتر است چون فقط استاد ترجمه مقالات هستید نه مبتکر و خلاق در علوم اجتماعی و سیاسی .... جاده صاف کن هستید برای آنور آبی ها نه برای مردم خودتان .... اتو کشیدگی دلیلی بر راهدان بودن نیست .

    نظرات شما -
    • رامین
      0

      درود بر شما که بدون نیاز به مطالعه و کتاب خواندن، صرفا با علم لدنی، راجع به همه چیز و همه کس نقد و نظر آماده در جیب دارید!!!

  • رشید
    0

    ای که گفتی. الیت. یعنی چه

  • انتخابات ازاد و عادلانه ارزوی هر ایرانی است
    0

    درود بر استاد عزیز، و این الیت کشی ها کماکان در ایران ادامه دارد و الان هم تا متملق و چاپلوس رییس نباشی پیشرفت نمی کنی. خیلی از رد صلاحیت ها بخاطر این است که یک الیتی از شخص اول کشور انتقاد کرده است که به جای تشویق ،وی اورا رد صلاحیت می کنند تا دیگران هوس این کار به سرشان نزند

  • متین
    0

    خاص که هستیم وقتی خودمون رو با پیشرفت دنیا همسان نمی کنیم .دوش اب حرام .لامپ حرام .تلویزیون حرام...وقتی توی کله به جای عقل و فهم خرافات جهالت پر شه همیشه عقب افتاده ایم

    نظرات شما -
    • امیر 1
      0

      مردم باید آگاه تر این باشند امان جهل و خرافه بیاید همه با هم درست وبا عقل فکر کنیم وهر چیز که خلاف عقل ومنطق باشد را قبول نکنیم

  • رضا
    0

    کی رو قبل کنیم ؟ هر کی آمده بعد معلوم شده دزد ، اختلاس گر ، نجومی بگیر ، چپاول گر ، خیانت کار به وطن ، مدیر بی لیاقت ، رانت خوار ، متحجر ، وطن فروش ، جاسوس بیگانه ، بیگانه پرست ، نوکر اجنبی ، نون خوار بیگانه ، بوقلمون صفت و... بوده هر کسی هم خواسته کاری بکنه کله پاشده و کنار گذاشته شده

    نظرات شما -
    • به امید بیدار شدن واقعی
      0

      آقا رضا .... اگر به شعارهای نئولیبرالی حسن روحانی در سال 92 و 96 دقت می کردیم نیازی نبود که بعدا بفهمیم همون موقع مشخص بود راه حکمرانی این آقایان از پل صراط مرحوم رفسنجانی می گذشت .... .. این حضرات تکنوکرات تشریف دارند و اعتقادی به عدالت اجتماعی ندارند و ارزشی به فرد اندر فرد ملت قایل نیستند به جز عده ای خاص .... چقدر سر چندرقاز یارانه ای که به مردم می دادند منت گذاشتند و شب پرداخت یارانه به ملت را شب مصیبت عظما نامیدند ..... ولی در مقابل فیش های نجومی ککشان هم نگزید که طلبکار هم شدند .... این ها علامت هایی نبود که ما بفهمیم ؟؟؟ ولی در سال 96 ندای روحانی دوستت داریم را سر دادیم و شد آنچه نباید می شد ...... ما ملت ایران از تکنوکرات ها سیلی های محکمی خورده ایم..... ...... به امید بیدار شدن و قطع زنجیره این ویروس دردناک .... الان ماییم و یک توده سرطان بدخیمی بنام تورم که توسط برجام شیخ دیپلمات و ظریف !!! بر گردن اقتصاد کشور پیچ داده شده !!

