
ماجرای «قرار مرگ در کوچه خندق»زمانی بین چند تبهکار مخوف لو رفت که شب سیزدهم خرداد گذشته، راننده یک دستگاه پژو 207 سفیدرنگ در کوچه خندق محله محمدآباد مشهد با شلیک از سلاح کلاشینکف تیرباران شد و رعب و وحشت عجیبی در آن منطقه به راه افتاد.
اگرچه نیروهای اورژانس پیکر نیمه جان مجروح 37 ساله را به بیمارستان امدادی شهید کامیاب رساندند اما تلاش ها برای نجات جان او بی نتیجه ماند و «طالب -ع» که در سال 94 به اتهام شرارت و نزاع های مسلحانه و با دستور دادستان وقت مشهد در شهر گردانده شده بود، به دلیل عوارض ناشی از اصابت گلوله جان سپرد.
وقتی مرگ این جوان در بی سیم های پلیس پیچید، بی درنگ قاضی کاظم میرزایی، قاضی وقت ویژه قتل عمد مشهد عازم محل وقوع جنایت شد و به تحقیق در این باره پرداخت.
بررسی های مقدماتی درحالی آغاز شد که جوانی به نام «حامد» خود را به صحنه حادثه رساند و ادعا کرد: خودروی 207 متعلق به اوست و طالب او را تا دقایقی قبل به گروگان گرفته بود، این جوان که در واقع حلقه مفقوده این جنایت وحشتناک به شمار می رفت بلافاصله با دستور قاضی میرزایی و توسط کارآگاهان اداره جنایی آگاهی دستگیر شد و به مقر انتظامی انتقال یافت.
حامد مالک پژو 207 گفت: من و مهدی رکابی (متهم فراری) از مدت ها قبل با هم دوست هستیم. شب حادثه هم من و او به باغی در منطقه ساعی رفتیم و بساط دورهمی پهن کردیم اما هنوز دقایقی از حضور ما در آن باغ نگذشته بود که ناگهان سروکله طالب و یکی از دوستانش به نام قاسم در آن باغ پیدا شد.
طالب درحالی که دست و پای مرا با دست بندهای پلاستیکی می بست، فریاد زد «تو پشت سر من حرف اضافی زده ای؟» من که خیلی ترسیده بودم به او گفتم «من غلط می کنم پشت سر تو حرف بزنم!» اما غلط کردن های من فایده ای نداشت، او برای این که بیشتر نزد دیگر دوستانم تحقیرم کند ،مرا به باغ دیگری در همان نزدیکی برد تا با گرفتن فیلم از من ، با آبرویم بازی کند.
ولی در همین حال دوستم مهدی رکابی که طالب را شناخته بود به آرامی از باغ گریخت و سپس با گوشی من تماس گرفت تا از حالم جویا شود اما گوشی دست طالب بود.
او خودش را به طالب معرفی کرد و ادامه داد: من همان کسی هستم که از باغ گریختم، الان هم مقابل کلانتری طرق ایستاده ام، ولی مقداری پول داخل پژو 207 خودم دارم که در باغ پارک شده است. اگر پول ها را برداری یا بلایی سر دوستم بیاوری، همه چیز را به ماموران لو می دهم و ...
«حامد» در ادامه اعترافاتش افزود: با این حال طالب با آن که کینه مهدی را به دل داشت، خیلی آرام با او صحبت می کرد که در نهایت با هم قرار گذاشتند در محلی پول ها را تحویل مهدی بدهد.
به همین دلیل طالب مرا به دوستش قاسم سپرد و سوار بر پژو 207 من، به طرف محل قرار حرکت کرد. دقایقی بعد فردی که احتمالا از نیروهای اورژانس بود به تماس قاسم با گوشی طالب پاسخ داد و به او گفت که طالب در تیراندازی مجروح شده است.
این بود که قاسم دست و پای مرا باز کرد و خودش نیز از محل گریخت. من هم به کوچه خندق آمدم، جایی که مامور اورژانس نشانی آن را داده بود.
ماجرای جنایت پیچیده تر شد
چند ساعت بعد با دستگیری دیگر افراد مرتبط با این پرونده جنایی، ماجرای قتل طالب پیچیده تر شد و مهدی به اتهام ارتکاب جنایت مسلحانه تحت تعقیب کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت.
روند تحقیقات تغییر کرد
از سوی دیگر با توجه به حساسیت ماجرای تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت در منطقه ای از شهر، سردار محمد کاظم تقوی، فرمانده انتظامی خراسان رضوی شخصا وارد ماجرا شد و دستور داد گروه ویژه ای از کارآگاهان با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ جواد شفیع زاده، رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی به پیگیری جدی پرونده «جنایت در خندق» بپردازند.
به همین دلیل گروه ویژه کارآگاهان به تحقیق در این باره پرداختند اما بازبینی محل اصابت گلوله ها به خودروی پژو 207، به طور کلی روند تحقیقات را تغییر داد.
با آن که همه متهمان پرونده به شلیک های مرگبار مهدی با سلاح کلاشینکف اعتراف کرده بودند اما بررسی های دقیق کارآگاهان نشان داد: مهدی (متهم فراری) از سمت شاگرد با راننده پژو 207 در حال صحبت بوده درحالی که گلوله ها به در عقب و جلوی سمت راننده شلیک شده است.
ردپای یک تبهکار مخوف
بدین ترتیب، ردپای تبهکار مخوف دیگری به میان آمد و ماجرای شلیک های مهدی رکابی رنگ باخت زیرا مشخص شد او نقش مستقیم در ارتکاب جنایت نداشته است.
فعالیت های کارآگاهان برای شناسایی تبهکار مرموزی که در تاریکی شب گلوله ها را شلیک کرده بود، در حالی آغاز شد که نشانی از یک پراید 111 سفیدرنگ به دست آمد که تبهکاران مخوف از داخل آن پیاده شده و بعد از ارتکاب جنایت با همان پراید گریخته بودند.
ادامه تحقیقات کارآگاهان که به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی وارد عملیات اطلاعاتی شده بودند، نشان می داد: جوانی به نام بهزاد رانندگی خودرو را به عهده داشته و سابقه دار دیگری به نام «محمدرضا. ق» در حالی به سمت طالب شلیک کرده است که مهدی برای گفت وگو با طالب از خودرو پیاده شده بود.
دستورات ویژه قضایی و پلیسی
درحالی که چند ماه بعد از وقوع این جنایت «بهزاد» نیز با تنگ شدن حلقه محاصره بازداشت شده بود، قاضی دکتر حسن زرقانی به سمت قاضی ویژه قتل عمد مشهد معرفی شد و تحقیقات ریزبینانه در این پرونده جنایی را ادامه داد. در این شرایط بود که گروه ویژه کارآگاهان زیر نظر سرهنگ علی بهرامزاده، رئیس اداره جنایی آگاهی روند تحقیقات را با توجه به سرنخ های به دست آمده تغییر دادند و با راهنمایی های قاضی زرقانی به ردزنی «محمدرضا- ق» (متهم به شلیک مسلحانه) پرداختند. آنان پس از مدتی موفق شدند مخفیگاه وی را در یکی دیگر از شهرهای استان شناسایی کنند اما بررسی های غیرمحسوس نشان می داد که متهم فراری وارد مشهد شده است.
به همین دلیل بلافاصله عملیات کارآگاهان در حالی وارد مرحله جدیدی شد که با تاکید سردار تقوی، همه نیروهای عملیاتی به تجهیزات پلیسی نوین و جلیقه های ضد گلوله مجهز شدند زیرا احتمال درگیری مسلحانه با یک تبهکار مخوف وجود داشت.
دستگیری تیرانداز مخوف
بالاخره شب یک شنبه کارآگاهان منزل خواهر محمدرضا را در منطقه سیدی به محاصره درآوردند و او را درحالی به طور غافلگیرانه به دام انداختند که هنوز دست بندهای فولادین حلقه شده بر دستانش را باور نمی کرد. قاضی ویژه قتل عمد که دستور ورود شبانه به مخفیگاه متهم به قتل مسلحانه را صادر کرده بود، دقایقی بعد از دستگیری وی در پلیس آگاهی حضور یافت و تحقیقات قضایی را آغاز کرد.
اعترافات عامل قتل مسلحانه
این متهم 28 ساله ضمن اقرار صریح به قتل طالب گفت: آن روز من در حال کمک کردن به اسباب کشی منزل یکی از بستگانم بودم که دوستم (بهزاد) با من تماس گرفت و گفت که مهدی با فردی به نام طالب درگیر شده است و از من خواست به کمک او بروم، من هم بلافاصله اسلحه کلاشینکف را برداشتم و در همین حال بهزاد و مهدی با پراید 111 دنبالم آمدند و به کوچه خندق رفتیم.
یک لحظه من از خودرو پیاده شدم و به صورت تک تیر گلوله های زیادی به در عقب و سمت راننده شلیک کردم اما قصد کشتن طالب را نداشتم ولی روز بعد از فرار، در جریان قتل قرار گرفتم.
با اعترافات این متهم به قتل مسلحانه، بی درنگ کارآگاهان عازم قوچان شدند و سلاح کلاشینکف را نیز در مخفیگاه اجاره ای «محمدرضا – ق» کشف کردند.
در همین حال قاضی دکتر زرقانی با قدردانی از همه عوامل و گروه ویژه کارآگاهان پلیس آگاهی و همچنین نظارت مستقیم سردار تقوی در کشف این پرونده جنایی گفت: تحقیقات مقدماتی با اقاریر صریح متهم به قتل آغاز شده است و متهم همه مراحل وقوع این جنایت هولناک را هنگام بازجویی تشریح کرد اما هنوز زوایای پنهانی وجود دارد که بررسی ها در این باره ادامه می یابد.
پایگاه خبری خبر فوری (khabarfoori.com)

ماجرای «قرار مرگ در کوچه خندق»زمانی بین چند تبهکار مخوف لو رفت که شب سیزدهم خرداد گذشته، راننده یک دستگاه پژو 207 سفیدرنگ در کوچه خندق محله محمدآباد مشهد با شلیک از سلاح کلاشینکف تیرباران شد و رعب و وحشت عجیبی در آن منطقه به راه افتاد.
اگرچه نیروهای اورژانس پیکر نیمه جان مجروح 37 ساله را به بیمارستان امدادی شهید کامیاب رساندند اما تلاش ها برای نجات جان او بی نتیجه ماند و «طالب -ع» که در سال 94 به اتهام شرارت و نزاع های مسلحانه و با دستور دادستان وقت مشهد در شهر گردانده شده بود، به دلیل عوارض ناشی از اصابت گلوله جان سپرد.
وقتی مرگ این جوان در بی سیم های پلیس پیچید، بی درنگ قاضی کاظم میرزایی، قاضی وقت ویژه قتل عمد مشهد عازم محل وقوع جنایت شد و به تحقیق در این باره پرداخت.
بررسی های مقدماتی درحالی آغاز شد که جوانی به نام «حامد» خود را به صحنه حادثه رساند و ادعا کرد: خودروی 207 متعلق به اوست و طالب او را تا دقایقی قبل به گروگان گرفته بود، این جوان که در واقع حلقه مفقوده این جنایت وحشتناک به شمار می رفت بلافاصله با دستور قاضی میرزایی و توسط کارآگاهان اداره جنایی آگاهی دستگیر شد و به مقر انتظامی انتقال یافت.
حامد مالک پژو 207 گفت: من و مهدی رکابی (متهم فراری) از مدت ها قبل با هم دوست هستیم. شب حادثه هم من و او به باغی در منطقه ساعی رفتیم و بساط دورهمی پهن کردیم اما هنوز دقایقی از حضور ما در آن باغ نگذشته بود که ناگهان سروکله طالب و یکی از دوستانش به نام قاسم در آن باغ پیدا شد.
طالب درحالی که دست و پای مرا با دست بندهای پلاستیکی می بست، فریاد زد «تو پشت سر من حرف اضافی زده ای؟» من که خیلی ترسیده بودم به او گفتم «من غلط می کنم پشت سر تو حرف بزنم!» اما غلط کردن های من فایده ای نداشت، او برای این که بیشتر نزد دیگر دوستانم تحقیرم کند ،مرا به باغ دیگری در همان نزدیکی برد تا با گرفتن فیلم از من ، با آبرویم بازی کند.
ولی در همین حال دوستم مهدی رکابی که طالب را شناخته بود به آرامی از باغ گریخت و سپس با گوشی من تماس گرفت تا از حالم جویا شود اما گوشی دست طالب بود.
او خودش را به طالب معرفی کرد و ادامه داد: من همان کسی هستم که از باغ گریختم، الان هم مقابل کلانتری طرق ایستاده ام، ولی مقداری پول داخل پژو 207 خودم دارم که در باغ پارک شده است. اگر پول ها را برداری یا بلایی سر دوستم بیاوری، همه چیز را به ماموران لو می دهم و ...
«حامد» در ادامه اعترافاتش افزود: با این حال طالب با آن که کینه مهدی را به دل داشت، خیلی آرام با او صحبت می کرد که در نهایت با هم قرار گذاشتند در محلی پول ها را تحویل مهدی بدهد.
به همین دلیل طالب مرا به دوستش قاسم سپرد و سوار بر پژو 207 من، به طرف محل قرار حرکت کرد. دقایقی بعد فردی که احتمالا از نیروهای اورژانس بود به تماس قاسم با گوشی طالب پاسخ داد و به او گفت که طالب در تیراندازی مجروح شده است.
این بود که قاسم دست و پای مرا باز کرد و خودش نیز از محل گریخت. من هم به کوچه خندق آمدم، جایی که مامور اورژانس نشانی آن را داده بود.
ماجرای جنایت پیچیده تر شد
چند ساعت بعد با دستگیری دیگر افراد مرتبط با این پرونده جنایی، ماجرای قتل طالب پیچیده تر شد و مهدی به اتهام ارتکاب جنایت مسلحانه تحت تعقیب کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت.
روند تحقیقات تغییر کرد
از سوی دیگر با توجه به حساسیت ماجرای تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت در منطقه ای از شهر، سردار محمد کاظم تقوی، فرمانده انتظامی خراسان رضوی شخصا وارد ماجرا شد و دستور داد گروه ویژه ای از کارآگاهان با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ جواد شفیع زاده، رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی به پیگیری جدی پرونده «جنایت در خندق» بپردازند.
به همین دلیل گروه ویژه کارآگاهان به تحقیق در این باره پرداختند اما بازبینی محل اصابت گلوله ها به خودروی پژو 207، به طور کلی روند تحقیقات را تغییر داد.
با آن که همه متهمان پرونده به شلیک های مرگبار مهدی با سلاح کلاشینکف اعتراف کرده بودند اما بررسی های دقیق کارآگاهان نشان داد: مهدی (متهم فراری) از سمت شاگرد با راننده پژو 207 در حال صحبت بوده درحالی که گلوله ها به در عقب و جلوی سمت راننده شلیک شده است.
ردپای یک تبهکار مخوف
بدین ترتیب، ردپای تبهکار مخوف دیگری به میان آمد و ماجرای شلیک های مهدی رکابی رنگ باخت زیرا مشخص شد او نقش مستقیم در ارتکاب جنایت نداشته است.
فعالیت های کارآگاهان برای شناسایی تبهکار مرموزی که در تاریکی شب گلوله ها را شلیک کرده بود، در حالی آغاز شد که نشانی از یک پراید 111 سفیدرنگ به دست آمد که تبهکاران مخوف از داخل آن پیاده شده و بعد از ارتکاب جنایت با همان پراید گریخته بودند.
ادامه تحقیقات کارآگاهان که به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی وارد عملیات اطلاعاتی شده بودند، نشان می داد: جوانی به نام بهزاد رانندگی خودرو را به عهده داشته و سابقه دار دیگری به نام «محمدرضا. ق» در حالی به سمت طالب شلیک کرده است که مهدی برای گفت وگو با طالب از خودرو پیاده شده بود.
دستورات ویژه قضایی و پلیسی
درحالی که چند ماه بعد از وقوع این جنایت «بهزاد» نیز با تنگ شدن حلقه محاصره بازداشت شده بود، قاضی دکتر حسن زرقانی به سمت قاضی ویژه قتل عمد مشهد معرفی شد و تحقیقات ریزبینانه در این پرونده جنایی را ادامه داد. در این شرایط بود که گروه ویژه کارآگاهان زیر نظر سرهنگ علی بهرامزاده، رئیس اداره جنایی آگاهی روند تحقیقات را با توجه به سرنخ های به دست آمده تغییر دادند و با راهنمایی های قاضی زرقانی به ردزنی «محمدرضا- ق» (متهم به شلیک مسلحانه) پرداختند. آنان پس از مدتی موفق شدند مخفیگاه وی را در یکی دیگر از شهرهای استان شناسایی کنند اما بررسی های غیرمحسوس نشان می داد که متهم فراری وارد مشهد شده است.
به همین دلیل بلافاصله عملیات کارآگاهان در حالی وارد مرحله جدیدی شد که با تاکید سردار تقوی، همه نیروهای عملیاتی به تجهیزات پلیسی نوین و جلیقه های ضد گلوله مجهز شدند زیرا احتمال درگیری مسلحانه با یک تبهکار مخوف وجود داشت.
دستگیری تیرانداز مخوف
بالاخره شب یک شنبه کارآگاهان منزل خواهر محمدرضا را در منطقه سیدی به محاصره درآوردند و او را درحالی به طور غافلگیرانه به دام انداختند که هنوز دست بندهای فولادین حلقه شده بر دستانش را باور نمی کرد. قاضی ویژه قتل عمد که دستور ورود شبانه به مخفیگاه متهم به قتل مسلحانه را صادر کرده بود، دقایقی بعد از دستگیری وی در پلیس آگاهی حضور یافت و تحقیقات قضایی را آغاز کرد.
اعترافات عامل قتل مسلحانه
این متهم 28 ساله ضمن اقرار صریح به قتل طالب گفت: آن روز من در حال کمک کردن به اسباب کشی منزل یکی از بستگانم بودم که دوستم (بهزاد) با من تماس گرفت و گفت که مهدی با فردی به نام طالب درگیر شده است و از من خواست به کمک او بروم، من هم بلافاصله اسلحه کلاشینکف را برداشتم و در همین حال بهزاد و مهدی با پراید 111 دنبالم آمدند و به کوچه خندق رفتیم.
یک لحظه من از خودرو پیاده شدم و به صورت تک تیر گلوله های زیادی به در عقب و سمت راننده شلیک کردم اما قصد کشتن طالب را نداشتم ولی روز بعد از فرار، در جریان قتل قرار گرفتم.
با اعترافات این متهم به قتل مسلحانه، بی درنگ کارآگاهان عازم قوچان شدند و سلاح کلاشینکف را نیز در مخفیگاه اجاره ای «محمدرضا – ق» کشف کردند.
در همین حال قاضی دکتر زرقانی با قدردانی از همه عوامل و گروه ویژه کارآگاهان پلیس آگاهی و همچنین نظارت مستقیم سردار تقوی در کشف این پرونده جنایی گفت: تحقیقات مقدماتی با اقاریر صریح متهم به قتل آغاز شده است و متهم همه مراحل وقوع این جنایت هولناک را هنگام بازجویی تشریح کرد اما هنوز زوایای پنهانی وجود دارد که بررسی ها در این باره ادامه می یابد.
منبع: خراسان
68
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشند منتشر نخواهند شد.
- پیام هایی که غیر از زبان پارسی یا غیر مرتبط باشند منتشر نخواهد شد.
- مسئولینی که فرزند خود را محکوم کردند/ ویدئو
- انصارالله با موشک بالستیک جنوب عربستان را هدف قرار داد
- آمریکا: عقبنشینی اروپا از قطعنامه علیه ایران با حمایت کامل ما بود
- شهردار اهواز برکنار شد
- این دولت زبان بینالمللی را نمیفهمد
- کرونای انگلیسی اولین قربانی خود را در قم گرفت
- قیمت گوشت قرمز کاهش مییابد
- بانکها "سلطان خانههای خالی" هستند / رانت خواران دلار 4200تومانی محاکمه شوند / رئیس جمهور درباره سقوط بورس پاسخگو باشد
- پرسپولیس منتظر ITC ترابی برای بازی با نفت
- تجاوز به چپِ خودروی پراید در چهارمحال و بختیاری یک کشته برجای گذاشت
- جنجال اظهارات نماینده ای که ۱۰ هزار رأی آورده است / اگر FATF صادقه...
- «عین الاسد» با ۱۰ راکتِ کاتیوشا هدف قرار گرفت/ مرگ یک پیمانکار بازنشسته و کشته شدن چند نظامی آمریکایی/ ویدئو
- بازیگران انتخابات 1400 را بیشتر بشناسید / از بگمبگمهای احمدینژاد تا میامنمیام قالیباف
- کنایه خاتمی به روحانی: ملت ایران هزینه های سیاست های غلط و ناکارآمدی ها را می پردازد
- کیهان خطاب به شورای نگهبان: در تایید کاندیداهای ریاست جمهوری خیلی سخت بگیرید/ مشارکت مردم را هم بیخیال!
- چرا مجلس به قضات و هیئت علمی معافیت مالیاتی داد؟
- علاقه محمود احمدی نژاد به عکس یادگاری گرفتن
- وزیر بهداشت: بار و بندیل سفر نبندید و فکر سفر را هم نکنید
- اصولگرایان از افشاگری احتمالی احمدینژاد هراس دارند
- بعید می دانم FATF رای بیاورد / دولت باید تعهد بدهد، اما حاضر نیست نامه رسمی به مجمع بفرستد
لامصب مملکت که نیست تگزاس امریکاست
وقتی ....... طرفی که چند سال سابقه شرارت و سرقت و حمل سلاح داشته رو آزاد میکنن و طرف تو خیابونا ول میچرخه و ترسی از قانون مزخرف و شل و ول نداره این اتفاقات طبیعیه.
اگر مامور بیچاره نیروی انتظامی در حین ماموریت مرتکب قتل شود همه از جمله شبکههای ماهوارهای داد و هوار می کنند که بیایید کشتند و بردند ولی اگر اعتراف های اون جوان در ست باشد حقش اعدام نیست
کشتن شرور کاررادمردان است. اما اسلحه غیرمجاز نیز شرارت است.
خلاصه همشون دیر یا زود به درک واصل میشن.اینا انگل اجتماع هستن
بابا یه گنده لات کشته باید بهش جایزه داده واستخدام پلیس بشه چون این جوان ها خیلی به درد اطلاعات میخورند
همه ی این زباله هارابریزیدتودریا برن به جهنم
دمش گرم یک تبهکار را کشته باید فورا آزادش کنند.
باید تشویق هم بشه . کاری که از دست پلیس بر نمیامد رو انجام داد
یه سوال دارم. اگه پلیس میکشت همین شما هشتک و تشتک نمیزدید و فریاد و ناله و جیغ نمی کشیدید؟