دبیر شورای عالی منطقه آزاد و ویژه مطرح کرد:

اولین حکم سردار سلیمانی را چه کسی صادر کرد / ماجرای ۱۰۰ تعاونی کشاورزی و کارآفرین شدن افراد مسلح!

شاید برای بسیاری از دوستداران سردار سلیمانی خواندنی باشد که او اولین حکم فرماندهی خود را از کدام یک از مسئولان که هم اکنون سکاندار یکی از بخش‌های مهم اقتصادی است، گرفته است.

اولین حکم سردار سلیمانی را چه کسی صادر کرد / ماجرای ۱۰۰ تعاونی کشاورزی و کارآفرین شدن افراد مسلح!
دیدن تصویری قدیمی از حاج قاسم سلیمانی در کنار یکی از مقامات اقتصادی فعلی کشور، خبرنگار ما را بر آن داشت که تا از داستان این تصویر سر در بیاورد. فردی که هم اکنون سکاندار دبیر شورای مناطق آزاد و ویژه اقتصادی است و در سال ۷۳ در سمت استانداری کرمان در جوار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فعالیت می‌کرده و حال که به ۱۳ دی یعنی سالروز شهادت این شهید رسیده ایم سراغ خاطرات او و تاثیرگذاری‌ها حاج قاسم سلیمانی در اقتصاد و امنیت آن رفته ایم.
سردار سلیمانی

*تصویری از حاج قاسم سلیمانی در کنار مرحوم هاشمی رفسنجانی( رئیس جمهور وقت) و مرتضی بانک( استاندار وقت کرمان)

البته بعد از بررسی تصویر فوق این تصویر، عکسی از سال های گذشته از این دو فرد هم دیده می شود که مربوط به مراسم ختم پدر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی می شود.

سردار سلیمانی

شاید کمتر کسی به رابطه این دو فرد و طرح های اقتصادی آن ها پی برده باشد که ما نیز بعد از تلاش های بسیاری موفق شدیم تا گفت وگویی را با مرتضی بانک دبیر شورای عالی منطقه آزاد و ویژه اقتصادی داشته باشیم.

برایمان از زمان آشنایی خود با سردار سلیمانی بگویید و داستان تصاویری که منجر شد بارقه این مصاحبه فراهم شود را هم برایمان تعریف کنید.

سردار سلیمانی را از سال‌های قبل می‌شناختم، گفت و گوی امروز بنا به دیده شدن و یا یاد او در این روز‌ها نیست، ما سال‌های دور با هم رفیق و همکار بودیم. از دوران جنگ رفاقتمان با یکدیگر را آغاز کردیم، زمانی که من فرمانده سپاه کرمان بودم، ایشان برای حضور در سپاه استان وارد گزینش این ستاد شد. جوانی ۱۶ یا ۱۷ ساله بودند که بسیار مشتاق برای حضور در عرصه‌های این چنینی بودند.

گزینش حاج قاسم را رد کرد ولی بعد از جذب او ۱۶ ماهه معاون سپاه شد

همان دورانی که وارد سپاه شدند خاطره ای از رد شدنشان در گزینش سپاه می گفتند، شما در جریان این رد شدن بودید؟

خدا رحمتشان کند، بله در همان زمان این موضوع به گوش من نیز رسید که جوانی برای حضور در سپاه داوطلب بوده، اما به علت اینکه تنها آستین کوتاه به تن داشته او را از سیستم گزینش رد کرده بودند، بلافاصله جلسه‌ای را در همان زمان تشکیل دادیم و از مسئولان گزینش خواستیم تا برای جذب افراد توانمند اینگونه موارد را مدنظر قرار ندهند و همین هم شد که این جوان طی مدت ۱۶ ماه یا شاید هم ۱۸ ماه به فرماندهی یک عملیات جنگی رسید. این مورد در خود او هم بود که هیچ گاه برای واگذاری مدیریت‌ها نباید به ظاهر افراد توجه داشت بلکه باید از تمام توانمندی‌های او برای کار استفاده کرد.

شما فرمانده سپاه شدید و ایشان در یک برهه معاون شما شدند؟

بله ایشان بعد از جذب بعد از مدتی به سمت معاونت سپاه کرمان و لشکر ثارالله در آمدند. طی سال های گذشته هر گاه من را در جلسه ای می دیدند با خنده می گفتند" آقای بانک شما اولین حکم من را زدید".

اولین حکم فرماندهی سردار سلیمانی

یعنی شما اولین کسی بودید که برای حاج قاسم اولین حکم کاری شان را صادر کردید؟

بله و همواره چه در دورانی که ایشان حضور داشتند و چه بعد از شهادتشان به این امر افتخار کردم. بعد از اینکه جذب شدند، معاون عملیات سپاه کرمان یعنی معاون من شدند. بعد از مدت کوتاهی که در این سمت بود پیش من آمد و خواستار نقش مشخص تری برای منطقه ششم کرمان در جبهه شد. با برادر محسن رضایی صحبت کردیم و من هم این پیشنهاد را قبول کردم. نقش موثری در حصر آبادان داشتند و این تیپ منطقه ششم هم نقش مهمی داشت.

بسیاری از مسئولان او را فراتر از یک نظامی و فرمانده می دانند، شما نیز در ایشان این امر را دیدید؟ خاطره یا مصداقی برای این موضوع دارید؟

او در مذاکره هم عنصر بی بدیلی بود که در تمام کشور ها مذاکره را اولویت برای تسهیل روابط قرار می داد. در دیدارهایش با مقامات سیاسی مانند یک سیاست مدار عمل می کرد نه به عنوان یک فرد نظامی، شخصیت های مختلف در او دیده می شد. تلاش و پیگیری از عمده ترین ویژگی های مدیریتی او بود.

از دوران استانداری و آن عکس بگویید؟

بله در آن دوران که سال ۷۳ و دومین دوره سفر ریاست جمهوری به کرمان بود، این عکس گرفته شده است. البته بگذارید از ابتدا بگویم. زمانی که من استاندار کرمان شدم به توانمندی‌های این بزرگوار و دوست ایمان داشتم. مدتی بود که در آن زمان یعنی سال ۷۳ ناامنی‌ها در گوشه‌ای از کرمان یعنی جاده جیرفت و بم مشهود بود به نوعی که روزانه سه یا چهار درگیری گزارش می‌شد. این موضوع را به رئیس جمهور یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی گزارش کردیم و با خود شهید سلیمانی هم صحبت‌هایی کردیم که برای برطرف شدن این ناامنی چاره‌ای بیاندیشیم.

آن زمان شهید سلیمانی چه سمتی داشتند؟

ایشان در آن زمان فرمانده سپاه منطقه ۶ کرمان بودند. بعد از موافقت رئیس جمهور با همکاری و طرح شهید سلیمانی به بررسی ناامنی‌ها پرداختیم. این طرح چهار فاز عملیاتی داشت که ابتدا برای افراد مسلح اجازه اظهار اسلحه و دریافت اماننامه داده می‌شد. در مرحله بعد هشدار و در نهایت اگر افراد مسلح توجهی به این موضوع نمی‌کردند تیم وارد عمل می‌شد و عملیات امن سازی منطقه را انجام می‌داد.

افراد مسلحی که تبدیل به کارآفرین های نمونه شدند

موفقیت در این طرح به چه صورت بود؟

به طرح ایشان ایمان داشتیم بعد از این که این طرح موفق شد سردار سلیمانی جلسه‌ای را با من ترتیب داد و در آن جلسه با صراحت به من گفت" آقای بانک اگر دست این افراد را که بنا به اقتضای نبود درآمد دست به این شرارت‌ها زده بودند را بند فعالیت اقتصادی نکنیم قطعا دوباره آن‌ها به کار قبلی خود دست خواهند برد" من هم به این نکته و نظر ایشان پی برده بودم. بنابر این با همت ایشان عملیات تاسیس ۱۰۰ تعاونی کشاورزی را آغاز کردیم و همین افراد را در این تعاونی‌ها تبدیل به فعالان مهم حوزه کشاورزی کردیم. از آن سال‌ها بود که کرمان در حوزه کشاورزی توانست پیشرفت قابل قبول را شاهد باشد.