  • علی
    0

    چرا در زمان خاتمی و روحانی این پیشنهادات به این دو رییس جمهور نمیشد الان همه فراجناحی شدن و افاضه میگن اگه راست میگید به روحانی توصیه می‌کردید از وزرای فراجناحی استفاده کند چرا چرا تان زده بود الان نظریه پرداز شدیدهمه برای رییسی

  • به ق
    0

    تا جایی که ما می دانیم، قبل از انقلاب بیشترین احترام را آیت‌الله بروجردی داشتند،احتمالا منظور جنابعالی از سگ آمریکایی که ایشان نیست؟

  • کامبیز الهی
    0

    با سلام وادب به محضر تمام اساتید و فرزانگان ایادن زمین مقاله گفتارتان ارزشمند ممنون خدواند مثل شما را فراوان کند و قدرت و عزت در اختیار شماها قرار دهد. خدواند ریشه بی سواد هایی را که به اسم دین و مذهب مردم و کشور را خشکاندند. بسوزاند یا علی مدد

  • ای کاش !!!
    0

    آقای سریع القلم مرد پیدا کردن راه حل ها !!! البته ازجنس و نوع برجام !!! اعطای امتیاز و دریافت مابه ازای صفر ...... ای کاش این همه که شما مطالعه دارید شجاعت را با تعقل در هم می آمیختید و همه ارکان کشور را در رهن سیاست خارجی نمی چرخاندید ... کمی هم در مقوله استقلال سیاسی و استقلال اقتصادی تحقیق و پژوهش نوآورانه بدون تاثیرپذیری از مکتب های فشل پرور انجام می دادید و در کالبد قدرت ملی نفس می دمیدید ..... ای کاش .

  • م ت
    0

    حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او ور بحق گفت جدل با سخن حق نکنیم

  • رضا
    0

    اینکه از نظرات فیلسوفان دیگر کشور ها مانند چین استفاده کنیم برای پیشرفت و تعالی خوب است خب کنفسیوس فیلسوف بزرگی بوده است همدوره لائوزه که مکتب دائو را بنیان نهاد این لائوزه به زعم مورخان در ۵۰۰ پیش از میلاد به ایران سفری داشته، لیکن جناب سریع القلم اینکه جنابعالی از فیلسوفان ۲۵۰۰ سال پیش بهره می برید هم خوب و هم بد است، خوبیش به کنار ولی بدیش این است که این کنفسیوس با مارکس دست دوستی داده... اینها همه نشان می دهد شما و دیگر استادان بستر بومی و تاریخی و فرهنگی ایران را نکاویده اید بهمین دلیل است که همیشه دنبال تفکر و تفکرات دیگران می گردید. اصولا ساختار غربی شده دانشگاه های ما چنین خروجی هایی دارد که نه فیلسوف و نه نظریه پرداز تولید می کند... گئوتَمَ نامي در فروردين يشت اوستا با زرتشت مباحثه مي كند و مغلوب انديشه هاي اجتماعي زرتشت مي شود چه مي دانيم كه زرتشت بر خلاف پيامبران آسماني كه تبليغ عقيده و ايمان مي كردند، ساختاري اجتماعي ارائه داده است بهرحال نزد گشتاسپ شا و حكيماني همچون جاماسپ و فرَشوشْتْر بوده است. روان شاد پور داوود در روشنگري بر سر واژه گئوتَمَ كه برخي بودا مي دانندش، به ارائه توضيحاتي درباره بردن انديشه هاي بودايي از ايران به چين و رشد بودايي گري در آنجا، پرداخته است. خوب است مانند ديگر كشورها بجاي كينه ورزي با ايران و تاريخ و فرهنگ و بزرگان، تاريخ انديشه گري مردمان ايراني را بخوانيد تا زماني كه آموزش در كشور ما بومي نشده است خروجي هاي ما اشخاصي چون شما و آن ضد زبان فارسي يعني سروش، زيباكلام، و... خواهد بود. دانشگاهيمان چون شما، شيخمان ضد فردوسي، ... با دوستي فلسفه دان گفتگو مي كرديم دكتري از تربيت مدرس، هنوز اوستا را نخوانده، نكاويدن پيشكش. هنوز به تاريخ انديشه گري هاي مردمان ايراني ننگريسته، كتاب هاي ما را ناچيز مي شمرد، اينها خروجي هاي دانشگاه هاي ما هست...

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها