بهروز وثوقی تن به بازی انتخاباتی نداد
بهروز وثوقی در دهه نهم عمر خود بدون آنکه حضوری در ایران و سینما داشته باشد، در رسانههای داخلی ظهور و بروز متفاوتی دارد.
بهروز وثوقی، پست راجع بهممنوعالکار شدناش توسط خاتمی، موسوی و مخملباف را حذف کرد. این اتفاق واکنشهایی در توییتر ایجاد کرده بود.
بهروز وثوقی در دهه نهم عمر خود بدون آنکه حضوری در ایران و سینما داشته باشد، در رسانههای داخلی ظهور و بروز متفاوتی دارد. گاه از سوی یک طیف سیاسی با استقبال مواجه میشود و از این رهگذر درخواست میشود که مقدمات بازگشت او پس از ۴ دهه حضور در خارج به کشور فراهم شود، این در حالی است که از سوی یک جناح دیگر او متهم به رواج فساد در سینمای قبل از انقلاب شده و اعتقاد این گروه بر آن است که او بهتر است در همان خارج بماند.
با این همه او در روزهای گذشته در فضای اجتماعی به گونهای خبرساز شد که این صفبندی به گونهای تغییر کرد که مخالفان او در چهار دهه گذشته به ناگهان با او موافق شدند؛ و آن انتشار پستی از سوی وثوقی مبنی بر اینکه میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و محسن مخملباف عامل ممنوعالتصویری او شدهاند؛ اما، اما اندکی بعد با برخی یادآوریها این پست را حذف کرد. اینجا بخوانید.
چندی پیش بهروز وثوقی در بخشهایی از گفتگو با مجله چلچراغ درباره آرزویش برای بازگشت به ایران گفت: «وقتی که آقای خسرو شکیبایی آمد سانفرانسیسکو، من بردمش به آلکاتراز. برای اینکه در حقیقت من هم در زندانم، حالا در زندان وسیعتر. وقتی که آدم در مملکت خودش نیست و آن چیزی که خودش دلش میخواهد داشته باشد، آن کاری که دوست دارد انجام بدهد و در مملکت خودش نیست، میشود زندان دیگر. حالا ممکن است این زندانی، آزادی عمل بیشتری داشته باشد، ولی به هر حال زندانی است.»
بیشتر بخوانید: واکنش بهروز وثوقی به اتهام داشتن پرونده قتل و قاچاق مواد مخدر
وی افزود: «من اگر بتوانم ایران بیایم و عمرم اینقدر باشد که بتوانم برگردم آنجا، اول میروم سر قبر مادرم. برای اینکه مادرم را خیلی دوست داشتم و متاسفانه وقتی من نبودم فوت کردند. بعد هم خانه آخری که من ازش آمدم بیرون در امیرآباد و در خیابان داوری است. اگر فرصتی باشد دلم میخواهد بروم آنجا و خاطرات گذشته خودم را زنده کنم.»
بازیگر قدیمی سینمای ایران با اشاره به دلتنگیهایش ادامه داد: «خیلی سخت است آدم از ملتش از ملتی که عاشقانه دوستش داشتند. ملتی که همیشه بهش احترام گذاشتند دور باشد و آن کاری که دوست دارد در مملکت خودش میتوانسته انجام دهد نتواند پیش ببرد. این برای من از زندان هم بدتر است. یعنی این طوری فکر کنید که خیلی خیلی به من سخت میگذرد، ولی چارهای ندارم. همیشه به امید اینکه حالا یک روزی احتمالا اگر عمرم اجازه بدهد و برگردم به وطن، میروم و تمام آنجاهایی که بودم سر میزنم. برای من همین کافی است و در آرزوی آن هستم همیشه.»
وثوقی گفت: «من آرزو دارم به هرحال برگردم به وطن. حتی اگر شده در آخرین لحظات زندگیام که من برگردم و آن مملکت را دوباره ببینم و آن مردم را دوباره لمس کنم. این بزرگترین آرزوی من است. بعد از آن دیگر راحت سرم را میگذارم زمین و میروم.»
این بخش از سخنان بهروز وثوقی سبب شد تا موجی از همدلی با او به راه بیفتد، به گونهای که بسیاری در شبکههای اجتماعی با این خواسته او همراهی کردند و خواستار فراهم آمدن شرایطی شدند تا او بتواند به کشور بازگردد و سالهای آخر عمرش را در وطنش بگذراند. مصطفی فقیهی، مدیر مسئول وبسایت انتخاب در این باره نامهای خطاب به متولیان سیاست و فرهنگ کشور نوشت که در آن آمده است: «تصور کنید، پدرتان گرفتار غربتی ۴۲ساله شده، چه حالی به شما دست میدهد؟ لطفاً زمان را نسوزانید؛ به عنوان یک شهروند که شیفتهی بازیهای او در فیلمهای وزینش هستم، تقاضا دارم رسماً و علناً درخواست بازگشت او را اعلام کنید تا دل اسطورهی سالخوردهی سینمای ما، قُرص و محکم شود که پشتوانهای در این مسیر دارد.
بگذارید بهروز وثوقی باقیمانده عمر خود را در کشورش سپری کند؛ والله بیانصافیست، بیتفاوتی در برابر بازگشت انسانها به خاک و ملت خویش؛ بالاخص، چون اویی که جز فعالیت هنری، هیچ اقدام و رفتار سیاسیای ابراز نداشته و در سکوت و سکونی تلخ، مشغول زندگی خود بوده است؛ بیآنکه به عشق خود «بازیگری» بپردازد.»
برخی دیگر نیز این خواسته را در فضای مجازی تکرار کردند و خواستار مقدمات حضور او و حتی دعوت از وی برای حضور در کشور شدند.اگرچه خود بهروز وثوقی سکوت را برگزیده بود وگذاشته بود که دیگران برای بازگشتش درخواست کنند، اما او سه روز پیش با یک پست اینستاگرامی به ناگهان خبرساز شد. او تصویری مونتاژ شده از موسوی، مخملباف و خاتمی منتشر کرد که در زیر آن نوشته شده بود: «چه کسانی فردین، ناصر ملک مطیعی، بهروز وثوقی و … را ممنوعالتصویر کردند؟ سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی و محسن مخملباف.» این پست که بسیاری از کاربران فضای مجازی آن را ساخته پرداخته برخی از خبرگزاریهای اصولگرا خوانده و معتقد بودند که بهروز وثوقی فریب این خبرگزاریها را خورده است. اما برخی آن را اقدامی از سوی این بازیگر برای نرم کردن دل برخی نهادهای حاکمیتی خواندند که میتواند با درخواست او برای بازگشت به کشور مرتبط باشد.
برخی نیز با یادآوری تاریخ و اشاره به زمان خروج بهروز وثوقی از ایران (سال ۱۳۵۸) این نکته را متذکر شدند که اساساً میرحسین موسوی آن موقع نخستوزیر نبوده و سیدمحمد خاتمی نیز جایگاه فرهنگی تاثیرگذاری نداشته است که بخواهند از حضور وثوقی در سینما ممانعت به عمل آورند.
از سوی دیگر برخی کاربران ارزشی به ناگهان از در موافقت با او برآمدند و او را «قیصر سینمای ایران» خواندند که با این پست از سوی رسانهای اصلاحطلب مورد حمله واقع خواهد شد. مشرق نیوز رسانه مخالف اصلاحات با بازنشر شادمانه توئیت یک فعال ارزشی فضای مجازی نوشت: «پست اصلاحاتسوز بهروز وثوقی خیلی عالی بود. منتظر حمله عملههای رسانهای اصلاحات به قیصر سینمای ایران باشید.»
حسام الدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری در توئیتی استقبال مخالفان اصلاحات از این پست وثوقی را به استفاده انتخاباتی احمدینژاد از مرحوم عزت الله انتظامی و بهرهبرداری تبلیغاتی مشاوران رئیسی از امیرتتلو مقایسه کرد و نوشت: «امیدوارم کاری را که در سال ۱۳۹۲ با انتظامی و سال ۱۳۹۶ با تتلو کردند؛ در سال ۱۴۰۰ با وثوقی تکرار نکنند.».
اما ظاهرا خوشحالی مخالفان موسوی و خاتمی چندان نپایید و بهروز وثوقی قبل از آن که به گفته مشرقنیوز «عملههای رسانهای اصلاحات» به او حمله کنند، تصمیم گرفت که این پست را حذف کند. تصمیمی که به نظر میرسد با کسب اطلاعات موثقتر و احتمالا ترس از بهرهبرداری تبلیغاتی و انتخاباتی برخی گروههای سیاسی، صورت گرفته است.
پوریا ذوالفقاری در آوانتی نوشت: بهروز وثوقی از محمد خاتمی، میرحسین موسوی و محسن مخملباف به عنوان عاملین ممنوع الفعالیتی خود نام برده است. اصلاح طلبان هم با طعنه و کنایه به او تاخته اند که دلت هوای بازگشت کرده و برای خوشامد فلان جریان ها این ها را می گویی و در اثبات نادرستی ادعای وثوقی می پرسند او پیش از انقلاب از ایران رفته بوده و کار نکردنش چه ربطی به خاتمی دارد؟
اول) در کوران انقلاب کسانی با عجله و شتاب و ترس رفتند چون نمی دانستند چه پیش خواهد آمد. نرفتند که بمانند. چندتایی حتی بازگشتند و مثلا گوگوش به ایران آمد و گرچه سر از اوین درآورد و موهایش را از ته تراشیدند ولی توانست خانه اش را که در آستانهٔ مصادره شدن بود پس بگیرد. در همین صفحه نوشتم که برای بازگشت بهروز وثوقی سینماگران زیادی تلاش کردند. علی حاتمی نزد آیت الله یزدی رفت. یزدی به او گفت اگر وثوقی بیاید ما دستگیرش نمی کنیم ولی برای کار کردنش ارشاد باید تصمیم بگیرد. آن زمان وزیر فرهنگ و ارشاد خاتمی بود و مخالفت کرد. پس این استدلال که وثوقی قبل از انقلاب رفته و فلان، حرف پوچی ست.
دوم) اصلا فرض که حرف بهروز وثوقی نادرست. سوسن تسلیمی می گوید آن رئیس تئاتر شهری که نامهٔ ممنوعیت ورود من را به تئاتر شهر نوشت و امضا کرد و به دیوار کوبید تا در سن بیست و نه سالگی برای همیشه از صحنهٔ تئاتر محروم شوم، فخرالدین انوار بود. کسی که بعد از ریاست تئاتر شهر، معاون سینمایی شد و دورانی تاریک را در مدیریت سینما رقم زد و وصف مدیریتش در گفتوگوهای سینماگران طیف های مختلف (از مهرجویی تا فرحبخش و فخيم زاده) آمده است. یا مثلا حکم ممنوع التصویری بازیگران ساعت خوش به جرم محبوبیت(!) در دوران فعالیت احمد پورنجاتی به عنوان معاونت سیما در تلویزیون صادر شد و برخی از بازیگران آن مجموعه هنوز هم درِگوشی از پورنجاتی به عنوان مخالف اصلی شان اسم می آورند.
بد نیست اصلاح طلبان توضیح بدهند چرا در ریشه یابی هر سانسور و خانه نشین کردنی، نام یکی از چهره های آن ها به میان می آید. صحبت های خاتمی و موسوی و مخملباف در آن دوران و دربارهٔ سینماگران قبل از انقلاب موجود است. در این که سالهای ملتهب و سیاهی بوده است و مدیران، آزادی عمل چندانی نداشته اند، تردیدی نیست ولی انصافا این آقایان هم به جای کلاه سَر بُرده اند و تا این لحظه هرگز مسئولیتش را نپذیرفته اند.
منبع: روزنامه همدلی
47
بهروز وثوقی در اصل «شون کانری» ایرانه. یک دلیل منطقی برای جلوگیری از بازگشت وی به وطنش وجود ندلره . منصفانه برخورد کنید جیب مردم رو نزده . حکم قتل کسی رو صادر نکرده ، دزدی اختلاس، ربا ، رانت خواری نکرده ، اگر چه سراپا انتقاد هستند این مسوولان ، اما انتقاد هم نکرده ، حقالناس گردنش نیست و جلوگیری از حضور او در ایران ظلمی فجیع در حق او و دوستداران هنر بشمار میرود.اگه میدونستم چه کسی (سازمانی) حق تصمیم گیری در خصوص بازگشت بهروز رو داره ، حتما نامه ای جداگانه برایش مینوشتم ودلایل مخالفتش را جویا میشدم.
اینطور که شما نوشتید چون او از شما دور است .... و همین که رفت یعنی ملت را حساب نکرده. حالا سر پیری که دیگر هوای آمالش فروکش کرده ، فیلشان یاد ایران کرده. باشد اصلا ایشان آنکه هست ، بگو ببینم چکاری برای جنابعالی کرده که اینطور بالای قله از ایشان به رجز خوانی دم میزنی؟ البته منکر خاک کشوری که بوده نمیشویم ، اما او خود راهش را انتخاب کرده ، میتوانست بماند .
اونا هم حتما" توضیحات کافی برات میدادن . شهرام جان اگه این کارهایی که ردیف کردی راانجام داده بود که الان یکی از سردمداران بود.
علیه اصلاح طلبان اگر حرف خوبی زده شود ان طرف ادم خوبی هست وای به روزی که گند انها را روکند ان ادم موجودی عوضی وبی خود است هر چند بهروز وثوق باشد خاک عالم تو سرتان کاش لااقل در مورد بهروز از خودش توضیح می خواستید نه اینکه دنبال محکوم کردن ان بنده خدا باشید
اگه الان بهروز ریس جمهوری بنویسه از قالیباف و ریسی و تمام کاندیدهای دیگه بیشتر رای میاره و این نشان از محبوبیت او داره سیاست این نظام از اول انقلاب این بوده که نه با فساد کسی ،بلکه با محبوبیت اشخاص مشکل داشته همانطور که به عینه دیدیم شخصی مثل فردوسی پور رو صرفا بخاطر محبوبیتش برکنار کردن و او را مستقیم یا غیر مستقیم به رفتن خارج از کشور رهنمود کردند .باری فقط باید تاسف خورد
احتمالا اونایی که رای بهش میدن بچه رقاصه های پای بساتش بودن ومیخوان حق ولدگیش به برگردونن
کاربر ناشناس خب اگه مردید یه نظر سنجی بذارید ببینید چند در صد مردم رقاصه بنوشته شما پای بساتش بودند. واین چهل ساله این همه بودجه های هزاران میلیاردی و فرشته گان هدایت چه دست آوردی داشته اند
چه خوب میشد اگر پزشکیان و قاضی زاده هاشمی و ولایتی از این مملکت بیرون می رفتند و پروفسور سمیعی می آمد، چه خوب اگر تمام به اصطلاح دانشمندان هستهای بیرون می رفتند و پروفسور رضا و فیروز نادری می آمدند، چه خوب اگر سه چهارم بازیگران زن میرفتند و سوسن تسلیمی می آمد، چه خوب اگر چهار پنجم بازیگران مرد میرفتند و بهروز وثوقی می آمد، چه خوب اگر مریم میرزا خانی نمیرفت،، استعداد ها رفتند و بی استعدادها رخنه کردند
... امروزها خیلی دل مردم گرفته.چه بد زمانه ای شده.بارون نمیاد.دیگه صدای رعد وبرق شنیده نمیشه.دلمون حداقل خوش بود که خشکسالی تموم شد.ولی افسوس. ... زمام امور افتاده دست کوته بینان.افتاده دست مدعیان طبل توخالی.البته خیلی جاهای دیگه دنیا همینه و لی حداقل مردم اون کشورا آرامش دارند. ...حداقل مسئولین جاهای دیگه بیمار نیستن.مریض نیستن.روانی نیستن.عقل کل نیستن.ملتشون صغیر نیست.ملتشون را به جان هم نینداختن. هر روز خدا بازار مکاره برای ملت درست نمیکنن. ...ملت رو سر کار نمیذارن. ...آدمهای خوب مملکت را از هر قشری یا فراری دادن یا میدون کار نمیدن یا بایکوت کردن .خلاصه کاری کردن جامعه از هر چه خوبیه داره تهی میشه. ... بخدا پناه میبرم از بی خردی . از نادانی.از توهم .از جهل مرکب.از خود بزرگ بینی .از کوته بینی.ازانحصار طلبی.از خود حق پنداری.از بی تقوایی.از نفاق.از کینه.از پلشتی.از ناپاکی.از دروغ.از ریاکاری.ازمردم فریبی.از عوام فریبی. ...خدایا به حرمت فاطمه زهرا، به حرمت خون حسین، به حرمت خون شهدا ایران رو نجات بده.مسئولین رو از این راه اشتباهی که در پیش گرفتن نجاتشون بده.چون ملت تاب و طاقتشون تمام شده.
ایران متعلق به همۀ ایرانیان است نیازی به اجازه نیست . جای بسی تاسف که فردی که خودرا از همه چیز بازنشسته کرده نتونه وارد کشورش بشه . چی خواستیم و چی شد .
کار بکند یا نکند مقوله دیگری است ولی چرا نمیتواند به وطنش برگردد عجیبه فکر میکنم برای دیدن محبوبیت بیش از پیش اقای بهروز وثوقی عزیز بعد از چندین سال برای یک عده بی هنر و احمق که بعد از خارج کردن انها از صحنه جای پایی برای خودشان دست وپا کردند و قابلیت نوکری ایشان را نداشتند قابل تامل نیست کارشکنی میکنند به هر حال لعنت به هرچه نادانی که به اینگونه افراد بی لیاقت میدان دادند تا تصمیم گیرنده باشند و حقوق اولیه شهروندان را برای مقاصد کثیفشان پایمال کنند به امید حق
این اصلاح طلبان امروز تندروهای خشن دهه ۶۰ و۷۰هستن آن زمان امریکا به عراق حمله کرد آقایان تندرو چپی اصلاح طلبان امروزی گفتن باید به کمک صدام حسین برویم حالا فراموش کردن
فائزه خانم رفسنجانی دراین موردنظرشون چیست !؟ شایددرصورت کاندیدشدن بهروزخان به او رای دهد، ایشون که اعلام کرده به به برادرش محسن رای نمیدهد.
اقایانی که دم از رئوفت اسلامی میزنید مگر آقای وثوق چیکار کرده که حق ورود به کشور نداره از خدا بترسید اگر اعتقاد دارید چرا شما شدید صاحب مملکت..
بیاید چه اشکال دارد.کار خوب
اقایون خودشون رو صاحب مملکت میدون جای همه تصمیم میگیرن کجای دنیا چنین رفتاری با شهروندش میکنن ک تو ایران میکنن