یعنی دیدگاه این شهید بر اقتصاد کشور هم معطوف بود؟

ایشان در موضوعات مختلف نگاه تخصصی و ویژه اعمال می کرد. یعنی معتقد بودند اگر در کشور یا مرزها امنیت لازم نباشد تمام موضوعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد. صرفا نگاه نظامی را در ایشان نمی دیدم. سیاست مدار، یک انسان اجتماعی و تمام ابعاد بود. بسیاری از فعالیت های اقتصادی که در هرمزگان و کرمان قوت گرفته از تعابیر ایشان از ایجاد کشوری توانمند بود. همیشه معتقد بود نباید ماهی به دست مردم دهیم بلکه باید ماهگیری یاد مردم بدهیم. اینکه کمک و یارانه بدهیم که نشد راهی برای پیشرفت بلکه باید اشتغال ایجاد کنیم.

طی سال های گذشته دیدار با ایشان داشتید؟

بله خب دیدارهایی پیش می آمد و تماس هم داشتیم. از خصوصیات اخلاقی ایشان که من شرمنده وی هم می شدم این بود که برای دیدار با بنده همواره پیشقدم ایشان بودند و می گفتند بگذار من به دفتر یا محل کار شما بیایم و این من را شرمنده می کرد. اجازه نمی داد من به دیدار ایشان بروم و خودشان به دیدار من می آمدند. طی سال های گذشته هم این اتفاقات رخ می داد. چندین بار در نهاد ریاست جمهوری جلساتی داشتیم و بعد از تشکیل دولت یازدهم من به دیدار ایشان رفتم و نکاتی را مطرح می کردند.

در دولت دوازدهم هم قبل از تشکیل دولت جلساتی داشتیم و بعد از ابتدای دولت دیگر نتوانستم جلسه خصوصی با ایشان داشته باشم. خبر شهادتشان را بعد از نماز صبح در تلفن همراه دیدم شوکه شدم و فکر کردم فضاسازی است، تماس گرفتم با دوستان و مطمئن شدم، آخرین دیدارمان در همان هواپیمایی که پیکر پاک ایشان به کرمان منتقل می شد بود و ایشان به سفر ابدی رفتند، هرچند حضورشان را هرروز حس می کنم. از ایشان درس های زیادی گرفتم. در دوران دفاع مقدس پیروزی هایی از او دیدیم که باورمان نمی شد. جنگ را با کمترین امکانات و با تدبیر تا جایی که دشمن کم بیاورد پیش می بردند و همین امر مثال زدنی بود.

مرتصی بانک

مرتضی بانک در منزل شهید سلیمانی در روز شهادت سپهبد سلیمانی

فکر می کنید در پایان این گفت و گو چه چیزی می خواهید بگویید که از مکتب حاج قاسم برداشت کرده اید؟

فقط این را بگویم که باید از او یاد گرفت که برای خودمان کار نکنیم و خدا را در پیش خودمان ببینیم. کاری که او کرد و هیچ چیزی برای خودش نخواست، نه مال و اموالی برای خودش اندوخت و نه جایگاه خاصی را برای فرزندانش تدارک دید. ببینید او با اینکه می توانست موارد زیادی از مشکلات بر سر راهش را با جایگاهش حل کند اما این کار را نکرد و مردمی ماند همین شد که ما چنین تشییع پیکر و قدردانی از طرف مردم را از او دیدیم.

ممنونیم که این گفت و گو را در سالروز شهادت این عزیز برایمان رقم زدید.

امیدوارم این مرد سرلوحه تمام جوانان و مسئولان باشد. خلوص و شجاعت او مثال زدنی بود و به جرئت می گویم که شبی از یاد او غافل نمی شوم.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

66

حجم ویدیو: 2.32M | مدت زمان ویدیو: 00:00:35 | دانلود ویدیو
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها